گفتوگو با جواد معصومی، مدیرعامل منطقه آزاد اروند
اینجا سکوی صادرات به عراق است
بخش آخر
دنیایاقتصاد پنجشنبه گذشته، بخش نخست گفتوگو با مدیر عامل منطقه آزاد اروند در همین صفحه درج شد که امروز بخش پایانی آن را میخوانید:
داریوش معمار- حسین میرزایی
بخش آخر
دنیایاقتصاد پنجشنبه گذشته، بخش نخست گفتوگو با مدیر عامل منطقه آزاد اروند در همین صفحه درج شد که امروز بخش پایانی آن را میخوانید: اگر پالایشگاه خوزستان در این منطقه امکان حضور دارد، پس زیرساختها برای حضور صنعت پتروشیمی که صنعت وابسته است هم میتواند فراهم شود. پیش بینی شما برای اتمام فرآیندهای مطالعاتی و دادن پاسخ مشخص به سرمایهگذارانی که مایل به سرمایهگذاری در این منطقه هستند، چیست؟
ما در بخش صنعت، دو شهرک صنعتی و یک منطقه ویژه داریم. در شهرکهای صنعتی زیرساختها مهیاتر است و البته در شهرک صنعتی خرمشهر بخش اعظم اراضی هنوز زیرساخت ندارند، زمین خام است که ان شاء ا... با هماهنگی خیلی خوبی که بین ما و شرکت شهرک صنعتی هست آماده سازی میشوند. چند پروژه بزرگ به منطقه آمده است که خودشان زیرساختهایشان را همراه میآورند و ایجاد میکنند پروژه فولاد در بخش تخصیص آب خودش در حال فعالیت است و برنامهریزی میکند. زمینه پالایشگاه خوزستان را داریم که چهار میلیارد دلار سرمایهگذاری است و خیلی جدی است. خود این پروژه به تنهایی حدود ۵۰۰ هکتار زمین میگیرد و پروژه فولاد هم به همین ترتیب، بیش از ۵۰۰ هکتار زمین را به خود اختصاص داده است. مورد دیگر پروژه لولهسازی و طرحهای توسعه آن است که پروژه بسیار بزرگی است. یک سرمایهگذاری خیلی بزرگ حدود ۵۰۰ میلیون دلار هم در بحث صنایع دریایی داریم که مراحل نهایی واگذاری زمین را طی میکند. مورد دیگر قرارگاه نوح است که داریم کارهایش را انجام میدهیم که بیاید در منطقه. قرارگاه نوح خود به لحاظ کاری تاسیسات دریایی دومی است. دقیقا همان فعالیت مشابه آنها را انجام میدهد و طرحهای صنعتی مختلفی که حالا چون جدی نیست اسم نمیبرم.
اگر صنایع دیگری در این سطح خواستار ورود به منطقه باشند و بخواهند که زیرساختهای خود را با تعامل شما وارد این منطقه بکنند، مورد استقبال شما قرار خواهند گرفت؟
ما استقبال میکنیم و به آنها کمک خواهیم کرد. همین الان هم صنایعی که زیرساخت میخواهند، آن جاهایی که امکاناتمان
کم و بیش وجود دارد کمکشان میکنیم.
تعامل شما با وزارت صنایع در این زمینه چگونه است؟
من خودم از وزارت صنایع به این جا آمدم و تعامل خیلی خوبی با وزارتخانه داریم؛ اما نکته اینجا است که ما در منطقه آزاد تقریبا تمامی نقش اداره کل صنایع استان را برعهده داریم و تلاش میکنیم که این نقش و این وظیفه را به شایستگی انجام دهیم.
در اساسنامه و برنامه اولیه منطقه آزاد اروند سه بخش مختلف دیده شده؛ بخش صنعت، گردشگری و بازرگانی. بخش صنعت در این منطقه زمینه تاریخی و مناسبی دارد؛ اما به نظر میرسد توجه شما بیشتر به بخش بازرگانی و تجارت است. ضمن اینکه در بحث بازرگانی هم قرار بوده که عمده محور فعالیت، صادرات محصولات صنعتی باشد. با توجه به این موضوع، آیا رشد و توسعه این دو بخش هم به صورت موازی صورت میگیرد یا اینکه میخواهید اولویتبندی کنید و مثلا تمرکز بیشتری روی بخش تجارت داشته باشید؟
شاید تاکید ویژه من بر بخش بازرگانی باعث شده این شبهه برای شما پیش بیاید که ما بیشتر در بحث بازرگانی تمرکز داریم. این طور نیست؛ یعنی هم صنعت و هم بازرگانی توامان باید رشد پیدا کنند. ولی قبلا توجه کمتری به بازرگانی شده است؛ در حالی که قابلیتهای بازرگانی منطقه فوق العاده و ویژه است. علاوه بر این که قابلیتهای صنعتی خیلی خوبی هم دارد. از این جهت است که شاید تمرکز شخصی من بر بحث بازرگانی کمی بیشتر شده تا این بخش را هم بتوانیم به خوبی راه بیندازیم.
