نظرگاه
تولید و بازرگانی؛ حکایت آب و ماهی
بسیار خوشحال هستم که در مقطع کنونی سخنی به حمایت از بخش صنعت و تولید گفته میشود و در راستای حل مشکل آنها گامهایی برداشته میشود، اما باورمان بر این است که این توجه هنوز کفایت نمیکند، چرا که در مقابل حمایتهای فوقالعاده کشورهای مختلف از تولید و صنعت و بازرگانی خود، بسیار ناچیز است.
سهراب شرفی*
بسیار خوشحال هستم که در مقطع کنونی سخنی به حمایت از بخش صنعت و تولید گفته میشود و در راستای حل مشکل آنها گامهایی برداشته میشود، اما باورمان بر این است که این توجه هنوز کفایت نمیکند، چرا که در مقابل حمایتهای فوقالعاده کشورهای مختلف از تولید و صنعت و بازرگانی خود، بسیار ناچیز است. آنها توانستند با جدی گرفتن مشکلات فعالان اقتصادی در کشورشان نسخه مطلوبی را بپیچند و به مرور همه فعالان اقتصادی اعم از صنعتگر و بازرگان و غیره را از بحران عبور دهند، اما در کشور ما متاسفانه بهرغم وجود تجربه دیگر کشورها بعضا مشاهده میشود که تصمیمات در حل مشکلات به صورت جزیرهای یا تبعیضآمیز گرفته میشود، اما همین اندک توجه، باعث امیدواری است. کسانی که منابع اقتصادی در اختیار خود دارند به این نتیجه رسیدهاند که چارهای جز این نیست که باید گامهای موثر و مفیدی برای حل مشکل اقتصادی در سراسر کشور برداشته شود. ولی آنچه که قابلتوجه است و از نگاه مسوولان کلیدی اقتصادی پنهان مانده غافل ماندن از بخش بازرگانی و بیتوجهی به این بخش است که خود میتواند اثرات مخربی بر بخش تولید و اشتغال به جا بگذارد. تبعیض قائل شدن بین تولید و صنعت و بازرگانی نشات گرفته از یک نگاه غیر کارشناسی است آنهایی که فکر میکنند فقط تولید و صنعت میتواند مشکلات اقتصادی و اشتغال را حل کند به کلی در اشتباهند امروز آنچه که مهم است فروش کالاهای تولیدی و بازاریابی مطلوب است که باید آن را به دست تجار و کارفرمایان با تجربه سپرد و آنها را مورد حمایت جدی قرار داد تا دروازههای جهان را به روی کالاهای ایرانی بگشایند. امروزه با توجه به تکنولوژی روز دنیا در تولید اهمیت فروش و بازاریابی از درجه مهمتری برخوردار است. به همین دلیل هم در تمام دنیا حمایتهای پیدرپی از بازرگانان خود را در اولویت کاری قرار میدهند و طبق تعریف سازمان تجارت جهانی در هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی تعداد بازرگانان باید بیشتر باشد، این تعریف متعلق به تمام کشورها به ویژه کشورهای توسعه یافته و صنعتگر است. آنها به این موضوع پی بردهاند که بخش بازرگانی در فروش کالاهای تولیدی میتواند حرکتهای شگفتانگیزی به وجود بیاورد و سطح صنعت را ارتقا دهد و به عنوان بازوی دولتها درترسیم خط و ربط اقتصاد بسیار موثر باشند؛ بنابراین بازرگانان با توجه به تجربه و آگاهی کامل خود از سلیقه و علاقه کشورهای مختلف میتوانند به عنوان بازارگشا پیشقراول حرکتهای اقتصادی باشند. این تواناییها در جهان بر هیچ دولت و دولتمردی پوشیده نیست به همین دلیل هم از دیر باز بازرگانان نقش سفیران کشورهایی خود را در دنیا بازی کردهاند. آنها با توجه به حضورشان در میان لایههای جامعه از مشکلات جامعه خود و دیگر جوامع مطلعاند و به دلیل اینکه زبان تجارت و مراودات تجاری یک زبان پرنفوذ و کاراست، آنها به راحتی با دیگر ممالک آشنایی پیدا میکنند. بنابراین غافل ماندن از این عنصر و پتانسیل به نظر میرسد غفلت بزرگی است. بهرغم تلاش دولت به پویا نگه داشتن صنعت و تولید متاسفانه روزبهروز شاهد ریزش این بخش هستم و فرآیند صنعت و تولید نیز به نقطه مطلوبی نمیرسد و دولت و مسوولان به اهداف که ترسیم نمودهاند دست پیدا نمیکند چرا؟ چون حرکت و توسعه بخش بازرگانی مد نظر قرار نمیگیرد و با این نگاه و نگرش و عملکرد، روز به روز فاصله کشور از قافله جهانی رو به افزایش است و نسخههایی که توسط مسوولان اقتصادی پیچیده میشود غیرکارآ است. آنها باید به این موضوع توجه کنند که رابطه بخش تولید و بازرگانی همچون رابطه آب و ماهی است و به کلی غیرقابلتفکیک است. متاسفانه تاکنون در راستای حل مشکل بخش بازرگانی کمترین اقدامی صورت نگرفته است. به دلیل بحران جهانی بخشی از کالای بازرگانان کشور در خارج دپو شده و بخشی از آن در انبارهای داخلی مانده و بخشی هم جزو مطالبات آنها از خارج و داخل است. از طرف دیگر، هجوم بانکها اجازه نمیدهد آنها از تجربه و تبحر خود استفاده نمایند، با فراغ بال و خیال راحت چاره اندیشی کنند انگار که خدای نکرده دستی در کار است که همه نیروهای توانای کشور را ناتوان سازد تا کشور دچار مشکل اقتصادی شود. به عنوان مثال؛ افزایش ۸۰درصدی نرخ بهره بانکی بازرگانان به نسبت صنعتگران حاکی از یک تصمیم و دستور غیرعادلانه است. نکته دیگر که گریبان بخش بازرگانی را گرفته و تفکر آنها را به کلی از کار انداخته و منفعل کرده صدور اجرائیههای متعدد از طرف بانکها است و این هجوم به حدی گسترده است که در مصادره کردن اموال بازرگانان هیچ گونه اغماضی از طرف بانکها صورت نمیگیرد، حال با توجه به رکود جهانی و حمایتهای دولتهای خارجی از بازرگانان و صنعتگران خود چگونه است که در کشور ما بر خلاف آب شنا میکنند و به دنبال به انفعال کشاندن بخشهای بازرگانی و اقتصادی هستند. بهرغم تاکیدات مکرر ریاست محترم جمهوری به حمایت از فعالان اقتصادی در مقابل بانکها به نظر میرسد که دقیقا برخلاف دستورات هرم مدیریت اجرایی کشور عمل میشود. بنابراین انتظار میرود که دو قوه مقننه و قضائیه نیز به عنوان ناجی فعالان اقتصادی همگام و همراه شوند.
*نائب رییس اتاق بازرگانی شیراز
ارسال نظر