قیمتگذاری؛ بدترین شیوه ایجاد رقابت
دکتر میرحسین کاکایی
عضو دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت
چند سالی است که شورای رقابت با هدف گسترش سطح رقابت در بازارهای مختلف از جمله خودرو وارد عرصه شده است. اما این شورای پرسروصدا تاکنون جز ادعای وجود انحصار در این صنعت و دو سه بار اعمال نظر در قیمتگذاری، اقدام موثری برای این بازار و صنعت انجام نداده است. هر دو رئیس فعلی و قبلی این شورا از افراد فرهیخته و استاد فن بوده و هستند و باید از این بابت از مسوولانی که این انتخاب را انجام دادهاند و از افراد دارای تئوری و اندیشمند برای چنین مسندی استفاده کردهاند، تشکر کرد.
دکتر میرحسین کاکایی
عضو دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت
چند سالی است که شورای رقابت با هدف گسترش سطح رقابت در بازارهای مختلف از جمله خودرو وارد عرصه شده است. اما این شورای پرسروصدا تاکنون جز ادعای وجود انحصار در این صنعت و دو سه بار اعمال نظر در قیمتگذاری، اقدام موثری برای این بازار و صنعت انجام نداده است. هر دو رئیس فعلی و قبلی این شورا از افراد فرهیخته و استاد فن بوده و هستند و باید از این بابت از مسوولانی که این انتخاب را انجام دادهاند و از افراد دارای تئوری و اندیشمند برای چنین مسندی استفاده کردهاند، تشکر کرد. اما عملا آنچه به دست مردم رسیده است، چیزی جز هیاهو نبوده است. ضمن اینکه به نظر میرسد که بعضا با دخالتهای بیموقع یا طولانیشدن تصمیمگیریها و بعضا دوگانگی در حرفها (مانند مصوبه شورا بعد از شش ماه کش و قوس و رد مجدد آن به فاصله دو هفته در تلویزیون توسط بالاترین مقام اجرایی کشور در سال۱۳۹۱)، عملا آشفتگی بازار خودرو را در مقاطعی حساس به اوج خود رساندهاند.
اصولا چند سوال مطرح است: آیا ابزار موثر شورای رقابت، قیمتگذاری است؟ آیا این ابزار درست به کار رفته است؟ آیا تا کنون این ابزار باعث بهبود شرایط رقابتی یک بازار (نه فقط خودرو که به قول آقایان انحصاری است) شده است؟ از این سوالات بالاتر، آیا تا کنون هیچ اقدام موثری در جهت رقابتیشدن بازارها توسط این نهاد به ثمر رسیده است؟ از نظر نویسنده، پاسخ تمام این سوالات در عمل منفی بوده است و بسیار خوب است که در این مقطع، بعد از چند سال از تاسیس این شورا، عزیزان مسوول در این زمینه گزارشی دهند تا افکار عمومی کمی روشن شود. اما اگر حس مردم و نوشتارها و گفتارهای موجود در رسانهها را مبنا قرار دهیم، مشکلاتی در راه رسیدن به اهداف شورا وجود دارد. سوال اساسی اینجاست که مشکل چیست؟ ناتوانی مسوولان این شورا، کمبود امکانات آن، یا نبود تئوری موثری برای اجرا؟
بهنظر نمیرسد که کسانی بهتر از آقایان دکتر پژویان و دکتر شیوا، استادان بزرگوار و مسلم اقتصاد ایران، برای این مسند پیدا شوند. پس مشکل را باید در جایی دیگر یافت. البته آقای دکتر پژویان در مناظرهای فرموده بودند که بودجه این نهاد کم است، پس نمیتواند کار تحقیقاتی لازم را انجام دهد. من از همین جمله استفاده میکنم و ضمن تایید ایشان میگویم که با کمبود بودجه نمیتوان نهادی قدرتمند و منطقی را بهوجود آورد که بتواند نهتنها بازار خودرو، بلکه دیگر بازارها را به مسیر منطق رقابتی بکشاند. به عبارتی اصولا این مساله با این بضاعت کم، راه حل ندارد. بههمین دلیل هم هست که این شورا جز دخالت ناقص در چند بازار مشخص مانند خودرو، عملا هیچ کاری برای ایجاد رقابت یا توسعه آن یا جلوگیری از انحصار نکرده است. حتی این دخالتها، در زمینهای مانند خودرو، در مقاطعی خاص باعث توسعه رانتخواری و سود کلان دلالان از بههمریختگی بازار و نهایتا زیان مردم شده است.
