بررسی رفتار انتخاباتی خواستاران تحول و مجمع فعالان توسعه
گروه بازرگانی: پس از انتخابات هیات رییسه اتاق تهران که با تنش و تشنج همراه بود و جمع خواستاران تحول، دولتیان را متهم به ائتلاف با گروه اقلیت کردند تا اکثریت نتواند در اتاق تهران هیات رییسه را در دست گیرند، فعالان بخش خصوصی منتظر انتخابات هیات رییسه اتاق ایران هستند تا معلوم شود که آیا مهندس علینقی خاموشی و همراهان او بار دیگر در مسند ریاست باقی میمانند و ریاست ۲۶ ساله خود را به ۳۰ سال افزایش میدهد و یا جای خود را به گروهی دیگر خواهد داد. شنیدهها حاکی است که این انتخابات در روز هشتم خرداد برگزار میشود ولی مطابق معمول اگر و اماهای زیادی بر سر راه انجام انتخابات گذاشته شده است. به هر حال گروههای مختلف دستهبندیها و رایزنیهای خود را با رایدهندگان آغاز کردهاند. در همین زمینه با دکتر فرهاد فزونی و مسعود دانشمند که از زعمای گروه خواستاران تحول و مجمع فعالان توسعه، یعنی دوگروه اصلی رقیب در انتخابات اتاق تهران هستند، گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید: دولتیها نباید فرمان اتاق را در دست بگیرند
آقای دکتر فزونی شما قبل از انتخابات اتاق تهران، دست به قلم بودید و هرچند روز مقالهای مینوشتید و یا با رسانهها مصاحبه میکردید. ولی از انتخابات اتاق تهران به بعد سکوت کردهاید. چرا؟
هم مقداری کار عقب افتاده شخصی داشتم و هم انتخابات اتاق تهران و آنچه که دولت کرد دل و دماغی برای نوشتن باقی نگذاشت.
اعتراض شما به انتخابات اتاق تهران چیست؟
در پاسخ به سوال شما باید پاسخ به عزیزی بدهم و در مورد کسانی صحبت کنم که برای فرد فرد آنان احترام بسیار زیادی قائل هستم ولی عملکردها را نمیپسندم. برای مثال دکتر بازرگانی فردی است که پایمردی قابل تحسینی در انتخابات دوم اسفند از خود نشان داد ولی صحنهگردانی ایشان در انتخابات اتاق تهران اصلا قابل قبول نیست. پاسخ به مصاحبههای ایشان پس از انتخابات ۱۱ اردیبهشت نکاتی را روشن میکند. ایشان در یکی از مصاحبهها گفتند که «زمان انحصارطلبی در اتاقهای بازرگانی تمام شده است»، اما با جبههگیری بخش دولتی و انتخاب مجدد کسانی که سالهای سال است بر کرسیهای هیات رییسه اتاق تهران تکیه زدهاند و یا جایگزینی یک مدیر دولتی با دولتمردی دیگر موید این حقیقت است که انحصارطلبی در اتاق تهران به لطف دولتیها ادامه دارد و تنها کسانی میتوانند در اتاق حاکمیت داشته باشند که با دولت همسو بوده و از دولت حرف شنوی داشته باشند. به همین دلیل هم درباره اعتبارنامه بهزادیان تصمیمگیری نشد تا مبادا با حضور در اتاق تهران از فرمانهای دولت سرپیچی کند. دکتر بازرگانی گفته بود که «سهم دولت طبق قانون اتاق بازرگانی است». اما متاسفانه هم ایشان و هم نوزده نفر دیگر نمایندگان بخش دولتی فراموش کردهاند که پس از ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی توسط مقام معظم رهبری و دستور کاهش تصدیگری دولت در امور اقتصادی دولت هیچ سهم و حقی برای تداوم و یا گسترش مدیریت دولت در اقتصاد ندارد. حق متعلق به مردم است و دولت مکلف به استیفای آن. با این باور بود که خواستاران تحول آن زمان که دولت برای استیفای حقوق آنان پا پیش نهاد از تمجید و قدردانی دریغ ننمودند و آنگاه که حقوق خود را از دست رفته یافتند فریاد انتقاد و اعتراض شان بلند شد. این مصادره به نفع نبود و خواستاران تحول نیز مصادره به نفع نمیکنند. این دقیقا انصافی است که دکتر بازرگانی به دنبال آن است. خواستاران تحول نمیتوانند ببینند که دولت با جلوگیری از یک حقکشی، به خود اجازه دهد که در جای دیگری حقی را زایل کند. این بی انصافی است. فکر کنید که اگر این رویه در قوه قضائیه معمول شود و قضات حق داشته باشند که در برابر یک رأی عادلانه یک رأی غیر عادلانه بدهند چه اتفاقی میافتاد. به هر تقدیر عملکرد دولت در انتخابات اتاق تهران مطلقا قابل قبول نبود و خواستاران تحول و تاریخ به آن معترض بوده و خواهند بود.
