شهرهایی برای فردا

دکتر حسین محمدپور زرندی

رئیس انجمن علمی اقتصاد شهری ایران

بنابر پیش‌بینی‌های سازمان ملل متحد تا سال ۲۰۵۰، دو سوم جمعیت دنیا در شهرها زندگی خواهند کرد. در کشور ما نیز بیش از ۷۰ درصد جمعیت در شهرها زندگی می‌کنند و کلان‌شهرها به‌تنهایی ۲۵ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده‌اند. امروزه شهرها به موتور محرک اقتصاد ملی برای به دست آوردن جایگاه بهتر در اقتصاد جهانی و ساختن فردایی بهتر تبدیل شده‌اند. الگوها و تحولات عمده اقتصاد ملی و جهانی از شهرها نشات می‌گیرد. امروز دیگر شهرها و به‌ویژه کلان‌شهرها تهدیدی برای توسعه محسوب نمی‌شوند، بلکه آنها فرصت‌های مغتنمی پیش‌روی سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران ملی و محلی قرار می‌دهند. جهان در حال گذار به شهری شدن با سرعتی فزاینده است و دیگر شهرستیزی جایگاهی در رویکردها و سیاست‌های کلان ندارد و حتی مدل‌های اندازه‌ بهینه شهر که ایجاد محدودیت برای اندازه شهرها را توصیه می‌کرد جای خود را به اندازه کارآمد شهر داده است.

با این حال شناخت فرصت‌ها و مزیت‌های اقتصادی شهر و دستیابی به چشم‌اندازی روشن و مورد توافق درباره آینده اقتصادی آن، موضوع بسیار بااهمیتی است. شهرهایی در عرصه جدید می‌توانند موفق باشند که مزیت‌های رقابتی خود را بشناسند؛ تغییرات اقتصادی را رصد کنند و انعطاف لازم را برای پاسخ‌دهی سریع به آن داشته باشند. افزون بر موارد بیان شده، یافتن پاسخ‌های علمی برای چالش‌های اقتصادی شهر و دستیابی به پاسخ‌های مناسب در مورد دلایل اقتصادی مکان‌گزینی بنگاه‌ها و خانوارها در شهر از موضوعات مورد توجه است. اساسا شهرها سیستمی پیچیده از روابط، ساختارها و تعاملات بین گروه‌های انسانی بوده و زندگی ‌شهری پیشرفته‌ترین مرحله زندگی بشر محسوب می‌شود. سیستم‌های عظیم مالی و نهادهای تصمیم‌ساز اقتصادی غالبا در کلان‌شهرهای دنیا مستقر بوده و روز به روز بر نقش بی‌بدیل شهرها در اقتصاد جهانی افزوده می‌شود. عموما جدیدترین و پیشرفته‌ترین دستاوردهای هر کشوری در شهرهای بزرگ به نمایش گذاشته می‌شود؛ چراکه ‌شهرها مکان تولید و تمرکز علم و دانایی، ثروت، فرهنگ و نمودی از وضعیت کلی هر جامعه هستند.در این راستا ساختارهای پیچیده و در عین‌حال برنامه‌ریزی شده شهرها با جمعیتی چند میلیونی، پتانسیل‌های بی‌نظیری را در اختیار جامعه می‌گذارند تا با بهره‌گیری از منابع انسانی، مالی و مدیریتی، به تولید ثروت پرداخته و رفاه بیشتری را برای شهروندان به ارمغان بیاورند. در واقع شهرها فضاو بستری هستند که رخدادهای اقتصادی در آنها صورت واقعیت به خود می‌گیرند. به‌عبارت دیگر مدیریت و هنر بهره‌برداری از پتانسیل‌های کلان‌شهرها و افزایش بهره‌وری و جهت‌دهی به فعالیت‌هایی که در آنها انجام می‌گیرد، جایگاه کلان‌شهرها را در اقتصاد ملی و بین‌المللی تعیین می‌کند. بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کشورها، رونق اقتصادی و تولید، گسترش مرزهای علم و دانش و پیشرفت‌های تکنولوژیک، امروزه تنها در سایه بهره‌گیری از ظرفیت‌های کم‌نظیر ‌شهرها امکان‌پذیر است. از همین‌رو هر ساله به تعداد و گستره شهرها در سطح جهانی افزوده شده و جمعیت عظیم به سوی این شهرها سرازیر شده است.

