انتقاد کاسبان تحریم
محمد حسن کرمانی
رئیس انجمن صنفی دفاتر مسافرت هوایی
پس از خرید ۱۱۸ هواپیمای پیشرفته صحبتهای مختلفی مطرح میشود از جمله اینکه همه این هواپیماها برای یک شرکت خاص چون ایران ایر است. در درجه اول باید گفت مشخص نیست همه هواپیماها برای ایران ایر یا همان هما باشد، اما حتی اگر این چنین هم باشد، اولویت اول در همه کشورها هواپیمایی ملی آن کشور است. شرکت ایران ایر، حملکننده پرچم مقدس و عزیز کشور است. هر کشوری یک شرکت هواپیمایی ملی دارد که آن شرکت حامل پرچم آن کشور بوده و کشورها آن را بهعنوان آبروی خود میبینند.
محمد حسن کرمانی
رئیس انجمن صنفی دفاتر مسافرت هوایی
پس از خرید ۱۱۸ هواپیمای پیشرفته صحبتهای مختلفی مطرح میشود از جمله اینکه همه این هواپیماها برای یک شرکت خاص چون ایران ایر است. در درجه اول باید گفت مشخص نیست همه هواپیماها برای ایران ایر یا همان هما باشد، اما حتی اگر این چنین هم باشد، اولویت اول در همه کشورها هواپیمایی ملی آن کشور است. شرکت ایران ایر، حملکننده پرچم مقدس و عزیز کشور است. هر کشوری یک شرکت هواپیمایی ملی دارد که آن شرکت حامل پرچم آن کشور بوده و کشورها آن را بهعنوان آبروی خود میبینند. البته معمولا شرکتهای حامل پرچم، نرخ گرانتر و امکانات بیشتر نیز دارند. در قرار داد خرید نیز هیچ جا ذکر نشده است که همه این هواپیماها متعلق به ایران ایر است.
صنعت هوایی در اکثر کشورهای جهان خصوصی است و شرکتهای خصوصی نیز در حال حاضر و هم قبلا خریدهایی از شرکت ایرباس فرانسه داشتهاند و پس از رفع تحریمها دیگرمانعی برای خرید آنها وجود ندارد و شرکتها میتوانند مانند سایر شرکتهای خصوصی جهان با ایرباس وارد معامله شوند. برخی دیگر این ادعا را وارد میکنند که چنین خریدهایی برای شرکتهای خصوصی ممکن نیست، چرا که این شرکتها اعتبار بالای دولت ایران را در بازپرداخت مبلغ ندارند و ایرباس ریسک فروش به آنها را نمیپذیرد که این موضوع نیز صحت ندارد، چرا که فروش هواپیما برای تولیدکننده آن بسیار کم ریسک است به این نحو که قوانین اجازه میدهند در صورت عدم اجرای تعهدات پرداخت، هواپیمای پرواز کرده توقیف شود یعنی تولیدکنندگان میتوانند در یک کشور دیگر هواپیمایی که اقساطش پرداخت نشده را توقیف کنند. در مورد شیوه خرید این هواپیماها نیز باید گفت نظام خرید هواپیما در جهان، اکثرا براساس اجاره به شرط تملیک است که این خریدها نیز بر همین اساس بوده است. برخی دیگر بحث خرید هواپیماهای پهن پیکر و قاره پیما را مطرح میکنند که از نظر بنده وجود چنین هواپیماهایی نیز حتما لازم است، مگر مردم کشور ما به کانادا و استرالیا پرواز نمیکنند؟ چند میلیون دلار باید به سایر کشورها بدهیم؟ چرا بقیه کشورها باید از پروازهای بین قارهای و مسیرهای طولانی منتفع شوند؟
جدای از این انتقادها، تا کنون در حق شرکت ملی ایران ایر ظلم بسیاری شده است و شرکتهای بسیاری خواستهاند این شرکت را نابود کنند. ایران ایر یک شرکت دارای زیرساخت است و سالهاست در مقابل همه فشارها ایستاده است. سهم بازار این شرکت در عرصه بینالمللی از بین رفته و طبیعتا این خریدها میتواند با اراده و غیرت ملی تحرکی در صنعت هوایی ایجاد کند، چرا باید خلبانهای ما جذب شرکتهای هوایی کشورهای دیگر شوند؟ سالها تحریم و سیاستهای نادرست برخی هواپیماهای ما را نابود کردهاست. خط ملی یک خط استراتژیک است و اگر دولت برای بهبود آن هواپیما خریده است باید به آنها تبریک گفت، البته هنوز کارهای بسیاری باقی مانده است و مسیرها باید مشخص شود. دیگر شرکتها میتوانند در دوره پسابرجام وارد این معاملات خرید شوند و بنده مطلع هستم که شرکتهای داخلی نیز در حال خرید هستند، البته باید گفت که در همه جای دنیا شرکتهای درجه ۲و ۳ هواپیماهای دست چندم را میخرند ولی در صورت داشتن استانداردهای لازم مشکلی وجود نخواهد داشت. مشکل از آنجا شروع میشود که عدهای از کاسبان تحریم در سالهای قبل هواپیماهای پوسیده وارد کردند که سال تولید آنها به اوایل دهه ۹۰ میلادی باز میگشت و متاسفانه بسیاری در این زمینه حرفی نزدند. توجیه آنها نیز با نرخگذاری بلیت ارزان بود. این عده با آوردن هواپیماهایی که هیچ کشوری نمیخرید شرایط این صنعت را نابسامان کردند و این افراد امروز از این خریدها انتقاد میکنند. باید از اشتباهات گذشته درس عبرت گرفت، چرا که گذشته چراغ راه آینده است. البته در همان گذشته نیز بارها کارشناسان فریاد زدند که این کارها به نابودی صنعت هوایی میانجامد ولی منفعت طلبان رفتند و هواپیماهای فرسوده آوردند. هواپیماهایی مانند هواپیماهای توپولوف که اکنون زمینگیر شدهاند و به دردی نمیخورند، عدهای در چند سال گذشته هر کاری کردند تا سودی به دست آورند ولی صنعت هوایی را به قهقرا بردند؛ این افراد باید محاکمه شوند، زیرا ضررهای هنگفتی وارد کردند، میلیاردها دلار از درآمد ملی تلف شد و به جیب شرکتهای ترکیه رفت. هنوز هم قوانینی همچون لغو پروازهای مستقیم به آنتالیا موجب ضرر و زیان ایرانیان و سود ترکیه میشود و متاسفانه این قوانین پابرجا است و لغو نشده است. چه تفاوتی دارد مسافری مستقیما به آنتالیا برود یا از مسیر استانبول؟ مگر غیر از این است که از سود و درآمد خود کاستیم و به جیب شرکتهای ترکیه ریختیم و راه مسافر را مشکل کردهایم. هزینههای وی را افزایش دادهایم و بخشی از درآمدمان را به جیب آنها ریختهایم.امیدوارم این خریدها شروعی باشد بر یک مسیر صحیح و اصلاح قوانین به سمت و سوی منافع ملی.
ارسال نظر