نظرگاه
توسعه اجتماعی و فرهنگی توازن جمعیتی
ابراهیم یزدانی - با صرف هزینههای مادی، معنوی و چالشهای فراوان، طرح کاهش جمعیت تهران با اجرای برنامههایی نظیر انتقال کارکنان دولت و شرکتهای بزرگ به خارج از پایتخت عملا با شکست مواجه شده است. پر واضح است که اصلیترین دلیل مهاجرت به شهرهای بزرگ به ویژه تهران بیکاری بوده و روند صعودی این مهاجرت سابقهای ۵۰ ساله دارد. سوال اینجا است که چرا کارکنان دولت با وجود امنیت کامل شغلی و دریافت امتیاز حاضر به زندگی در شهرهای کوچک نیستند؟ به نظر تنها مسائل اقتصادی عامل ماندگاری در تهران نیست و مسائل اجتماعی و فرهنگی عامل دیگری است که باید توسط جامعهشناسان و کارشناسان فرهنگی مورد توجه قرار گیرد تا راهکارهایی برای نزدیکی فرهنگی میان شهرهای بزرگ و کوچک ارائه شود.
نکته جالب توجه اینجا است که معطوف شدن تمام توجهها در چند سال اخیر به کاهش جمعیت پایتخت، مسوولان را از جلوگیری ادامه روند مهاجرت به شهرهای بزرگ به ویژه تهران غافل کرده است و همچنان شاهد افزایش جمعیت شهرکهای حاشیه تهران هستیم. البته منظور از جلوگیری مهاجرت به تهران انجام اقدامات سختگیرانه علیه این عده نیست بلکه فراهم آوردن شرایط زندگی مناسب برای مردم استانهای مهاجر است. متاسفانه آمار ۹/۱۱ درصدی مرکز آمار ایران از نرخ رشد بی سابقه بیکاری در سال ۸۸ اجازه ایراد به مهاجران شهرهای بزرگ را نمیدهد. آنچه از منظر نگارنده در میان دولتمردان و تصمیمسازان اقتصادی و اجتماعی کشور برای توازن جمعیت پایتخت مغفول مانده ارائه مشوق و امتیازات نیست. این مشکل یک راه بیشتر ندارد و آن هم توسعه متوازن همه استانهای کشور با توجه به مزیتهای نسبی آنها است. زندگی در کلانشهرها به دلیل تراکم جمعیت به قدر کافی سخت شده، بنابراین به اندازه کافی زمان از دست دادهایم از همین رو برای ثابت نگه داشتن جمعیت پایتخت و سایر کلانشهرها باید به دنبال افزایش شاخصهای توسعه مداوم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی همزمان کلیه استانها باشیم.
ارسال نظر