کشتی اتاق ایران در دریای توفانی

تقی بهرامی‌نوشهر

ضرورت حضور موثر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در عرصه‌های بین‌المللی به ویژه با عنایت به تحولات اقتصادی که در دنیا انجام پذیرفته و هنوز هم در کشورهای در حال توسعه در دست انجام است، بیش از پیش بر همگان آشکار و روشن است. عضو هیات نمایندگان اتاق تهران

اگر فقط اندکی با تامل و تعمق و به قصد علت‌یابی بحران کاملا محسوس اقتصادی امروزه کشورمان که به نوعی ریشه اصلی تمامی بدبختی‌ها و مصائب حاضر است به اطراف خود نگاهی بیاندازیم، به وضوح و روشنی سرچشمه گل‌آلود بسیاری از مشکلات خود را خواهیم یافت چرا که به قدری واضح است که برشماری ابعاد و بررسی زوایای آن در این مقال را تذکر و یادآوری می‌توان نامید نه اکتشاف و ریشه‌یابی تخصصی. بر چه کسی پوشیده است که علت مصائب کنونی ما نابسامانی اقتصادی است؟ و چه کسی نمی‌داند که برای سامان‌بخشی و شفاف‌سازی جریان گل‌آلود اقتصادی از کجا باید شروع کرد؟ و چرا باید قبل از هر چیز در ساختار و نوع تفکر افرادی ذی‌صلاح و ذی‌نفوذ اقتصادی انقلابی رخ دهد؟

اصلاح نوع تفکر و نوع رفتار هدف‌مندی که نهادینه شده باشد باید از مراکزی آغاز شود که نبض اقتصادی کشور با ضربان قلب همان نهاد می‌تپد، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن آن هم در آستانه انتخابات و چینش جدید باید طبق آرای اعضای خود (البته با آگاهی کامل و کافی از ابعاد موضوع) به نحوی آرایش یابد که حداقل آمادگی برای مقابله با بحران کنونی کشور را در خود ایجاد کرده باشد. در این صورت می‌توان به انتظارات و نگاه‌های منتظر و امیدوار اما نگران مردم پاسخ مقتضی را داد، اما متاسفانه مشکل بزرگ‌تر اینجا است که هنوز قبل از شروع ترکیب‌بندی جدید اتاق، انشقاق‌های سلیقه‌‌ای و گروهی و دولتی، امید و آرمان امیدواران به این فعالیت را از هم شکافته است. اقتصاد دولتی پس از ده‌ها سال سکان‌داری، ناتوان از رسیدن به سواحل امن،کشتی فرسوده از توفان‌های بحران اقتصاد کشور را ناچار برای ترمیم و تجدید قوا باید به سواحل جزیره بخش‌خصوصی رهنمون شود. دولت باید با سپرده کار مردم به مردم و دخیل کردن مردم در سرنوشت خویش به طور عملی (نه در شعار) تنه‌باد کرده و بزرگ خود را اصلاح و شاخه‌های زائد را هرس کند تا مردمی که زخم را به کرات تجربه کرده بهتر به فکر دوای آن باشند، چون این راه آخر است و دیگر فرصتی برای جبران مافات بعدی نخواهد ماند چرا که مردم بارها و بارها توانایی خود را در این سرزمین به اثبات رسانده‌اند، به طور مثال همین مردم قبل از انقلاب با اداره عقاید محکم اسلامی و حضورهای به موقع در صحنه و به بهای خون فرزندان خود به نتیجه‌ای دست یافتند که قرن را متحول کرد. بعد از انقلاب هم باز مردم بودند که در حرکتی هماهنگ با انقلاب در دفاع واقعا مقدس حامی ناموس و آب و خاک و شرافت خود شدند و باز هم به پیروزی رسیدند، و امروز نیز به چنین حرکتی نیازمندیم، گزارش کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی اعلام می‌کند که ۱۲میلیون نفر در آستانه سقوط از لبه تیز تیغ فقر قرار دارند. با این توضیح که ۲میلیون نفر حتی از توانایی تامین نیازهای اولیه برای به شب رساندن روز و به روز رساندن شب محروم‌اند. علاوه بر آن ۳میلیون از کارمندان دولت که درآمد ناچیز و ثابتی دارند با افزایش جمیعت و به تعاقب تورم از مرز و حد خط فقر به سرعت وحشتناکی خواهند گذشت. و یا گزارش رییس مرکز آمار ایران اعلام کرده: «در سرشماری دوره قبل یعنی سال ۱۳۷۵ جمعیت بیکار کشور یک میلیون و چهارصد و پنجاه هزار نفر بوده که در سال ۱۳۸۵ این تعداد به سه میلیون نفر رسیده» و این فاجعه‌ای است که خواب را از چشم هر کسی که اندکی توان و شرافت دارد خواهد ربود.

در این میان راه چاره فقط تولید ثروت است که رکن اصلی و اساسی آن افزایش تولید و دست‌یابی به دستگیره محکم تولیدات داخلی و صادرات است البته با پرهیز از واردات غیرضروری و مخرب. اشتغال‌آفرینی نیز در این صحرا و کویر عطشناک اقتصادی حکم باران و رحمت الهی را دارد و به نوعی انعکاس شرافت و پاسداری از نوامیس است ایجاد و افزایش اشتغال مساوی است با کاهش تورم .

ضرورت حضور موثر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در عرصه‌های بین‌المللی به ویژه با عنایت به تحولات اقتصادی که در دنیا انجام پذیرفته و هنوز هم در کشورهای در حال توسعه در دست انجام است، بیش از پیش بر همگان آشکار و روشن است و این ضرورت حضور اتاق بازرگانی بیشتر به این دلیل مشهود است که نقش برنامه‌ریزی بنیادین و حرکت همگام و حساب شده با رهبری درست و آنالیز‌گر و مسلط و حاکم، در ترکیب جدید این نهاد مدنظر و منشاء امیدواری صاحبنظران و نخبگان اقتصادی است، نه مدیریت کدخدا منشی و باری به هر جهت و مهره‌نوازی و تیم‌پروری و دسته‌گردانی.

