حضور تشکلها در تدوین استراتژی توسعه صنعتی
مهندس محمدمهدی راسخ رئیس کمیسیون امور اجتماعی و تشکلها در طول سالهای گذشته، سند استراتژی توسعه صنعتی تهیه، تدوین یا بازنگری شده است ولی در اجرا و پیادهسازی سند مذکور اقدامات کمتری صورت گرفته است. بدون در نظر گرفتن عوامل محدودکننده جهانی و تاثیرگذار بینالمللی، دلیل عمده آن در نوع نگاه به طراحی و تدوین سند استراتژی، رویکرد و مدلهای ذهنی کارشناسانی است که در این زمینه مسوولیت داشته و به این کار اقدام کردهاند. به طوری که مشاهده میشود، نگاه و رویکرد به سند استراتژی توسعه صنعتی در کشور ما با ادبیات و بنیانهای علمی و در عین حال تجربیات کاربردی سایر کشورهایی که این مسیر را طی کرده و دستاوردهای قابل توجهی داشتهاند، تفاوتهای زیربنایی دارد.
مهندس محمدمهدی راسخ رئیس کمیسیون امور اجتماعی و تشکلها در طول سالهای گذشته، سند استراتژی توسعه صنعتی تهیه، تدوین یا بازنگری شده است ولی در اجرا و پیادهسازی سند مذکور اقدامات کمتری صورت گرفته است. بدون در نظر گرفتن عوامل محدودکننده جهانی و تاثیرگذار بینالمللی، دلیل عمده آن در نوع نگاه به طراحی و تدوین سند استراتژی، رویکرد و مدلهای ذهنی کارشناسانی است که در این زمینه مسوولیت داشته و به این کار اقدام کردهاند. به طوری که مشاهده میشود، نگاه و رویکرد به سند استراتژی توسعه صنعتی در کشور ما با ادبیات و بنیانهای علمی و در عین حال تجربیات کاربردی سایر کشورهایی که این مسیر را طی کرده و دستاوردهای قابل توجهی داشتهاند، تفاوتهای زیربنایی دارد. در کشور ما تصور غالب بر این است که سند استراتژی یک مقوله تافته جدا بافته از عملیات روزانه بازیگران و افراد فعال در حوزه صنعت چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی است. در حالیکه نگاه امروز بر این رویکرد استوار است که هر بخشی از حوزههای صنعت و بازیگران اصلی آن باید بدانند با کارهایی که صورت میدهند چه بخشی از سند استراتژی توسعه صنعتی را محقق میکنند. بهعنوان مثال، حتی باید تاثیر یک امضای مقام عالی وزارت و سایر مدیران صنعتی تا اقدامات جزئی و کلی افراد شاغل در حوزه صنعت در تحقق استراتژی توسعه صنعتی تعریف شده و مشخص باشد. به عبارت دیگر کار هر روزه هر بخش صنعت و حتی هر فرد صنعتی باید اجرای بخشی از سند استراتژی توسعه صنعتی باشد. معنی عبارت مزبور این است که استراتژی توسعه صنعتی باید به برنامهها و اقدامات عملیاتی تبدیل شود و وظیفه هرکس در تحقق آنها تعیین شود. پرواضح است که استراتژی توسعه صنعتی و برنامهها و اقدامات مرتبط با آن براساس مطالعات و شناسایی فرصتها و تهدیدات بیرونی و توانمندیها و قابلیتهای داخل کشور در حوزه صنعت تدوین میشود و میتواند در مقاطع مختلف با موانعی از جمله تحریمهای اقتصادی که همواره به نوعی وجود داشته است یا تاثیر تورمی هدفمندی یارانهها بر صنایع که زمزمه اجرای آن از سالها قبل جزو برنامههای ملی بوده است، مقابله کرد یا اینکه تهدیدات و ضعفهای احتمالی را به فرصتها و نقاط قوت تبدیل کرد. این امر میسر نمیشود مگر اینکه بستر و ساختار مناسب برای ایجاد تفکر و انجام اقدامات استراتژیک از پیش طراحی شده باشد. سند استراتژی، موضوعی نیست که توسط افراد یا سازمانهایی طراحی و تدوین شود که در پیادهسازی آنها مشارکت نداشته و در فرآیند توسعه صنعتی و عملیات مرتبط با آنها نقش اجرایی کمتری دارند و در عین حال کتابچهای نیست که دارای عبارتهای زیبا و ادبیات فاخر باشد و در گوشهای از دفتر مدیران ارشد صنعتی به نمایش گذاشته شود و با عملیات روزانه صنعتی کشور که منجر به توسعه صنعتی میشود، کمترین ارتباط را داشته باشد. مهمترین نکتهای که باید در گام اول در نظر گرفت این موضوع است که تهیه و تدوین سند استراتژی توسعه صنعتی یکی از ماموریتها و وظایف اصلی راهبران و مدیران ارشد صنعتی در بخش دولت، بخش خصوصی و تشکلهای اقتصادی و صنعتی تلقی میشود و ایجاد موج تغییر از طریق شفاف کردن راهبرد تدوین استراتژی توسعه صنعتی و داشتن تعهد عملی راهبران و مدیران ارشد است که میتواند استراتژی توسعه صنعتی را به وجود آورد که ضمن عملیاتی بودنش، دیگران را برای اجرای آن ترغیب و تشویق میکند. نکته بعدی، مشارکت ذینفعان در تدوین و پیادهسازی استراتژی توسعه صنعتی کشور است که رکن اصلی موفقیت در دستیابی به دستاوردها و نتایج موردنظر در این خصوص است؛ ولی متاسفانه به نظر میرسد در این زمینه اقدام اثرگذاری صورت نگرفته است. اتاقهای بازرگانی و تشکلهای اقتصادی و صنعتی یکی از ارکان اصلی حکمرانی و از ستونهای اصلی تدوین این سند هستند که کمتر به آن توجه شده است. نکته آخر این است که نوع نگاهها، رویکردها و مدلهای ذهنی در تدوین و بازنگری استراتژی توسعه صنعتی کشور باید دستخوش تحول بنیادی شود و تغییرات اساسی در افراد و سازمانهای مرتبط با این مقوله بهوجود آید. به این منظور تشکلها باید در ساختار و تدوین سند استراتژی حضور پررنگ داشته باشند و درخصوص چگونگی تدوین و بازنگری توسعه صنعتی کشور و انتخاب فرآیند و رویکرد متناسب با آن بازیگر اصلی محسوب شوند. حضور تشکلها در همه بخشهای برنامهریزی و اجرا لازم است که به مواردی از آنها اشاره میشود:
۱) پیشنهاد میشود با حضور تشکلها و اتاق بازرگانی، شورایی با عنوان «شورای عالی راهبری استراتژی توسعه صنعتی» متشکل از بالاترین و موثرترین مقامات و مدیران صنعتی بخش دولتی و خصوصی و تشکلهای اقتصادی ایجاد و سازماندهی شود. شورای عالی ماموریت خواهد داشت که برنامه تدوین استراتژی توسعه صنعتی را شفاف کند، نقش و میزان درگیری تشکلها و نهادهای دولتی و خصوصی را تعیین کند، چشمانداز و استراتژی تدوین استراتژی توسعه صنعتی را شفاف و در نهایت موضوعات استراتژیک را تدوین و تصویب کند.