از سوی دیگر، تولیدات صنعتی، فراصنعتی و ارائه خدمات در سطح ملی و بین‌المللی همگی به زیرساخت‌هایی نیاز دارد که فقط شهرها توانایی ارائه آنها را دارند. در همه کشورها، بار عمده تولید کالاها و ارائه خدمات و به‌طور کلی ثروت‌آفرینی، تولید رفاه و کاربست سرمایه برعهده کلان‌شهرهاست؛ چراکه بخش اعظم اندیشمندان، معتبرترین مراکز تولید علم، قدرتمندترین تولیدکنندگان، تجار عمده و نیروی کار متخصص کشورها در ‌شهرها مستقر هستند. اگر زمانی پیشرفت و تولیدات کشورها با میزان تولیدات صنعتی آنها سنجیده می‌شد، در حال حاضر میزان تولید علم و انجام پژوهش‌های بنیادی، کاربردی و توسعه‌ای، شاخصی است که جایگاه هر کشور را در سطح جهان تعیین می‌کند . در واقع امروز شهرها از سطح ملی به سطوح منطقه و فراملی ارتقا یافته‌اند و اهمیت آنها برد و دامنه گسترده‌تری یافته است. حتی از منظر اقتصادی اگر تا چند دهه پیش، شهرها در سطوح ملی کارکرد داشتند امروز نقش‌آفرینی آنها در اقتصاد جهانی یک واقعیت مسلم و غیرقابل انکار است. در دنیای اخیر شهرها و به‌ویژه کلان شهرها می‌کوشند جایگاه خود را تعریف کنند، برای خود تصویر جدید بسازند، خود را بهتر نشان دهند، کیفیت زندگی بهتری ارائه دهند و شرایطی را فراهم کنند تا بهتر جلوه کنند. از همین رو است که امروزه رقابتی تنگاتنگ بین‌ ‌شهرهای جهان برای کسب جایگاهی برتر از نظر اقتصادی در جریان است و هریک از آنها می‌کوشند سهم بیشتری از سرمایه، دانش و نیروی انسانی ماهر را از سراسر جهان به خود جذب کنند. در این میان باید توجه داشت که نقش‌آفرینی شهرها در سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی از نظر اقتصاد وابستگی شدیدی به نحوه مدیریت شهری دارد. به‌عبارت دقیق‌تر نقش شهرها گره خورده به نحوه مدیریت شهری است و امروز مدیریت شهری و به‌ویژه اقتصاد شهری به‌عنوان رشته‌‌ای نوپا مورد توجه فضاهای علمی و دانشگاهی در سطح جهانی قرار گرفته‌اند.

در کشور ما نیز موضوع اقتصاد و مدیریت شهری چندسالی است که به‌عنوان یک ضرورت و دانش کاربردی مورد توجه مدیران کلان‌شهرها قرار گرفته است و در سطوح دانشگاهی نیز حرکت‌های روبه جلوی خوبی آغاز شده است، اما هنوز تا دستیابی به نقطه ایده‌آل فاصله وجود دارد. همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم که کاهش قیمت نفت، افزایش تحریم‌ها و مطالبات رهبری برای اجرایی سازی الگوی اقتصاد مقاومتی ضرورت نگرش اقتصادی به شهر و مدیریت شهری را دوچندان کرده است و ما همچنان در ابتدای راه قرار داریم. درخصوص اقتصاد مقاومتی و نقش آن در اقتصاد شهری، می‌توان به بندهای ۲۴ گانه سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی اشاره کرد. برخی از این بندها در اقتصاد شهری، بسیار اثرگذار هستند. برای مثال بند نخست به فعال‌سازی کلیه امکانات، منابع مالی و سرمایه‌های انسانی شهری به منظور توسعه کارآفرینی شهری و به حداکثر رساندن مشارکت شهروندان در فعالیت‌های اقتصادی، بند ۳ به رشد بهره‌وری عوامل تولید شهری و توانمندسازی نیروی کار شهری، بند ۴ به استفاده از ظرفیت اجرای هدفمند‌سازی یارانه‌ها برای کاهش شدت انرژی در مصارف انرژی شهری و بند ۸ به مدیریت مصارف شهری با تاکید بر اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی اشاره دارد. لذا در نهایت باید عنوان کرد، امروز ضرورت دارد تا به شهرها از منظر اقتصادی نگاه کرد. شهر تنها زمانی می‌تواند به پویایی و نشاط دست یابد که درآمدی پایدار و هزینه‌های صرفه‌جویانه داشته باشد و این مهم جز از طریق توجه به علم اقتصاد و مدیریت شهری میسور نیست.