آتش بحران فقر و فساد به سرعت در حال دامن‌گیری است و باید سریعا چاره‌ای اندیشید. حدود ۳۰۰نفر از نمایندگانی که هر کدام به نوعی از نخبگان و برجستگان اقتصادی کشور هستند امروز در انتخابات هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران حضور به هم خواهند رساند تا با انتخاب گروه رهبری اتاق ایران سرنوشت اقتصاد کشور را رقم بزنند، و اگر دست به چینش هم‌گون و مناسبی بزنند که عقاید و آراء منتخبانشان به نوعی منطبق با آلام معاصر اقتصادی کشور باشد می‌توانند خود را ممیزان سرنوشت اقتصادی معاصر کشور بدانند، منتخبان این عزیزان باید کسانی باشند که در وهله اول با پیچ و خم‌های مدیریت ناآشنا نبوده و تجربه کافی در این زمینه مزین پرونده کاری‌شان باشد. برائت و دوری کردن از فرقه‌‌بازی‌ها و حفظ عناوین و نام قبلی و اعتنا به کسوت سپری شده در قالب‌‌های دسته‌بازی و غیره می‌تواند نتیجه این انتخابات را به شلم شوربایی تبدیل کند که تمام انتخابات انرژی اتاق را برای حل و فصل و رتق و فتق مسائل و مشکلات و اختلافات داخلی صرف کند. انتخابات باید در مسیر صحیح باروری تولید و صادرات صورت پذیرد و به صاحبان فن و دانش و تجربه و کارآمدی امکان حضور در راس کار را داد. چرا که اگر کسی بویی از مشکلات تولید و صادرات نبرده باشد و هیچ سر و کاری با آن تا به حال نداشته باشد چگونه می‌تواند از پس ایجاد تحولات آن برآید.

پارتیشن‌بندی کلیات مشکلات اتاق در چارچوب اختیارات اتاق بازرگانی و صنایع و معادن توسط کاندیداهای هیات رییسه و تصویر دورنمایی از حیطه‌های فعالیت باید کاملا روشن و واضح بیان شود تا رای‌دهنده با علم و آگاهی به عقیده و دانش و برنامه‌های منتخب خود رای مثبت دهد نه به رابطه و هم گروهی و شهروندی و نام و عنوان و خواهش دوستان.

پاره‌ای از اهم وظایفی که اتاق در مسیر اصلاحات برای آماده‌سازی فضای اولیه برای آغاز یک فعالیت کاریزما و مثمرثمر باید انجام دهد به صورت اشاره‌ای و گذرا و متناسب با حوصله این جریده و این مقال به نظر می‌رسد:

عرصه‌های بین‌المللی فعالیت‌های مشترک اتاق بازرگانی و صنایع و معادن کشورهای دیگر با اتاق‌های ملی همگی به نوعی ختم و محدود به تهران می‌شود که ضمن سنگین کردن و در ترافیک قرار دادن وضعیت و میزان حرکت تهران، بالطبع از بازدهی بسیار کمتری برخوردار خواهد بود.

بهترین راه ممکن این است که اتاق‌های بازرگانی و صنایع و معادن مشترک کشورها را به ضرورت همسایگی و قرابت جغرافیایی و فرهنگی در استان‌های همجوار قرار داد تا ضمن ایجاد فرصت پر بار به اتاق‌های استان‌های دیگر امکان ایجاد زمان بیشتری برای بهره‌مندی و کاهش تراکمی که به تعاقبش کیفیت کار پایین می‌آید ایجاد نمود.

به طور مثال اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری آذربایجان به دلیل هم مرز بودن با اتاق اردبیل، اتاق دبی با اتاق بندرعباس، ترکیه با آذربایجان غربی و یا شرقی و به همین منوال. اثراتی که این نوع اشتراک در پی خواهد داشت بسیار قابل بحث و بررسی است که در حال حاضر خارج از حوصله این یادداشت است.

مورد بعدی که می‌توان به آن اشاره کرد، همخوانی‌تر از تجاری ما با کشورهای دیگر است. به طور مثال میانگین واردات ما از قزاقستان هفتصدمیلیون دلار است در صورتی که میانگین صادرات ما به این کشور ۴۰میلیون دلار بیشتر نیست و ایجاد هارمونی به وسیله ترفندهای مدیریتی و همخوان‌سازی باید جزو عملکردهای اصلی اتاق در همان ابتدای کار باشد تا فاصله‌ها را به حداقل ممکن برساند و از رشد صعودی آنها جلوگیری شود موارد دیگر را به اختصار بیان می‌کنم.

۱ - تسهیل روابط اقتصادی با سایر کشورها و به حداقل رساندن اثرات سوء تحریم اقتصادی.

۲ - جذب سرمایه خارجی به ویژه جذب سرمایه عظیم هموطنان عزیز مقیم خارج کشور.

۳ - مساعدت کارشناسی و تلاش جدی در خصوصی‌سازی اقتصاد کشور، اجرای هر چه سریع‌تر اصل ۴۴ قانون اساسی در چارچوب چشم‌انداز ۲۰ ساله و برنامه توسعه چهارم کشور.

۴ - اصلاح قوانین و مقررات در جهت تسهیل تولید و اشتغال از جمله اصلاح اساسی قانون کار و قانون تامین اجتماعی و قوانین مربوط به مالیات و عوارض.