فراسو
چالش با خودمان
برخی کلمات بار معنایی کلیشهای دارند. به تعبیر دیگر آن قدر تکرار شدهاند که دیگر انگار هیچ معنایی از آنها برنمیخیزد. به این اتفاق در زبانشناسی ساختگرا میگویند «اتوماسیون زبانی». در عالم خبررسانی از این نوع کلمات و عبارات بسیار یافت میشود. به عنوان مثال به کلمه «چالش» خوب توجه کنید. ما خودمان روزانه چندبار آن را به کار میبریم و منظور خودمان را نمیدانیم. دیروز یکی از همین سایتهای داخلی تیتر زده بود «چالش تجارت با بحران» و ما هر چه فکر کردیم نفهمیدیم تجارت چه ربطی به چالش دارد و یا مثلا نسبت میان بحران و تجارت چیست. خلاصه اینکه این روزها ظاهرا همه چیز با همه چیز چالش دارد. آن هم چالش از نوع جهانیاش.
میم رسا
برخی کلمات بار معنایی کلیشهای دارند. به تعبیر دیگر آن قدر تکرار شدهاند که دیگر انگار هیچ معنایی از آنها برنمیخیزد. به این اتفاق در زبانشناسی ساختگرا میگویند «اتوماسیون زبانی». در عالم خبررسانی از این نوع کلمات و عبارات بسیار یافت میشود. به عنوان مثال به کلمه «چالش» خوب توجه کنید. ما خودمان روزانه چندبار آن را به کار میبریم و منظور خودمان را نمیدانیم. دیروز یکی از همین سایتهای داخلی تیتر زده بود «چالش تجارت با بحران» و ما هر چه فکر کردیم نفهمیدیم تجارت چه ربطی به چالش دارد و یا مثلا نسبت میان بحران و تجارت چیست. خلاصه اینکه این روزها ظاهرا همه چیز با همه چیز چالش دارد. آن هم چالش از نوع جهانیاش. رییس کل سازمان توسعه تجارت گفتهاند: «تاکنون ۵۲موافقتنامه تجاری و یادداشت تفاهم با کشورهای مختلف امضا شده است.» ضمن استقبال از این رویکرد که در راستای جهانی شدن اقتصاد کشور است از خودمان میپرسیم چه تعداد از این موافقتنامهها که «امضا» شده واقعا «اجرا» هم شده است؟
ارسال نظر