نظرگاه
خداحافظ، زعفران
حدود دو سال پیش که اوج اجرای سیاست تثبیت قیمتها بود، قیمت عمده فروشی زعفران به ناگهان از کیلویی ۳۰۰هزار تومان به کیلویی ۸۰۰هزار تومان و قیمت خردهفروشی آن از مثقالی ۳هزار تومان به ۵ تا ۶هزار تومان افزایش پیدا کرد و بعد از گذشت دو سال به مثقالی ۱۲هزار تومان رسید.
غلامرضا کیامهر
حدود دو سال پیش که اوج اجرای سیاست تثبیت قیمتها بود، قیمت عمده فروشی زعفران به ناگهان از کیلویی ۳۰۰هزار تومان به کیلویی ۸۰۰هزار تومان و قیمت خردهفروشی آن از مثقالی ۳هزار تومان به ۵ تا ۶هزار تومان افزایش پیدا کرد و بعد از گذشت دو سال به مثقالی ۱۲هزار تومان رسید. بعضیها گناه آن جهش قیمت اولیه را به گردن یکی از سخنرانیهایی انداختند که دکتراحمدینژاد در اولین سفر استانی خود به استان خراسان جنوبی، خطاب به کشتکاران زعفران در منطقه قائنات ایراد کرده بود. اما حالا که چند هفتهای است قیمت عمدهفروشی زعفران با یک جهش باورنکردنی به کیلویی ۳میلیون تومان و قیمت خردهفروشی آن به مثقالی بیش از ۱۷هزار تومان افزایش پیدا کرده، همان بعضیها، درباره علت این جهش قیمت شدید که دیگر ربطی به سخنرانی دکتراحمدینژاد ندارد، سکوت کامل اختیار کردهاند.
شاید از دیدگاه جماعتی که شناخت چندانی از آداب و سنن اعتقادی مردم ایران و یا هنر آشپزی ایرانی ندارند، زعفران کالایی چندان ضروری به حساب نیاید و در نتیجه قیمت هر چه باشد، تاثیری در سبد هزینه زندگی مردم نخواهد داشت. اما واقعیت این است که این گیاه سرخرنگ خوشعطر و بو حضوری همیشگی در آشپزخانه اکثریت خانوارهای ایرانی دارد و هر خانواده ایرانی چه برای طبخ غذاهایی خاص و چه برای تهیه انواع نذورات در مناسبتهای مذهبی و آیینی و خیرات عزیزان و رفتگان خود، اجبارا و الزاما باید از زعفران استفاده کند. اما حالا که قیمت یک مثقال زعفران به حدود ۲۰هزار تومان افزایش پیدا کرده و ممکن است این روند همچنان ادامه پیدا کند، درصد بسیار بالایی از خانوادههای ایرانی چارهای جز خداحافظی با زعفران و کنار گذاشتن بسیاری از آداب و سنن خوب و ریشهدار گذشته نخواهند داشت.صاحب این قلم هر بار که جهش این چنینی در قیمت زعفران بیرجند و قائنات خودمان ایجاد میشود، به یاد خاطره چند سال پیش خود در یکی از ادویه فروشهای نزدیک بازار مرشد دبی میافتد که شاید نقل دیگر باره آن خاطره برای خوانندگان خالی از لطف نباشد.
آن روز هنگام عبور از مقابل مغازههای ادویهفروشی وقتی چشم به بانکههای بسیار بزرگ شیشهای پر از زعفران در قفسههای آن مغازهها افتاد، وارد یکی از مغازهها شدم و از سر کنجکاوی قیمت یک مثقال زعفران را از مغازهدار پرسیدم. مغازهدار که به جز عربی زبان دیگری نمیدانست بعد از آن که مدتی هاجوواج مرا برانداز کرد، به سراغ مغازهدار مجاورش که اندکی زبان فارسی میدانست رفت و برای پاسخگویی به من از او کمک خواست، همسایه مغازهدار عرب وقتی سوال مرا شنید، قهقهای سر داد و با لهجهای غلیظ گفت: ای برادر در اینجا مردم زعفران را مثقالی نمیخرند چون مصرف زعفران زیاد است و حدودا به ماهی یک کیلو زعفران میرسد که نصف آن را برای طبخ غذا و شربت و حلویات (انواع حلوا) استفاده میکنند و بقیه را روزهای جمعه در مسابقه شترسواری، در طشت آب حل میکنند و زیر دم و شکم شترهایشان میمالند تا تحریک شوند و تندتر و سریعتر بدوند و جایزه مسابقه را نصیب صاحب خود کنند.
پرسیدم این زعفرانهای داخل بانکهها مال کجاست، گفت: اینها زعفران اعلای ایران است. بعد به بستههای کوچک صدگرمی و ۲۰۰ گرمی بسیار لوکس داخل پیشخوان مغازه اشاره کرد و گفت: آنها هم زعفران اسپانیا که قیمتش گرانتر از زعفران ایران است. اما عدهای میگویند اصلیت این زعفرانها هم ایرانی است که اسپانیاییها با قیمت خیلی گرانتر به نام خودشان صادر میکنند.آن روز با شنیدن قصه مالیدن محلول زعفران ایرانی زیر شکم شترهای مسابقه شترسواری عربهای دبی، بیاختیار به یاد دستهای پینه بسته زعفرانکاران قائنات افتادم که با چه رنج و مشقتی این طلای سرخ رنگ را کشت و برداشت میکنند و آن را به ثمن بخس به دلالان و صادرکنندگان فلهای زعفران میفروشند تا سرمان منت بگذارند که دارند صادرات غیرنفتی را برایمان توسعه میدهند. به یاد مصرفکنندگان ایرانی افتادم که مدتها است دیگر قدرت خرید زعفران مثقالی ۲۰هزار تومان برای طبخ غذا یا تهیه خیرات و نذورات برای شادی روح رفتگانشان را هم ندارند و از خود میپرسم آیا شترها و شترسوارهای بیابانهای دبی هیچ میدانند در کشور ما که بزرگترین مهد کشت و تولید زعفران است، مردم برای خرید یک مثقال زعفران چه قدر حسرت میخورند؟خدا خودش روح همه رفتگان ما را که دیگر نمیتوانیم گاهی حلوا و شلهزردی برای شادی روحشان خیرات کنیم، قرین رحمت کند. چون دیگر خرید زعفران مثقالی ۲۰هزار تومان برای تهیه نذورات و خیرات شادی روح رفتگان از عهده هر کسی ساخته نیست.
Kiamehr @Hotmail.com
ارسال نظر