نظرتان در مورد آقای آل اسحاق چیست؟
شخص ایشان فردی بسیار محترم هستند و سابقه ایشان در سیستم بازرگانی دولتی و بنیاد مستضعفان قابل انکار نیست. اما ایشان یک مدیر دولتی هستند با طرز تفکری خاص که در حال حاضر سمت قائم مقامی بنیاد مستضعفان را نیز به عهده دارند. به خاطر بیاورید که دو تا از ایراداتی که ما به آقای دکتر نهاوندیان میگرفتیم اینجا عینا تکرار شده است. ما آقای دکتر نهاوندیان را هم مدیری دولتی و پر مشغله می شناختیم و معترض بودیم که به اندازه کافی زمان صرف کارهای اتاق نمیکند چرا که سمتهای دولتی ایشان بسیار وقتگیر است و برای ایشان هم ۲۴ ساعت فقط ۲۴ ساعت است. حال دولت به ما بگوید که چرا فرد جدیدی را با این حد مشغله برای ریاست اتاق تهران انتخاب کرده است؟ آیا ایشان در بنیاد بیکار هستند؟ آیا آقای آل اسحاق در بنیاد مدیر موفقی نبودهاند و دولت او را به اتاق تهران فرستاده است؟ آیا چند روز دیگر شاهد استعفای آقای آل اسحاق از سمت قائم مقامی بنیاد خواهیم بود؟ به هر تقدیر مستعفی یا شاغل، آقای آل اسحاق متعلق به طیفی خاص و سنتی هستند و در زمره مدیران دولت به شمار میروند.
یکی از همفکران شما موضوع ائتلاف خواستاران تحول با دولتیان برای انتخابات اتاق ایران و انتخاب دکتر نهاوندیان به جای مهندس خاموشی را مطرح کرده است. نظر شما چیست؟
اولا ما در جمع خواستاران تحول این را فقط به عنوان یک گزینه دیدهایم و هنوز تصمیم قاطعی پیرامون آن گرفته نشده است. اما هر عقل سلیمی آقای دکتر نهاوندیان را فرد شایسته میداند. دکتر نهاوندیان فردی تحصیلکرده است که در اتاق تهران نشان داد که عملکرد ایشان بر اساس دانش محوری است و نه خود محوری. امری که سالهاست در اتاق ایران به دست فراموشی سپرده شده است. دانش و آگاهی دکتر نهاوندیان از اقتصاد ایران و جهان به ایشان اجازه میدهد تا در جلسات و کمیسیونها بر اساس علم اقتصاد صاحبنظر بوده و تنها شنونده نباشند و یا بر اساس تجربیات سالهای پیش سخن نگویند و اقتصاد امروز را بر اساس حرکات رفتارهای فردا تجزیه و تحلیل کنند. اما هنوز مشکلاتی که ایشان در اتاق تهران داشتند پا برجاست. ایشان یک مدیر دولتی هستند بنابراین باید از دولت حرف شنوی داشته باشند و دستور بگیرند. این دستور گرفتن همان مشکلی است که باعث میشود دکتر بازرگانی با رهبران فکری کسانی که از دی ماه گذشته در انجمن نظارت بر انتخابات با آنان درگیری داشتهاند، ائتلاف کنند. این مدیریت دولتی باعث میشود که طرز تفکر ایشان و راهکارهایی که ارائه میدهند در جهت تسهیل اجرای سیاستهای اقتصادی دولت باشد. حتی اگر این سیاستها را قبول نداشته باشند. ایشان نمیتوانند به عنوان یک مدیر دولتی بر مسند ریاست اتاق ایران تکیه بزنند و