رییس سازمان توسعه تجارت در گفتوگو با «دنیایاقتصاد»:
مناطق آزاد باید به موتور اقتصاد کشور تبدیل میشدند که نشدند
بخش پایانی
عکس:حمید جانیپور
گروه بازرگانی- بخش نخست گفتوگو با رییس سازمان توسعه تجارت روز سهشنبه در همین صفحه منتشر شد،بخش پایانی آن را امروز میخوانید.
سارا صفاری
بخش پایانی
عکس:حمید جانیپور
گروه بازرگانی- بخش نخست گفتوگو با رییس سازمان توسعه تجارت روز سهشنبه در همین صفحه منتشر شد،بخش پایانی آن را امروز میخوانید. سهم ایران از صادرات به کشورهای CIS در سال گذشته حدود ۵/۱میلیارد دلار بود. در حالی که سهم صادراتی کشور همسایهمان ترکیه به ۱۵میلیارد دلار رسیده. علت این تفاوت فاحش چیست؟ این کشور چه کارهایی انجام داده که ما انجام ندادیم و پیشرفتی نداشتیم؟
سوال مهمی است و جای تحلیل زیادی دارد. میدانید که به دلیل قرابت فرهنگ با کشورهای CIS به محض آزادسازی این کشورها جزو اولین کشورهایی بودیم که به عنوان تاجر در CIS حضور پیدا کردیم، اما ترکها در آن زمان مشغول ساختوساز صنعت و تجارتشان بدون اتکا به نفت بودند؛ یعنی جذب سرمایههای خارجی، توریسم و غیره برای رشد اقتصادشان، اما ما بدون آمادگی به بازارهای CIS رفتیم و پدیدهای که من اسمش را سندرم سبد میوه میگذارم که جزو پدیدههای فرهنگی خیلی خیلی بد ما است به وجود آمد و کار خودش را کرد.در سندرم سبد میوه برای فریب مشتری چند میوه خوب را روی سبد میگذاریم و میوههای پوسیده و لهیده را میگذاریم زیر و آن را دست مردم میدهیم با همین فرهنگ وارد بازار CIS شدیم که متاسفانه اخیرا در عراق و افغانستان گوشههایی از این فرهنگ پدیدار شد و فکر کردیم که مردم در این کشورها نیازمند هستند و کالاهای ما را میخرند. ما هم زود بارمان را در این کشورها میبندیم، اما در ترکیه حمایتهای همهجانبه دولتی پشت سر صادرکننده بود، سرمایهگذاری خوبی جذب شده و به اقتصاد این کشور قدرت داده بود و مهمتر از همه اینکه تجربه ایران پیش رویشان بود.
نکته دیگر اینکه دو تاجر ترکیهای و ایرانی خیلی با هم فرق دارند، در کشورمان درآمدهای نفتی، ما را آدمهایی بار آورده که طاقت تحمل مشکلات تجاری را نداریم، برخی منتظر آن هستند که با اندکی تغییر در قیمت مسکن، ماشین و طلا و ... ۱۰ تا ۲۰ برابر آنچه از تجارت به دست میآورند، عایدشان شود. بنابراین با تلنگری که خوردیم خیلی راحت مثل بچهای نازپرورده برگشتیم و گفتیم حالا در داخل کشور یک کاریش میکنیم. یک ترکیهای هم به لحاظ کاراکتر و شخصیت با ما متفاوت بود و از سوی دیگر در داخل کشور نیز راهی نداشت زیرا درآمدهای نفتی ندارند و هرچه هست با کلنگ و تیشه و زور بازوی خودشان جلو میروند، بنابراین راه برگشتشان مثل ما هموار نبود.
