فراسوگفتوگو با جواد وعیدی مذاکره کننده هستهای:
مجلس و دیپلماسی
دولتهای اروپایی در روزهای پایانی دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به توافقی با ایران دست یافتند که به موجب آن ایران در ازای تعلیق برنامه هستهای خود مشوقهایی دریافت می کرد. با وجود اینکه حامیان دولت خاتمی معتقدند روش آنها موجب کاهش فشار غرب بر ایران شد حامیان دولت احمدی نژاد روش خود را تامین کننده منافع ایران می دانند. پس از انتخابات ۱۳۸۴ تیم هستهای قبلی که ریاست آن بر عهده حسن روحانی بود جای خود را به تیم جدیدی داد که مسوولیت آن به عهده علی لاریجانی بود. نخستین کسی که به عضویت تیم جدید در آمد جواد وعیدی بود که لاریجانی تمهیدات سیاسی و راهبردی برنامه هستهای کشور را به وی سپرد. همه این ماجراها و حواشی سیاسی و استراتژیک مساله بهانهای شد، برای گفتوگویی کوتاه با جواد وعیدی که دیگر دشوار میتوان وی را دیپلماتی بیتجربه خواند. موضوع این گفتوگو کلیات تحولات است و بررسی جزئی پرونده هستهای به زمانی دیگر موکول شد.
اشاره:
دولتهای اروپایی در روزهای پایانی دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به توافقی با ایران دست یافتند که به موجب آن ایران در ازای تعلیق برنامه هستهای خود مشوقهایی دریافت می کرد. با وجود اینکه حامیان دولت خاتمی معتقدند روش آنها موجب کاهش فشار غرب بر ایران شد حامیان دولت احمدی نژاد روش خود را تامین کننده منافع ایران می دانند. پس از انتخابات ۱۳۸۴ تیم هستهای قبلی که ریاست آن بر عهده حسن روحانی بود جای خود را به تیم جدیدی داد که مسوولیت آن به عهده علی لاریجانی بود. نخستین کسی که به عضویت تیم جدید در آمد جواد وعیدی بود که لاریجانی تمهیدات سیاسی و راهبردی برنامه هستهای کشور را به وی سپرد. همه این ماجراها و حواشی سیاسی و استراتژیک مساله بهانهای شد، برای گفتوگویی کوتاه با جواد وعیدی که دیگر دشوار میتوان وی را دیپلماتی بیتجربه خواند. موضوع این گفتوگو کلیات تحولات است و بررسی جزئی پرونده هستهای به زمانی دیگر موکول شد. آقای وعیدی ۳۰ ماه سخت را پشتسر گذاشتهاید، مذاکره در سطوح مختلف و در حساسترین مسائل کشور ورزیدگی خاصی به شما داده است، خود را چطور دیپلماتی میدانید؟
دیپلمات به معنی کارمند حرفهای وزارت امورخارجه نیستم. من یک مذاکرهکننده هستم. البته دیپلماتها هم مذاکره میکنند، اما مذاکرهکننده از نظر من کسی است که به صورت ویژه امری را دنبال میکند. مثل مذاکرهکنندگان بازرگانی در سازمان تجارت جهانی. ابتکار و درک کامل از موضع خود و طرف مقابل بسیار برای مذاکرهکننده مهم است.
شما به فاصله چند روز پس از انتصاب در سمت معاون دبیر شورای امنیت ملی در وین با قطعنامه شورای حکام مواجه شدید؛ به عبارتی شما فرصت تطابق با شرایط جدید خود و برنامه هستهای ایران را نداشتید؟
نه نداشتم. دولت جدید بود، دبیر شورای امنیت جدید بود و من هم همینطور، ولی همگی مصمم بودیم و به بحث هستهای ایران اشراف داشتیم. برنامه هستهای ایران در عرصه سیاسی واقعا کار گروهی بود. مسوولیت با ما بود؛ ولی طیف گستردهای از کارشناسان و اساتید دانشگاه و افراد دیگر به ما مشورت میدادند. مشورتهایی حتی در اندازه یک جمله؛ یک هشدار، بیان معنای دقیق یک کلمه، اینگونه بود که برنامه هستهای را برنامهای ملی و مربوط به همه مردم تلقی میکردیم.
البته با تاکید بر ادامه برنامه هستهای ایران نیز به تندروی متهم میشدید.
بله هم در داخل و هم در رسانههای خارجی از این قضاوتها وجود داشت.ولی ما واقع بین بودیم، تند رو نبودیم. جمهوری اسلامی در برنامه هستهای خود پاک بود و کشور به انرژی هستهای نیاز داشت.لاجرم ما هم سعی میکردیم مسیر را هموار کنیم. این تلاش مبتنی بر این درک بود که جامعه جهانی فقط آمریکا و اسرائیل و اروپا نیست. جامعه جهانی جامعه ملتها هم هست. مذاکره با سولانا و البرادعی برای ما فقط برای قانع کردن آژانس بینالمللی انرژی هستهای و اروپا نبود، هدف اولیه بود ولی هدف نهایی قانع کردن جهان بود. این نظر شعار نیست. شما در رسانه به حجم تبلیغات ضدایرانی در خاورمیانه و جهان آگاه هستید. در تمامی نظرسنجیهای اخیر در خاورمیانه که توسط موسسات آمریکایی صورت گرفته، مردم منطقه هیچگاه از ایران به عنوان تهدید یاد نکردهاند و این دستاورد بسیار بزرگی است. ما از ایران نظامی مسوول و پاسخگو و مقتدر در برابر زورگویی ترسیم کردیم.