۲) استراتژی و موضوعات استراتژیک کلان که توسط شورایعالی راهبری تعیین و تصویب میشود از طریق کمیتهها و گروههای عملیاتی متشکل از تشکلها و نهادهای دولتی که زیرمجموعه شورایعالی راهبری خواهند بود، به برنامههای عملیاتی تبدیل شود؛ به این معنا که نقشههای استراتژی در حوزههای مختلف صنعتی ترسیم شود، کارت امتیازی متوازن بخشهای مختلف صنعتی برای اندازهگیری شاخصها و پایش و پیگیری مشخص شود. اهداف عملیات سالانه برای هر سال از برنامه استراتژیک بلندمدت تدوین و برنامههای اجرایی مرتبط با برنامههای عملیاتی تهیه شود. با این اقدام هر بخش صنعتی و حتی تک تک بازیگران عرصه صنعت میدانند که کدام برنامه، کدام هدف عملیاتی و کدام شاخص را باید محقق سازند.
۳) کلیه تشکلهای حوزه صنعت در راستای استراتژی و محقق کردن آن همسو شوند. به عبارت دیگر ساختاری باید تعریف شود تا نقش
تک تک تشکلهای اقتصادی و صنعتی، واحدها و بازیگران عرصه صنعت در پیادهسازی استراتژی توسعه صنعتی مشخص شود و در جهت اجرای استراتژی اقدامات یکپارچه و مرتبط با هم به اجرا گذاشته شود.
۴) عمل به استراتژی کار هر روزه هر تشکل در حوزه بخش صنعتی خود و تک تک بازیگران این عرصه در حوزه صنعت باشد؛ به این معنا که ابتدا در بین کلیه تشکلها و بازیگران صنعتی، اطلاعرسانی و آگاهی استراتژیک صورت پذیرد. بین اهداف بخشهای مختلف صنعت و حتی مدیران صنعتی، همسویی وجود داشته باشد و همچنین قابلیتهای لازم و مزیتهای رقابتی لازم در هر یک از حوزههای صنعتی شناسایی و تامین شود.
۵) تدوین، بازنگری و پیادهسازی استراتژی توسعه صنعتی توسط تشکلها صورت گیرد و به فرآیندی مستمر تبدیل شود؛ با این فرض که زیرساختهای زیر ایجاد شده باشد:
سیستم اندازهگیری و گزارشدهی کارت امتیازی برای هر بخش از حوزههای صنعتی و برنامههای اجرایی مرتبط با آنها در تشکلها ایجاد و بهکار گرفته شود.
جلسات بازنگری استراتژیک با حضور تشکلهای هر بخش صنعتی درخصوص چگونگی پیادهسازی و کسب نتایج و احتمالا تغییر برنامهها توسط شورایعالی راهبری سازماندهی شود.
بین استراتژی توسعه صنعتی و بودجه اختصاصی به صنعت، یکپارچگی برقرار شود و بین آنها رابطه علت و معلولی برقرار شود.
بین تامین و بهرهگیری از سرمایههای انسانی و اطلاعاتی لازم در تشکلهای حوزه صنعت با استراتژی توسعه صنعتی پیوند ارگانیک ایجاد شود و مشخص شود که برای محقق شدن استراتژی توسعه صنعتی، باید سرمایه انسانی، اطلاعاتی و فناوری مرتبط با آنها چه مشخصههایی داشته باشد.
سیستم به اشتراکگذاری تجربیات و دانش حاصل از تدوین و اجرای استراتژی توسعه صنعتی در بین تشکلهای عرصه صنعت سازماندهی شود تا فرآیند یادگیری در تمام تشکلهای صنعتی بهعنوان یک فرهنگ غالب نهادینه شود.
یک سازمان یا دفتر استراتژیک متمرکز در اتاق بازرگانی بهعنوان دفتر مدیریت استراتژی توسعه صنعتی ایجاد و سازماندهی شود تا کلیه هماهنگیها از طریق آن دفتر صورت گیرد.
ارسال نظر