آیا این رویکرد این نکته را تداعی نمیکند که نگاه شما به رونق منطقه آزاد اروند یک نگاه کوتاه مدت است؟ چون به هر حال فعالیت بازرگانی یک مقدار سهل الوصول تر است تا کار صنعتی.
اصلا این طور نیست. اتفاقا بخش صنعت الان برای کارنامه مدیریتی من خیلی مناسبتر است. بخش بازرگانی زیرساخت هایی میخواهد که یقینا در دوره مدیریتی من جواب نخواهد داد و ما تنها مسیر را برای آیندگان هموار میکنیم. به طور کلی یک مطلبی را عرض کنم که خیال شما و همه را راحت کنم، ما آن چه را که برای توسعه منطقه به نظرمان درست میآید، انجام میدهیم. من موظفم منافع مردم این منطقه را تامین کنم وعملکردم تا به حال این را نشان داده است. دنبال این نیستم که چهارتا وعده توخالی بدهم که مردم خوشحال بشوند. آن کاری را که برای منافع و توسعه منطقه به نظرم درست و اصولی میآید، انجام میدهم.
ببینید! کشوری مثل امارات از حیث بازرگانی به شدت رونق گرفته است. بازرگانی موضوع کم اهمیتی در ایجاد رونق در این منطقه نیست. ضمن اینکه این منطقه پیش از انقلاب هم بخشی از رونق اش را از تجارت داشت و به نوعی مزیت آن به حساب میآمد. امروز بندر خرمشهر در بنادر کشور ما بندر پر اهمیتی نیست، ولی از آن طرف ما مرزمان با عراق مرز فوق العاده ای است. کشور عراق سال گذشته ۲۵ میلیارد دلار واردات داشته است. کشوری است که از ما به لحاظ زیرساخت ۴۰ - ۵۰ سال عقب تر است؛ اما به دلیل داشتن ذخایر عظیم نفت، کشوری است ثروتمند؛ این یعنی یک فرصت خیلی خوب برای ما.
با توجه به مسائل تاریخی که میان کشور عراق و ایران وجود داشته و بحثهای سیاسی که در باب حضور آمریکاییها در منطقه وجود دارد، تا کی روابط ما در بخش بازرگانی با کشور عراق میتواند تداوم داشته باشد. یعنی اگر فردا سیاست داخلی عراق دچار چرخش شود و از طرفی برخی تحریمهای اقتصادی شامل حال این منطقه شود، چه پیش بینی برای ادامه روابط بازرگانی با عراق دارید؟
فرض کنید که زمانی روابط ما با عراق به هم خورد و باعث شد که بحث بازرگانی ما از بین برود؛ اگر چنین اتفاقی هم بیفتد تا آن روزی که این امکان وجود دارد شما باید استفاده کنید. من تفسیرم خیلی با تفسیر شما یکی نیست. به خود این منطقه نگاه کنید، اهالی عرب منطقه ما قرابت و نزدیکی ویژه ای با مردم جنوب عراق دارند. خب این یک پتانسیل برای ما است. دنیا در حال حاضر دنیای اقتصاد محور است. یعنی امروز رشته هایی مثل رشتههای روابط بینالملل در دنیا دیگر خیلی کاربرد ندارند و روابط بینالملل جای خود را به روابط اقتصادی داده است. هر چقدر روابط اقتصادی ما با عراق تنگاتنگ باشد، برای امنیت ما هم مناسب تر است و خوب است که نیازهای همدیگر را برآورده کنیم. حتی من نظرم این است که ما باید به روابط اقتصادی با عراق یک نگاه برد - برد داشته باشیم و هر دو طرف برنده باشیم. الان مرز شلمچه بسته است، نمیتوانیم بگوییم که عراقیها بسته اند. الان مسائل مرز دو طرفه است. لذا ما هم باید کمک کنیم که این مرز باز شود و روابط اقتصادی شکل بگیرد. همان طور که عرض کردم عراقیها در دسترسی آسان به آبهای آزاد مشکل تاریخی دارند. ما میتوانیم این مشکل را حل کنیم.
