چین و بازنگری حرفه‌ای در آفریقا

شیما خیری - دوران جدید همکاری‌‌های اقتصادی و دیپلماتیک چین و آفریقا که به دنبال امضای توافقنامه اخیر چین و ۴۸کشور آفریقایی در سفر هوجیان تائو، رییس‌جمهور چین به آفریقا تبلور یافت، موجبات ناخرسندی رهبران اروپایی را که کماکان به آفریقا به مثابه حیات خلوت اروپا می‌نگرند، فرآهم آورده است. سیاستمداران فرانسه ماه‌ها است که خواستار بذل توجه به مساله افزایش حضور چین در آفریقا هستند. ژان پی‌یر توکوی، تحلیلگر سیاسی روزنامه فرانسوی لوموند افزایش حضور و تاثیرگذاری چین در آفریقا را غیرقابل انکار خوانده است. براساس آمارهای تهیه شده توسط وزارت امور خارجه فرانسه، مراودات چین و آفریقا پس از سال ۲۰۰۰میلادی پنج‌برابر شده و مجموع مبادلات دو طرف تا پایان سال‌جاری میلادی به ۵۰میلیارد دلار بالغ خواهد شد. در همین مدت هشتصد شرکت چینی با سرمایه‌گذاری ۵/۵میلیارد دلاری در ۴۳کشور آفریقایی، این کشور را به سومین شریک اقتصادی بزرگ آفریقا پس از ایالات متحده و فرانسه تبدیل کردند.

توکوی به این واقعیت اشاره کرده بود که اکنون می‌توان سیستم‌های چینی را در سراسر آفریقا از آنگولا و گابرل در غرب گرفته تا سودان و کنیا در شرق مشاهده کرد. آنان در همه بخش‌های اقتصادی از احداث جاده تا کشاورزی، نفت و مخابرات فعال هستند. اگرچه حجم سرمایه‌گذاری چینی‌ها در آفریقا و مبادلات اقتصادی کشورهای آفریقایی با پکن اندک است اما روند توسعه تجارت و سرمایه‌گذاری چینی در سایر مناطق هیچ‌گاه با سیاستی که توسعه روابط آفریقا و چین در پیش گرفته قابل مقایسه نبوده است.

گمان می‌رود روند توسعه مراودات اقتصادی چین و آفریقا همگام با افزایش نفوذ پکن در این قاره سیر صعودی یابد. این رویکرد در نشست چین - آفریقا در پکن نمود یافت. جایی که دولت چین از اختصاص بودجه‌ای پنج‌میلیارد دلاری برای کمک به کشورهای آفریقای طی یک دوره سه‌ساله خبر داد. شاید هیچ یک از تحولات اخیر به اندازه اختصاص این بودجه موجبات ناخرسندی اروپایی‌ها را فراهم نیاورد.

آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان همین هفته گذشته بود که در حاشیه کنفرانسی پیرامون توسعه روستایی در برلین، پایتخت آلمان گفت: اروپایی‌ها نباید تعهدات خود در قبال آفریقا را به چین واگذار کنند. وی افزود: باید جایگاه‌مان را در آفریقا حفظ کنیم. یکی از مواردی که مرکل و سایر رهبران اروپایی روی آن تاکید دارند لزوم برخورد عادلانه با نحوه استفاده از منابع طبیعی آفریقا است.

مشکل دقیقا در همین رویکرد اروپا نسبت به آفریقا نهفته است. روابط اروپا با آفریقا همیشه بر مبنای نیاز اروپایی‌ها به منابع آفریقا هدایت شده است بی‌آنکه به مسائلی چون رشد آفریقا و نیازهای این قاره توجه شود. مرکل در بخشی از اظهارات خود تاکید کرد مراودات جدید اروپا و آفریقا نباید چون گذشته روی کمک‌های حمایتی از آفریقا متمرکز شود بلکه باید بر منافع دوجانبه در این روابط تمرکز یافت.

با وجود آنکه آخرین مستعمره فرانسه در آفریقا در حدود چهل سال قبل به استقلال دست یافت، مقامات ارشد پاریس کماکان از آفریقا به عنوان حیات‌خلوت این کشور یاد می‌کنند و وضع در سایر کشورهای آفریقایی نیز چندان متفاوت نیست. فرانسه هر دو سال یکبار نشستی تحت عنوان نشست آفریقا - فرانسه برگزار می‌کند که در آن رهبران کشورهای فرانسه زبان آفریقا و تعدادی از کشورهای شمالی این قاره که عرب زبان هستند، شرکت می‌کنند. در این نشست‌ها روی راه‌های مبارزه با فقر، توسعه و اشاعه دموکراسی در آفریقا بحث و تبادل‌نظر می‌شود بی‌‌آنکه در این نشست‌ها، موفقیت‌های ملموسی به دست آید.

اگرچه پاریس و سایر پایتخت‌هایی که روابط نزدیکی با کشور‌های آفریقایی دارند، تلاش می‌کنند روابط خود را در راستای اشاعه دموکراسی در این قاره جلوه دهند، اما اقتصاد حرف اول و آخر را در این روابط می‌زند. به عنوان مثال فرانسه همیشه روابط نزدیک با رژیم‌های فاسد آفریقا چون حاکمیت کشور غنی از نفت گابن داشته که از سال ۱۹۶۸ تحت حاکمیت عمر یونگو بوده و وضع در مورد کنگو هم به همین منوال است. ایالات‌متحده هم از دیرباز با دیکتاتور‌های آفریقایی رابطه خوبی داشته است.

چینی‌ها ترجیح می‌دهند چشمان خود را بر موضوعات حساسی از این دست ببندند و در عوض روی مسائل اقتصادی، دسترسی به منابع این قاره و همکاری‌های سیاسی متمرکز شوند. چینی‌ها با توجه به همین رویکرد توانسته‌اند طی سال‌های اخیر روابط نزدیکی با برخی از مناقشه‌انگیز‌ترین حاکمیت‌های آفریقا چون رژیم سودان و حاکمیت زیمبابوه برقرار کنند.

از ‌نظر پکن آرای کشور‌های آفریقایی در نهاد‌های بین‌المللی چون سازمان ملل متحد می‌تواند در ایجاد موازنه چندقطبی در جهان سهمی بسزا داشته باشد. چینی‌ها در آفریقا که از ‌نظر رهبران غربی سرزمین ترور، فساد، جنگ و نهاد‌های دولتی ناکارآمد است به دنبال فرصت‌ها هستند. این هنر چینی‌ها است. هنری که می‌تواند به دوران حضور بی‌همتای اروپا در آفریقا برای همیشه پایان دهد.