این فرهنگ خیلی جاها کار دست ما داده است به طور مثال اگر به آفریقای شرقی بروید آثار حضور تمدن ایرانی را در این کشورها میبینید، یعنی ما چند هزار سال پیش نسبت به الان آدمهای نترستری بودیم. برای تجارت به تمام دنیا مهاجرت میکردیم و حتی در کشورهای CIS نشانههای گذشته ما - مثلا کاروانسرا دیده میشود. در هند و پاکستان و اندونزی و مالزی نیز آثار تمدن ایرانی وجود دارد در نتیجه ما آدمهای جسور و ریسکپذیری بودیم، اما الان بهدلیل شرایط داخل کشور و فضای استفاده از نفت و کوپن و ... جسارت و تلاشپذیری گذشته دیگر وجود ندارد. البته آنچه گفته شد را به هیچوجه نباید به همه صادرکنندگان تعمیم داد، ما صادرکنندگان جسور و تاثیرگذاری داریم. بعد از حمله آمریکا به عراق و افغانستان تجربه بهتری را در این کشورها نسبت به CIS داشتیم و این نشان میدهد که به صورت ملی این درس را که به مشتری احترام بگذاریم و کیفیت را حفظ کنیم، گرفتیم و الان رفتار تجاریمان خیلی معقولتر است.
دولت نهم در زمینههای تجارت چه راههایی را نرفته و چه خلاءهایی وجود دارد که هنوز به آن توجه نشده است؟
پروژه عسلویه که در آن خارجیها سرمایهگذاری کردهاند نمونه موفقی است و من همیشه این پروژه را به عنوان الگو اسم میبرم. در حوزه انجام سرمایهگذاریها، تولید و صادرات مشترک کار بیشتری باید انجام دهیم، هر چند مقرراتش هست، اما بیش از آنچه هست باید تلاش کنیم. هر چند جایگاه سرمایهگذاریهای داخلی محترم و محفوظ است، اما برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی هم باید تلاش کرد.
مثلا ایدهای که من دارم این است که در مدیریت مناطق آزاد از کشورهایی که مناطق آزاد موفقی داشتند کمک و مشارکت بگیریم.مناطق آزاد باید طی این سالها به موتور اقتصادی کشور تبدیل میشدند که نشدند.در زمینه انرژی، دولت قبل خوب کار کرد و دولت نهم هم خوب کار کرده است، اما اتفاقاتی در منطقه در حال رخ دادن است که خلاصهاش این است که فعالیتهای ما در حوزه انرژی باید چند برابر شود. در حوزه انرژی هر چه قدر سرمایهگذاری کنیم مزیت داریم و این مزیت نخواهد سوخت. کشورهایی مثل ترکیه، یونان و کره انرژی ندارند، اما سرمایهگذاری در حوزه انرژی این کشورها در اولویت است. اعتقاد دارند انرژی تولیدی کشوری مثل ما را ببرند و آن را فرآوری کنند که درآمد بسیاری دارد و آن قدر این درآمدزایی زیاد است که جزو اولویتهایشان قرار دارد و حالا ما که دارنده منابع انرژی هستیم قاعدتا باید بسیار حریصتر از این کشورها باشیم تا چیزی از انرژیهایمان را از دست ندهیم. هند، کره، ترکیه، اسپانیا و کشورهای دیگر براساس نفت و گاز کشورهای منطقه کلی تجارت دارند و شغل ایجاد کردهاند. در حوزه انرژی بسیار بسیار باید سرمایهگذاری و جذب سرمایه خارجی صورت گیرد.
به عنوان سوال آخر نظرتان راجع به صفحه بازرگانی روزنامه دنیای اقتصاد چیست؟
صفحه ۵، صفحه خوبی است. به نظرم قبلا انتقادی بود و این انتقادات خیلی مفید بود و الان کمتر انتقادی است. انتقادات گزنده وقتی برای حفظ منافع مردم و جریان تجاری بهتر و با نگاه بهتر شدن باشد ما را ناراحت نمیکند وخواهشی که دارم این است که اگر بچهها بلد نیستند خوب انتقاد کنند، انتقاد نکنند بهتر است.
ارسال نظر