باید به بازار فرصت داد

سیدسلمان نصیرزاده

مدیر تحلیل شرکت مطالعات اقتصادی آریاسهم

با پشت سر گذاشتن سه ماه پایانی سال ۱۳۹۴ و بازدهی میانگین ۲۸ درصدی شاخص کل و ثبت بازدهی بیش از ۱۰۰ درصدی در برخی از گروه‌ها و نماد‌های مورد اقبال بازار نظیر گروه خودرو، سال جدید را با خوشبینی نسبت به بازپس‌گیری قله ۹۰ هزار واحد پس از ثبت آخرین بار در دی ماه ۱۳۹۲ آغاز کردیم اما با ورود به دومین ماه از سال ۱۳۹۵ تا به امروز دستاورد بازار بازدهی منفی ۷/ ۲ درصدی شاخص کل است. بر همین اساس بررسی عوامل صعود و افت بازار می‌تواند مهم‌ترین نکته این روزها و تعیین‌کننده نقشه راه ماه‌های آینده باشد. این مهم که آیا روند فعلی به‌عنوان یک اصلاح و استراحت شناخته می‌شود یا موج صعودی شکل گرفته در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۴ یک رشد موقت بود، می‌تواند مهم و اساسی جلوه کند.

عواملی نظیر دستیابی به توافق هسته‌ای و آغاز برجام از یکسو که خود کاهنده هزینه ریسک سیستماتیک بازار بود و از سوی دیگر آغاز کاهش نرخ سود بانکی و بین بانکی به سطح ۱۸ درصد از جمله عوامل محرک رشد شاخص در ماه‌های پایانی سال قلمداد می‌شود. در کنار دو عامل فوق می‌توان به عواملی نظیر برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، افزایش رفت و آمدهای سیاسی و اقتصادی مابین مسوولان بلندپایه نظام و کشورهای غربی با هدف دستیابی به تفاهمات و قراردادهای اقتصادی از جمله این عوامل برشمرده می‌شود. که موارد یاد شده به عاملی برای هجوم نقدینگی به بازار سرمایه و داغ شدن تنور معاملات کمک کرد. اما با آغاز سال ۱۳۹۵ برخلاف انتظار بازدهی منفی، افت نماگرهای بازار سرمایه، تشدید عرضه سهام توسط سهامداران حقوقی را شاهد بودیم و مقاومت سهامداران حاضر در معاملات برای بهبود وضعیت معاملات نیز کمکی به فضای یاد نشده نکرد و به افت بالغ بر دو هزار واحدی شاخص کل منجر شد، اما آیا رخداد‌های پیش از آغاز سال در سال جدید رخت بربسته بودند؟ در پاسخ باید گفت در کنار ادامه رفت و آمدهای پررنگ هیات‌های اقتصادی، مولفه‌های بنیادی نظیر رشد قابل توجه قیمت نفت، فلزات و کالاهای اساسی در بازار‌های بین‌المللی پیش روی سهامداران قرار گرفت، نفت کمتر از ۳۰ دلاری تا سطح ۴۸ دلار رشد کرد و قیمت کالا‌های اساسی با رشدی بیش از ۳۰ درصدی مواجه شد. در بعد داخلی نیز رشد قیمت‌های فلزات اساسی نظیر شمش فولاد، ورق، سنگ آهن و... نیز بیش از ۴۰ درصد رشد را تجربه کردند. در حوزه پولی نیز کاهش نرخ تورم همچنان ادامه دارد و به مرز ۱۰ درصد در حال نزدیک شدن است.