شرایط خیلی مساعد و مناسب است. حجم واردات و صادرات ما با عراق در سال گذشته از ۳/۲ میلیارد دلار به ۲/۴ میلیارد دلار رسیده است. خب چرا استفاده نکنیم. الان عراقیها میآیند در منطقه خوزستان مصالحی که ما دور میریزیم جمع میکنند و میبرند.
اخیرا شایعات مختلفی درباره یکی از سرمایهگذاران بزرگ منطقه که در جزیره مینو سرمایهگذاری بزرگی داشته، مطرح شد. طبیعتا بحث حفظ امنیت سرمایهگذاران در منطقه به عهده منطقه آزاد تجاری است که قوانین آن بعضا از قوانین سرزمین مادر هم پیروی نمیکند. در این مورد موضع مدیریت منطقه آزاد تجاری اروند چیست؟
اولا نگاه ما به سرمایهگذاران این است که سرمایهگذار بسیار عزیز است و سرمایهگذار یکی از ارکان اصلی توسعه منطقه است. یعنی ما به عنوان سازمان منطقه آزاد اروند هر آنچه هزینه میکنیم برای ایجاد زیرساخت، برای جذب سرمایهگذار است و لا غیر. ببینید! سرمایهگذاری که میآید و ۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند و پالایشگاه ایجاد میکند باید قدر او را بدانیم؛ چون منطقه آزاد تا صد سال آینده هم بودجه اش را جمع کند نمیتواند این مبلغ را سرمایهگذاری کند. لذا ما فقط کارمان این است که جذابیت ایجاد کنیم تا سرمایهگذاران بیایند. ببینید! کلا در کشور ما امنیت نسبتا خوبی برای سرمایهگذاران وجود دارد. برای مثال در مورد سرمایهگذاران خارجی، سازمان سرمایهگذاری خارجی ایران خیلی از ریسکها را پوشش میدهد. ریسکهای ناشی از جنگ و نیز ریسکهای سیاسی را پوشش میدهد. یعنی اگر فردا دولت آمد اموال آن شرکت را مصادره کرد اینها همه تحت پوشش ریسک است و به ارزش روز قابل پرداخت است و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف به پرداخت است. اگر بانک مرکزی پرداخت نکرد از اموال شعب خارجی بانکهای عامل آنها برداشت میشود. لذا سرمایهگذاران با ریسکهای سیاسی مواجه نیستند. بحثی که در مورد سرمایهگذار جزیره مینو فرمودید، شایعات را که نمیتوانیم کاری بکنیم و متاسفانه این منطقه شایعه خیز است. ما با آن سرمایهگذار تعامل خیلی خوبی برقرار کردیم. من از وقتی که آمدم، خدمت شان عرض کردم آمادگی کامل برای هرگونه همکاری داریم. مشکلاتی که برای ایشان ایجاد شد در بحث گمرک بود و در هر صورت علاقه مند بودیم این ماجرا زودتر جمع و جور شود و ضربه ای به تجارت منطقه وارد نشود. ولی به هر صورت آن چیزی که از دستمان برمی آمد در حمایت از ایشان انجام دادیم و البته هر سرمایهگذاری ریسک دارد. اگر زمین را کسی از ما تحویل بگیرد، ما برایش جدول زمان بندی میگذاریم. اگر نتواند طبق آن جدول بسازد حتما پس میگیریم.
اینکه مطرح شد که زمینهای جزیره مینوی این سرمایهگذار، مصادره شده؛ باید بگویم که یک سر سوزن هم مصادره نشده است. یا شایع کردند که جزیره مینو از منطقه آزاد خارج شده درحالی که جزیره مینو کلا در منطقه آزاد اروند است. اصلا خارج شدن یک ناحیه از منطقه آزاد مصوبه هیات وزیران میخواهد.
