جهانبخشی نورائی-نتیجه انتخابات هیات‌ نمایندگان دو اسفندماه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، به روشنی گویای به قدرت رسیدن کسانی است که اکثریت آنها در بخش‌های صنعت و تجارت و معدن به دانایی، مدیریت توانا و فن‌شناسی شهره‌اند. این گزینش، در همان حال، نشانه تحول چشمگیری در نحوه تشخیص و انتظارات اعضای اتاق است که در روز انتخابات حضوری چشمگیر داشتند. به جز یکی دو استثنا، به نظر می‌رسد اعضای اتاق تهران به کسانی رای دادند که از سابقه مدیریت (حتی در سطح وزیر) و کارکشتگی و خوشنامی در عرصه تولید و تجارت و نگاه علمی و امروزین به اقتصاد برخوردارند و به مقررات‌زدایی، فعال‌تر شدن بخش‌خصوصی و کلا اقتصاد رقابتی اعتقاد دارند. در ترکیب دوره ششم هیات نمایندگان اتاق تهران، نشانی از غوغا سالاری و سطحی‌گرایی نیست و گمان نمی‌رود که دوراندیشی و موقعیت‌سنجی اکثریت این نمایندگان اجازه بدهد، قصه کهنه جدال‌ها ادامه پیدا کند. از این رو، هیات نمایندگان اتاق تهران که با پیوستن ۲۰نماینده دولت به آنان تکمیل خواهد شد، چاره‌ای جز این ندارند که با تکیه بر وجوه مشترک فکری، در انتخاب هیات‌رییسه اتاق تهران به توافق برسند. زمینه تفاهم یقیقا وجود دارد. رفتار نمایندگان اتاق ایران در انجمن نظارت بر انتخابات که به حذف موقت چند تن از سر آمدن نامزدهای انتخابات دوره ششم انجامید (هر چند که حذف‌شدگان با دخالت شورای‌عالی نظارت به میدان بازگشتند و شماری از آنان رای بالاتری را به دست آوردند) عملا تحول‌طلبان را با هواداران نهاوندیان (رییس فعلی اتاق تهران و نماد نوآفرینان) در اعتراض به حذف‌های ناصواب همراه و همسو کرد و در این میان دولتی‌ها نیز جانب معترضان را گرفتند.

ادبیاتی که بر بستر این اعتراض موفق شکل گرفت بی‌تردید می‌تواند شالوده توافق‌های بعدی برای انتخاب‌ هیات رییسه اتاق تهران باشد.حرف اصلی معترضان و شورای عالی نظارت و وزیر بازرگانی به عنوان رییس شورا این بود که باید زمینه حضور همه فعالان اقتصادی را در اتاق فراهم آورد تا اقتصاد کلان کشور و روند جدی خصوصی سازی بتواند از خلاقیت و مشورت راه‌گشای آنان سود جوید و بهره بگیرد.در پرتو این دیدگاه است که سه گروه اصلی موسوم به تحول طلبان، نوآفرینان و فعالان توسعه ناگزیر از انتخاب هیات رییسه‌ای در اتاق تهران هستند که هر سه گروه را نمایندگی کند.فعالان توسعه که هم پیمانان رییس اتاق ایران به شمار می‌آیند، اساسا دیدگاه‌ها و ایستادگی او را در دفاع از بخش خصوصی می‌ستایند اما به نحوه مدیریت یک نفره او و ضعف عملکرد مدیران منصوب وی به خصوص در سطوح میانی اتاق ایران، انتقاد جدی دارند.

از این حیث آنان که عمدتا از پیشگامان صنعت کشورند به تحول طلبان و نوآفرینان بسیار نزدیک هستند. نهایتا همسویی سه گروه نه تنها می‌تواند راهنمای آنان در انتخاب هیات رییسه اتاق تهران باشد بلکه زمینه را برای یک جهش بلندتر در انتخابات هیات رییسه اتاق ایران پدید می‌آورد.

خاموشی که در انتخابات چهارشنبه گذشته تمامی حامیان سنتی خود را از دست داد به نظر نمی‌رسد که برای ماندن در اتاق - در هر منصب و سمتی - راهی جز یک خانه تکانی اساسی در مدیریت‌های میانی اتاق ایران پیش رو داشته باشد و تنها این خانه تکانی ریشه‌ای است که پیام دگرگونی واقعی در شیوه مدیریت او را به هر سه گروه تحول طلب، نوآفرین و فعال توسعه خواهد رساند.نخستین خبرها نشان می‌دهد که با ورود چهره‌های جدید به هیات نمایندگان اتاق‌های شهرستان، دیدگاه‌ها و مطالبات آنان نیز با چشمداشت این سه گروه برای تبدیل مدیریت تک نفره اتاق به یک مدیریت جمعی کارآمد و سالم و توانا اساسا تفاوت ندارد.

در همین حال هیات نمایندگان اتاق ایران که در چند ماه آینده از مجموعه نمایندگان اتاق‌های شهرستان و اتحادیه‌ها و سندیکاها تشکیل می‌شود و نخستین وظیفه آن گزینش هیات رییسه جدید اتاق ایران خواهد بود حرف نهایی را در تحول مدیریتی اتاق خواهد زد.

به نظر نمی‌رسد هیات نمایندگان جدید اتاق ایران بدون مشاهده دگرگونی جدی قابل قبول در مدیریت اتاق به همان راهی برود که هیات نمایندگان پیشین رفت.