اما علت عدم واکنش بازار چیست؟ این پارادوکس معنادار از کجا نشات می‌گیرد؟ اعتقاد داریم بیش از آنکه مسائل پایه‌ای و بنیادی در فضای کوتاه‌مدت فعلی بورس موثر باشد، دو جریان پر قدرت پول و خبری می‌تواند موثر واقع شود، در حقیقت در سه ماه پایانی سال موج خوش‌بینی به توافق هسته‌ای و انتظار تاثیر سریع آن بر فضای اقتصادی و سیاسی به ایجاد فضای «هرج و مرج خبری» دامن زد. در حقیقت جریان پول‌های هوشمند با ایجاد هرج و مرج خبری و استفاده از کانال‌های سریع خبری، ضرب‌المثل پول خبر می‌آورد و نه خبر پول را، در بازار سرمایه معنا دادند. از این رو شاهد رشد‌های هیجانی در برخی گروه‌های پرپتانسیل وام‌گیرنده از جریانات خبری نظیر گروه خودرو بودیم که این گروه در عین حال که همچنان از مشکلات اساسی ساختاری رنج می‌برند به لیدر بازار تبدیل شدند و بازدهی‌های سنگینی را نصیب سهامداران خود در یک مقطع زمانی کوتاه مدت کردند، اما گذشت زمان نشان داد که استفاده از فضای هیجان خبری در کوتاه‌مدت جوابگوی انتظارات است و این تعهدات و عملی شدن اخبار و تحولات است که می‌تواند به پایداری روند قیمتی کمک کند، همچنین باید پذیرفت که یکی از نابسامانی‌های اخیر در فضای معامله‌گری در بازار سهام، بحث درز اطلاعات از نهادهای اطلاع‌رسان سازمان بورس اوراق بهادار است، امری که به موجب آن دسترسی به اطلاعات یکسان و در زمان واحد را برای تمام سرمایه‌گذاران مخدوش کرده است و فضای رانت اطلاعاتی را در بازار سرمایه بسط داده است البته باید پذیرفت که این موارد را در برهه‌های مختلف زمانی شاهد بودیم، اما دوره حاضر یکی از غیر شفاف‌ترین این دوره‌ها است، اما برای آنکه یک جمع‌بندی نسبت به مباحث مطرح شده داشته باشیم با ذکر این مهم که بستر شکل گرفته فعلی در فضای اقتصادی و سیاسی کشور در حال مخابره سیگنال‌های مثبتی است که نتیجه آن حرکت صعودی بازار سرمایه در میان مدت خواهد بود که با برطرف شدن چالش‌های موجود برجام، بهبود و تثبیت قیمت‌های جهانی و همچنین آرامش در فضای اقتصاد داخلی به‌صورت واقعی می‌تواند تحقق واقعی رشد اقتصادی را به همراه داشته باشد و روند رشد و تعالی بازار سرمایه را تشدید کند.

اما در کوتاه‌مدت باید پذیرفت که رشد‏های شکل گرفته در موج‌های آغازین پس از یک دوره رکود که آغاز‏گر یک روند صعودی میان‌مدت است، با هیجان، خوش‌بینی و استفاده از جریانات خبری خواهد بود. از این رو برای آغاز موج دوم رشد در بازار سرمایه باید به بازار و گروه‌ها فرصت داد تا تاثیرات فضای پسابرجام و همچنین خروج از رکود و ورود به دوره رونق را در عملکرد خود نمایان کنند، در پایان باید به عوامل موثر در نوسان پیش‌ روی بازار سرمایه در ماه‌های آینده اشاره داشته باشم، عواملی نظیر برگزاری مجامع در پایان سه ماه اول سال ۱۳۹۵، کاهش موج دوم نرخ سود بانکی در سه ماهه دوم سال، ارائه عملکرد شرکت‌ها در نیمه اول سال، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که می‌تواند تاثیر مهم روانی بر بازار سرمایه داشته باشد، تک نرخی کردن ارز و ارائه بودجه سال ۱۳۹۶ شرکت‌ها و صنایع که هر کدام از این عوامل به خودی خود بر اساس وزن خبری و عملی که دارند می‌توانند به تحریک بازار سرمایه و نوسان‌پذیر شدن آن کمک کنند، در عین حال سه عامل قیمت‌های جهانی، خبرهای موثر برجام و نزدیک شدن به پایان دوره یازدهم ریاست جمهوری تاثیر زیادی در فضای معاملات بازار سرمایه در سال جاری خواهند داشت.