سال گذشته افتتاح بازارچه چینیها در کشور بازتاب خیلی خوبی داشت و خیلیها علاقهمند بودند به این منطقه بیایند و بازارچه را ببینند. خبر آتش سوزی بازارچه چینیها خیلیها را شوکه کرد. بعدها در خبرهای تکمیلی آمد که جنابعالی اعلام کردید بهزودی این مشکل بازارچه چینیها را مرتفع خواهید کرد و راه اندازی میشود. بالاخره سرنوشت بازارچه چینیها چه شد؟
من یک مقدار مساله را ریشهای بگویم. متاسفانه ما در کشورمان زمانی که یک سرمایهگذار خارجی میآید، سابقه و زمینه اش را خیلی خوب بررسی نمیکنیم. این گروه چینی که آمدند و در منطقه ما سرمایهگذاری کرده اند با بررسی هایی که من انجام دادم حتی خودم به چین رفتم و امکاناتشان را دیدم، یک گروه قوی نیستند. امکانات قوی هم ندارند. این جا بازارچه ای را ایجاد کردند برای خرده فروشی کالا. هیچ کشوری نباید بازارش را مجانی در اختیار کشور دیگر قرار دهد. ناصر الدین شاه که گمرکات را در اختیار کشورهای دیگر قرار میداد توجه داشته باشید که گمرکات یعنی بازار کشور به جای آن یک پولی میگرفت، دو تا سفر فرنگ با آن میرفت. ما متاسفانه در کشورمان خیلی از اوقات این کار را هم انجام نمیدهیم. یعنی همین پول دو تا سفر فرنگ را هم نمیگیریم. بازار را مفت و مجانی در اختیارشان قرار میدهیم و حتی نسبت به عوامل خودمان سخت گیری هم میکنیم. من یک سوالی از شما دارم؛ اگر الان یک نفر به شما بگوید من یک پاساژ میخواهم درست بکنم با بیش از ۵۰۰ غرفه، طرف شما هم ایرانی باشد، آیا نباید از او عوارض بگیریم؟ خب چرا از چینیها نگرفتیم؟ به این دلیل که چینیها گفتند ما ۴۲ واحد تولیدی هم میخواهیم در منطقه شما تاسیس کنیم.
اولا استنباط چینیها این بود که این جا منطقه آزاد خواهد شد و دورش بسته میشود. لذا میتوانند کالاهایشان را بدون عوارض گمرکی وارد کنند. درخواستشان این بود که این کالاها بدون عوارض ترخیص شود، اما چون منطقهای که بازارچه در آن احداث شد جزو سرزمین اصلی بود این امکان وجود نداشت، لذا کالاها در انبارهای بندر گمرک ماند و کلی عوارض و انبارداری و غیره خورد. چینیها وقتی من آمدم اولین خواسته شان این بود که شما کاری بکنید که این کالاهای ما بدون عوارض ترخیص شود. ما اول این را برایشان جا انداختیم که اصلا چنین چیزی غیرممکن است و شما حتی توی کیش هم نمیتوانید این کار را بکنید و باید عوارض کالاهایتان را بدهید. صحبت ما با این دوستان این بود که شما بیاید عوارض کالاهایتان را بدهید، ما اینجا را به عنوان یک بازارچه برای شما به رسمیت میشناسیم ولی باید برنامه زمانبندی راهاندازی ۴۲ واحد تولیدی را که تعهد کرده اید به ما بدهید و عملیاتی کنید. چینیها هم پذیرفتند. در سفری که به چین داشتم هرچند امکاناتشان را در این حد ندیدم که بتوانند ۴۲ واحد را به سرعت عملیاتی کنند ولی خودشان میگفتند میتوانیم این کار را بکنیم. من هم مخالفتی نکردم و قرار شد که تفاهمنامه خودشان بنویسند، بر این اساس که آنها ملزم شوند که ظرف دو سال و نیم زمانی که خودشان گفتند ۲ سال بود این ۴۲ واحد را تاسیس کنند. اسامی این واحدها،حجم و میزان تولید و میزان اشتغالی که ایجاد میکند را هم باید به ما بدهند. به محض اینکه زمان بندی و تعهدات لازم را به ما بدهند ما اجازه میدهیم بازارچه را راه اندازی کنند. اگر نتوانستند آن ۴۲ واحد را راه اندازی کنند ما عوارض سنگینی از آنها خواهیم گرفت. چون اگر طرف ایرانی باشد از او میگیریم، چرا از چینیها نگیریم؟
این دقیقا همان صحبتهایی بود که از اول با آنها انجام شده بود. یعنی احداث ۴۲ واحد تولیدی به علاوه بازارچه. منتها آنها بازارچه را زودتر راهاندازی کردند چون سهل الوصولتر بود و درآمد عالی هم برایشان داشت. من در چین هیچ یک از مراکز عمده فروشی و خردهفروشی را به شلوغی بازارهای خودمان در ایران ندیدم. بازار ما فوقالعاده است. ولی ما هم نمیتوانیم اجازه دهیم بازارمان مفت و مجانی در اختیار اینها قرار بگیرد. چون همین امروز اگر یک ایرانی بیاید همین بازارچه را بزند ما کلی عوارض از او میگیریم. پیشنهاد دیگر ما این بود که بعدها این بازارچه را به شلمچه منتقل کنند که جزو منطقه آزاد است و اصلا بدون عوارض گمرکی میتوانند کالاهایشان را ببرند و به عراق بفروشند و صادر کنند که این هم خودش مزیتی است و آنها هم این پیشنهاد را دست بررسی دارند. بنابراین ما الان منتظر متن تفاهم نامه از طرف چینیها هستیم.