صراحتا اعلام نمایند که فلان سیاست اقتصادی دولت غلط است و دولتیان اشتباه میکنند. همان طور که مهندس خاموشی هم چنین نمیکرد. ضمنا اشتغال به کار در مناصب دولتی به ایشان باز هم اجازه نمیدهد که زمان کافی برای امور اتاق ایران اختصاص دهند البته شاید کارایی بیشتر ایشان و مهندسی دوباره ساختار و رفتار در اتاق ایران، که مورد نظر خواستارن تحول است، بتواند بخشی از این کاستی را جبران نماید. نکته دیگری هم هست که من قبلا به دکتر نهاوندیان یادآور شدهام ولی صلاح نمیدانم در اینجا آن را به بحث بگذارم. با این حال تصمیمگیری نهایی در مورد عملکرد خواستاران تحول در انتخابات اتاق ایران بستگی به نظر تمامی اعضای این گروه دارد و هنوز تصمیم نهایی پیرامون آن اخذ نشده است.
دانشمند: نمیتوان برای دولتیها تعیین تکلیف کرد
و اما مسعود دانشمند، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران میگوید: انتخابات خردادماه هیاترییسه پارلمان بخشخصوصی براساس آرای ۳۱۰نفر از نمایندگان بخشخصوصی تعیین میشود بنابراین داستانی که در انتخابات هیات رییسه اتاق تهران روی داد و جریاناتی که در روز ۱۱ اردیبهشت ماه اتفاق افتاد در این انتخابات بیتاثیر است.
مسعود دانشمند تصریح میکند که مجمع فعالان توسعه تاکنون به فهرست واحدی برای هیاترییسه ششم اتاق ایران دست نیافته و همچنان رایزنیها و گفتوگوها در این خصوص ادامه دارد.
یکی از چهرههای مطرح در ترکیب هیات رییسه اتاق ایران، محمد نهاوندیان است که از اعتماد اقبال گروههای مختلف نیز برخوردار است. دانشمند در این باره میگوید: هنوز از علاقهمندی دکتر نهاوندیان برای حضور در هیاترییسه اتاق ایران، چیزی نشنیده است.
اینکه شاکله اصلی هیاترییسه اتاق تهران دولتی است، انتقادهای بسیاری در پی داشته است، سخنگوی مجمع فعالان توسعه معتقد است که اتاق بازرگانی باید سر پلهای ارتباطی با دولت داشته باشد و اینکه این ارتباط در قالب چه شخصی باشد قابل اهمیت است. اما در عین حال دانشمند معتقد است که اگر اتاق بازرگانی صددرصد دولتی شود، شان و جایگاه خود را در مجامع جهانی از دست خواهد داد.
او درباره رای یکسان ۲۰نماینده دولت در انتخابات هیاترییسه اتاق تهران اعتقاد دارد که نمیتوان برای دولتیها تعیین تکلیف کرد که به چه کسی رای دهند: «دولت سعی کرد که از حق رای قانونی خود استفاده کند، بنابراین اگر به این رای خاص ایراداتی گرفته میشود باید قانون اتاق بازرگانی اصلاح شود».
خزانهدار اتاق بازرگانی ایران همچنین تاکید میکند که در دوره پنجم هیات نمایندگان، تلاشهای بسیاری در خصوص اصلاح قانون اتاقهای بازرگانی صورت گرفت و در مجلس هفتم نیز رایزنیهایی ترتیب داده شد اما یادآور میشود: «زورمان نرسید».
ارسال نظر