بنی آدم اعضای یکدیگرند
در ضرورتهای تقویت جنبش ضدتحریم
محسن خلیلی برای این خدمتگزار در این دوران از عمر پرسش بنیادین آن است که آیا هر آنچه در توان داشتهام مصروف پیشرفت وتوسعه میهن و مردم عزیزم کردهام؟ پرسشی که لحظه لحظه زیستن را به چالش میکشد و پاسخی در خور و در خود (برای وجدان خود و نه پاسخ به دیگران) را میطلبد. یکی از راههای رستگاری را در طول حیاتم این دانستهام که پیوسته دادههایم بیش از ستاندههایم باشد. هنگامی که با پدرم، استراتژی کسبوکار و خدمت به میهن را بررسی میکردیم که چگونه با بهترین روشها حد اعلای بهرهوری را تحصیل کنیم به این نتیجه رسیدیم که چرخ را از اول اختراع نکرده و از حاصل و نتایج پویندگان راه صنعتی کردن جهان استفاده کنیم.
محسن خلیلی برای این خدمتگزار در این دوران از عمر پرسش بنیادین آن است که آیا هر آنچه در توان داشتهام مصروف پیشرفت وتوسعه میهن و مردم عزیزم کردهام؟ پرسشی که لحظه لحظه زیستن را به چالش میکشد و پاسخی در خور و در خود (برای وجدان خود و نه پاسخ به دیگران) را میطلبد. یکی از راههای رستگاری را در طول حیاتم این دانستهام که پیوسته دادههایم بیش از ستاندههایم باشد. هنگامی که با پدرم، استراتژی کسبوکار و خدمت به میهن را بررسی میکردیم که چگونه با بهترین روشها حد اعلای بهرهوری را تحصیل کنیم به این نتیجه رسیدیم که چرخ را از اول اختراع نکرده و از حاصل و نتایج پویندگان راه صنعتی کردن جهان استفاده کنیم. لذا بهینه کاوی و تعامل با صاحبان علم و تخصص توانست چون اهرمی موثر ما را در رسیدن به بهرهوری افزونتر یاری دهد. ما جهان را یکپارچه و پیوسته میدیدیم و اکنون بیش از گذشته میبینیم. جهانی که اکنون آن را به «دهکده» تشبیه کردهاند.
این یکپارچگی و پیوستگی جهانی از نظر من و همگنانم در مفهوم «ساختن» و «خلق کردن» تبلور و تجلی مییافت و مییابد. براین اساس هر تلاش و کوششی که در این جهت سامان یابد صاحب حقانیت و اصالت است و هر آنچه در جهت خلاف آن یعنی نابودی و ویرانی و تضاد و پراکندگی باشد، فاقد اصالت و مشروعیت و اقدامی بر ضدمنطق زیستن انسانی است. تحریمها و فشارهای غیرمنصفانه جهانی براین اساس بر ضد هر دو منطقی است که این خدمتگزار صنعت کشور هستی و کار خود را بر بنیان آن ساخته است؛ تلاشی است غیرانسانی در جهت گسست و ویرانی.
منطق فوق را این خدمتگزار به عنوان رییس اتاق بازرگانی ایران و بلژیک در سخنرانیهای سالانه خود در این مرجع محترم و معظم عرضه داشتهام. چنانکه در سخنرانی سال ۹۰ عنوان داشتم: « برکسی پوشیده نیست که آمریکا و اتحادیه اروپا بنا به علل سیاسی با همه توان در قطع مراودات خود با میهن ما میکوشند و روز به روز مشکلات جدیدتری را برای ما میآفرینند.
جهان شمال که صاحب امکانات گستردهای است و بخش غالب تولید ناخالص ملی را در جهان در اختیار دارد میتواند برخلاف مصلحت های مردم ۷۵ میلیونی میهن من هر اقدامی را که در حد قدرتش است معمول دارد، اما این اقدامات علاوه بر آنکه مخالف اخلاق و انصاف است، مغایر با اصول اقتصاد آزاد که خود مروج تز آن بودهاند نیز هست.
چرا که براساس این تئوری اقتصادی، تحریم ذاتا از اشکال مداخله در بازار و سوء استفاده سیاستمداران از اقتصاد به شمار میرود و امری قابل نکوهش است. همچنین است ناکارآمد بودن این شیوهها به گواهی تجارب تاریخی؛ باید قبول کرد که تنها با زبان «قدرت» نمیتوان در جهان زیست و برآن حاکم شد. شاید تجربه عراق و افغانستان آنقدرها شیرین نباشد که بخواهد به رسم سرمشق مورد موافقت اروپاییان قرار گیرد، اروپایی که به « مهد آزادی» شهره است.»
و در سخنرانی بعدی خود نیز این مفهوم را با این عبارات تکرار کردم که: «اینک که در کشور ما جناب آقای دکتر روحانی باتوجه به سوابق ارزشمندی که در عرصه داخلی و بینالمللی دارند و با رای قاطع مردم انتخاب گردیده اند، توقع از کشورهای پیشرفته آن است که نگرش اقتصادی ملاطفتآمیزتر، انتقال تکنولوژی و تجارت متقابل و روابط فرهنگی مناسب و سازنده را از سوی آنان شاهد باشیم.»
نکته مهم در این میان شاید آن است که جنبش مخالفت با تحریمهای غیرمنصفانه جهانی نه صرفا جنبش سلبی که جنبشی ایجابی نیز هست.
جنبشی برای بیان صلح و دوستی و جلوهگر شدن خواست ملتی که همواره در طول تاریخ مبلغ آشتی و انسان دوستی بوده است. مردمی که در آموزههای دینی و ملی شان در عین شجاعت و مقاومت در مقابل حمله و هجومها، دروغ و دشمنی را ناپسند دانسته و آرامش و آسایش همه ابنای بشر را راه و رسم خود قرار داده است. از این منظر پیوستن به جنبش ضدتحریم، نه فقط مخالفت با رفتار بخشی از جهان نسبت به میهن مظلوممان بلکه سبب اتحاد ملی و انسجام بخش ملتی صلحطلب و خواهان ترقی و پیشرفت است.
این جنبش همچنین اقدامی است راهگشا در تقویت توان اقتصاد ملی از طریق جلوگیری از گسترش جنبههای اقتصاد غیررسمی و فسادآور و نیز هدایتگر دولت برای تقویت بخش خصوصی و پیوستن به سازمان تجارت جهانی تا در چارچوب اقتصاد غیررانتی و فعالیت آزادانه مردم در عرصه اقتصادی، حربه تحریم برای همیشه از دست کشورهای قدرتمند خارج شود.
بر این اساس همگان باید در بسامان شدن این جنبش، بهخصوص حال که دولت محترم نیز گامهای مهمی در این جهت برداشته است، با آن همراه شوند و دین خود را به وطن شان ادا کنند و پرسش آغاز مطلب را پاسخی درخور دهند که «آیا هر آنچه در توان داشتهام مصروف پیشرفت و توسعه میهن و مردم عزیزم کردهام؟» انشاءالله که پاسخ مثبت است.
ارسال نظر