اغراق نمیکنید؟
هرگز. روابط سیاسی ما با کشورهای همسایه ارتقا یافته است. ما جزو انکارناپذیر راهحل مسائل منطقه شدهایم. غرب اینگونه تبلیغ میکند که اگر ایران به فنآوری هستهای دست یابد، سیاست خارجی جسورانهتری را دنبال میکند؛ یعنی که متحدان غرب در منطقه را تهدید خواهد کرد، اما ما ثابت کردیم که جمهوری اسلامی نه براساس قدرت خود، بلکه براساس مسوولیت خود عمل میکند. دولت ایران به همه (مردم خود، آژانس، مردم منطقه، دولتهای منطقه و...) ثابت کرد که در برنامه هستهای خود راست گفته است و کار غیرقانونی نکرده است. خاورمیانه ۲۲ کشور و حدود ۳۰۰میلیون جمعیت دارد، مخاطب اعتمادسازی ما همه این کشورها بودند.
این سیاست ادامه سیاست تنشزدایی دولتهای قبلی است؟
فراتر از آن است. تنشزدایی به تنهایی جنبه انفعالی دارد. درکنارکنشزدایی ب طور همزمان تهدیدزدایی نیز در دستور کار بوده است. ایران در منطقه هم خود فعال است و هم کشورهای منطقه را به فعالیت دعوت میکند. دستاوردهای سیاسی و فنی ایران در خدمت این سیاست است. البته این نکته به آن معنی نیست که همه موانع بر طرف شده است. به آن معنی است کشورهای منطقه روابط خود را فارغ از مناسبات جهانی و منافع قدرتهای بزرگ بازسازی کنند. چرا کشورهای بزرگ عربی براساس سیاست آمریکا باید به کشور عربی دیگر سخت بگیرند.
سیاست بلندپروازانهای نیست؟
شاید، ولی شدنی است. پیروزی انقلاب اسلامی هم زمانی رویایی مینمود. ایران ایدههایی در توسعه اقتصاد منطقهای و تامین صلح و ثبات در منطقه ارائه میکند. ایدههای جدیدی که سرنوشت جدیدی برای منطقه رقم میزند.
ولی دولتهای منطقه، تعهدات فرامنطقهای گسترده و عمیقی دارند که ممکن است مانع تحقق سرنوشت جدید منطقه باشد.
همینطور است اما، ایران در امکانات بالقوه و نیروی نهفته مردم سرمایهگذاری میکند. انقلاب ارتباطات و رشد سطح دانش عمومی برخی پیرویهای کورکورانه را غیرممکن کرده است. هیچ دولتی نمیتواند افکار عمومی خود را نادیده بگیرد. دولتهای منطقه هم از سیاستهای غرب راضی نیستند. برخی سفرها و اظهارات مقامات عرب در دفاع از ایران از نظر غرب شورش و طغیان خوانده میشود.
پس به گفته شما غرب منطقه را از قدرت سختافزاری ایران میترساند، اما ایران برقدرت نرمافزاری تکیه دارد.
همینطور است. موقعیت ایران در منطقه در مثال، حکم تیمملی فوتبال برزیل را دارد. شما همانقدر که مایل به پیروزی تیمملی فوتبال کشور خودتان هستید، طرفدار پیروزی تیم فوتبال برزیل هم هستید. مردم منطقه چنین نگاهی به ایران دارند و این سرمایه کمی نیست.
پس تحولات داخلی ما را هم دنبال میکنند.
به عنوان یک کارشناس عرض میکنم که تحولات ایران، از جنبه انقلاب اسلامی و سیر تحول آن و از جنبه جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مستقر و با ثبات و از جنبه سیاست و حکومت در ایران در معنای عام به شدت دنبال میشود. روشنتر بگوییم این روزها در کوران مبارزات انتخابات مجلس هستیم. انتخابات مجلس دقیقا در منطقه از این سه منظر دنبال میشود که در پناه انقلاب اسلامی انتخابات مجلس چه معنا و مفهومی دارد، در نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت مستقر چگونه است. از این منظر است که اهمیت مجلس و نمایندگان در ایران اینقدر مورد تاکید رهبران طراز اول نظام قرار دارد.
شما هم به همین دلیل نامزد انتخابات شدید؟
این یکی از دلایل بود. مجلس در ایران نهادی بیبدیل و غیرقابل انحلال و تعطیلی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی که مجلس در آن از چنین برجستگی مهمی برخوردار است توسط انقلابیون استبدادزده نوشته شده و مورد اجرا است. در سیامین سال انقلاب، دعوت مردم به مشارکت در انتخابات کافی نیست. مردم این دوره را پشت سر گذاشتهاند. باید فرصتهای انتخابهای جدید به مردم داده شود. پرسش این است که معیار گزینش نماینده مطلوب چیست؟ نامزدی که حتی سند چشمانداز را ندیده چگونه میخواهد ایران را به جایگاه کشور شماره یک در سال ۱۴۰۴ برساند.
پس از نظر شما کشور منطقهای ایران نیازمند مجلسی در سطح منطقه هم هست؟
حالا نه با این غلظت، اما روشن است که با دیدگاههای نوین باید خود را برای آینده مهیا کنیم. باید ظرفیتهای جدید در نامزدی انتخابات معرفی کرد و سطح سلیقه مردم در انتخابات را ارتقا داد.
شما با این دیدگاه چرا در هیچ لیستی نیستید؟
نامزد مستقل هستم و حتی خیلی از دوستانم خبر ندارند یا در این چند روزه متوجه ماجرا شدهاند. البته من هیچگاه در هیچ گروه و جناح سیاسی هم عضو نبودهام. به گفته دوستان، من در حلقه افرادی هستم که «اصطلاحا آدم نظام» خوانده میشوند. ما آدم جناح یا گروه خاصی نیستیم.
ارسال نظر