وقتی چینیها به شلمچه بیایند چه منافعی برای ما خواهد داشت؟
ما از کالاهایی که به آن جا میرود و فروخته میشود، عوارض میگیریم.
اخیرا استاندار خوزستان به همراه تعدادی از مقامات استانی سفری به چین داشتند و قرار شده سرمایهگذاران چینی هم بیایند منطقه را ببینند و برای سرمایهگذاری بررسی کنند. شما به عنوان کسی که به هر حال در قالب سازمان منطقه آزاد و در بحث بازارچه تجربه ارتباط با چینیها را دارید، سرمایهگذاری چینیها یا اساسا روابط اقتصادی ما با چین را به حال منطقه مفید میدانید یا خیر؟
باید در تعاملاتمان با چینیها و هرکشور دیگری خیلی مواظب باشیم و دقت کنیم که منافع ملی ما ضربه نخورد و کسی هم نباید از این حرف من ناراحت شود و بگوید که شما بدبینانه نگاه کردید یا سرمایهگذاران را فراری دادید. ضمن اینکه ما باید استقبال کنیم و فرش قرمز پهن کنیم زیر پای سرمایهگذاران، حواسمان را باید جمع کنیم که طرف مقابلمان چه ویژگی و خصلتی دارد. در معامله با چینیها باید از اول شرط و شروطتان را محکم مطرح کنید. به قول معروف کلاهتان را سفت بگیرید که باد نبرد. من پیشنهادم این است که در بحث تعامل با چین نه ما بلکه همه، اول باید خیلی محکم و با دقت و با بررسیهای کافی پیش برویم ولی به طور کلی حتما مفید است. چین امروز کشور قدرتمند و بسیار پیشرفتهای است. بنابراین کشوری است قابل اعتنا، ولی به هر صورت ما باید مواظب باشیم که در معامله با آنها ضرر نکنیم.
آیا سرمایهگذاران کشورهایی مثل مالزی، سنگاپور مایل به سرمایهگذاری در این منطقه نیستند؟
تا به حال خیلی فرصت نداشتهایم که در خصوص جذب سرمایهگذار بینالمللی کار کنیم و محدودیتهایی در این رابطه داریم. ولی برای مثال الان یک سرمایهگذار مالزیایی هست که برای سرمایهگذاری ابراز علاقه کرده و به زودی به منطقه دعوتش خواهیم کرد و با هواپیمای شخصی خودش خواهد آمد و منطقه را خواهد دید. در فکر آن هستیم که برای کشورهای عربی یک برنامه تبلیغی و جذب سرمایهگذاری را طراحی کنیم؛ ولی یک مقدار خودمان باید برای جذب سرمایهگذار آماده تر باشیم، چون سرمایهگذار زمانی میآید که بستر لازم برای سرمایهگذاریاش فراهم باشد. نمیشود ما بگوییم شما بیایید و صبر کنید تا یک سال دیگر، دو سال دیگر تا ما بستر سرمایهگذاری را برایتان فراهم کنیم. ما امروز با کدام زیرساخت میتوانیم برای گردشگری در جزیره مینو سرمایهگذار دعوت کنیم. زیرساختهای گردشگری را هیچ جای دنیا بخش خصوصی ایجاد نمیکند، دولت ایجاد میکند.
این سرمایهگذار مالزی در حوزه گردشگری است؟
خیر، در بخش تجاری است.
از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزاریم.
ارسال نظر