ای کاش دولت همان طور که نهادهایی را با اهدافی مشخص، معمولا در سالهایی خاص برای رفع بحرانی مقطعی بهوجود میآورد، هر چند سال یکبار، یک ارزیابی جامع از آن نهاد در جهت کارکرد تعریفشده انجام میداد و به اطلاع افکار عمومی میرساند و نهایتا بر اساس این ارزیابی، آن نهاد را توسعه میداد یا آن را منحل میکرد. متاسفانه در ایران فقط نهادها ایجاد میشوند و کمتر شاهد ارزیابی عملکرد آنها یا نهایتا انحلال آنها بودهایم. اینکه ما یک خودروساز را بهوسیله قیمتگذاری پایینتر از قیمت تمامشده، به خاک سیاه بنشانیم یا اینکه دولت با سوبسیدهایی خودروساز سومی را وارد رقابت در این محدوده قیمتی با آن خودرو کند، نشانی از رقابتی شدن بازار نخواهد بود. اتفاقا برعکس، اگر شورای رقابت بخواهد رقابت را در این صنعت توسعه دهد، باید قیمت را آزاد بگذارد و در عوض شرایط رقابتی در مجوزهای صنعتی را مورد رصد قرار دهد و از آن مهمتر ارتقای کیفیت رقابت و محصول را دنبال کند. در این صورت اگر خودرویی مانند پراید گران باشد، رقبایی پیدا خواهند شد که در آن محدوده قیمتی، محصول ارائه کنند و طبیعی است که در بلندمدت هم کیفیت بالا میرود و هم قیمت پایین. برعکس اگر طبق ادعای خودروسازیها قیمت اعلام شده پایین است، بازار خود آن را تصحیح خواهد کرد. توجه داشته باشیم با افزایش فشار روزافزون قیمتی بر این دو خودروساز قوی، سود اصلی را دلالان میبرند و در میانمدت، با تضعیف این دو خودروساز، پتانسیل رقابت جدی مخصوصا با خودروسازان خارجی به شدت پایین خواهد آمد و در حقیقت اصل هدف زیر سوال خواهد رفت.
قیمتگذاری دستوری بدترین نقطه برای رقابت است و عمدتا نشان داده شده است، جز در موارد بحرانی در طول تاریخ یک کشور، کارآیی لازم را ندارد. آنچه امروز برای رقابتی شدن در صنعت خودرو به آن نیاز داریم، بهبود فضای کسب و کار، کاهش تورم و از آن مهمتر نرخ بهره بانکی و تصحیح نظام دلالی حاکم بر روابط بانکها و نهادهای مالی در جهت توسعه نظام تولید، سرمایهگذاری خارجی و ورود فناوری، توسعه دانشگاههای کارآفرین، سهولت ورود به صنعت و از آن مهمتر تقویت ارکان نظارت بر کیفیت مانند سازمان استاندارد است و نه شورای رقابت. متاسفانه از آنجا که در حال حاضر این مجموعه به شدت به هم گره خورده است و هیچکدام از نهادهای دولتی و غیردولتی، نمیتوانند بهصورت ضربالاجلی این مشکلات را حل کنند. نهادهایی مانند شورای رقابت، با اقدامات خود در گلوگاهها و ارائه مسکنهای به ظاهر قوی، مانع بهبود سیستم میشوند و بعضا با تکرار رفتار خود باعث مرگ بیمار خود میشوند. بیماری که نه یک فرد، بلکه یک جامعه صنعتی است که قرار است با بهبود آن، دیگر ارکان اقتصاد رشد و توسعه یابند.
ارسال نظر