نظرگاه
زیتون، انصاف، دولت
گاهی آدم جای کسی خجالت میکشد که نه وکیل و نه وابسته به دولت است. بنده کمترین، چند روز پیش جای حضرات جلالت مآب، وزرای کشاورزی بیست ساله اخیر مشغول عرق ریختن بودم.
محمد حسین کریمیپور*
گاهی آدم جای کسی خجالت میکشد که نه وکیل و نه وابسته به دولت است. بنده کمترین، چند روز پیش جای حضرات جلالت مآب، وزرای کشاورزی بیست ساله اخیر مشغول عرق ریختن بودم. القصه زیتونکاران استانهای مختلف با آن موهای سفید و صورتهای مهربان آفتاب سوخته و قیافههای ماتمزده در کمال نجابت سوالی میپرسیدند که اسباب شرمندگی بود و از آنجا که احدی از مسوولان محترم دولتی در طبقه هفتم اتاق ایران حاضر نبود بنده محض احتیاط و نیابتا از صاحب عزا سرم را پایین انداخته، ولو فضولتا عرق میریختم.
ماجرا را بشنوید: تا دو دهه قبل باغات تولیدکننده زیتون منحصر به برخی استانهای محدود بود. سپس دولت تصمیم گرفت کاشت این درخت بهشتی را در سراسر کشور ترویج و توسعه دهد. از آنجا که سرعت توسعه بر هر چیز دیگر مقدم است، حداقل تلاش متوجه فعالیتهای جوی چون بررسی آب و هوای اقالیم جدید یا تحقیق برای تولید نهالهای سازگار با این اقالیم شد. نهالستانها را مکلف به تولید نهالهای موجود نموده و نهالهای مشابهی راهی مازندران، قم، خراسان، آذربایجان، هرمزگان، خوزستان و ... شد. این توسعه همچنان ادامه داشته و ترویج میشود.
داد و فریاد کارشناسان غیرمسوولی که اینجا و آنجا از ناسازگاری واریتههای موجود با اقالیم جدید یا کاهش ثمردهی آنها در شرایط جدید یا عدم مقاومت آنها در قبال سرمای شدید میگفتند و مینوشتند به قدر وزوز پشهای خاطر مقامات را نیازرد. وقتی باغات به سن باردهی رسید در برخی مناطق اساسا ثمری نداد و در برخی مناطق هم کیفیت و میزان میوه آن ارزش اقتصادی نداشت. بعد هم در سرمای شدید اخیر ثلث باغات مناطق جدید یا کاملا خشک شد یا دچار درصد بالای آسیب شد. هزاران زیتونکار متحیر ماندند و دهها هزار هکتار درختان خشک آینه دق!زیتونکاران حاضر در جلسه میپرسیدند که در انتخاب اشتباه اقلیم کاشت یا نهال نامناسب که به چنین خسارت کمرشکنی منجر شده، باغداری که به توصیه ترویجی وزارت کشاورزی اعتماد کرده و نهال توزیع شده توسط وزارت کشاورزی را کاشته مقصر است یا وزارت کشاورزی؟
آنها میپرسند تحقیقات، تهیه دستورالعملها و الگوهای قابل اتکا و تولید و توزیع نهال سازگار وظیفه آن وزارتخانه جلیله کشاورزی، انستیتوهای تحقیقات آن و بودجههای میلیاردی آن وزارتخانه است یا این وظایف متوجه باغدار است؟ ... و آیا دولت و سازمانهای دولتی در قبال وظایف خود و زیانهای ناشی از توصیههایشان، مسوول و پاسخگو هستند؟
آنها میپرسیدند که آیا مسوولانی که در قبال توفیقات اجرایی یا تحقیقاتی تشویق میشوند در قبال تقصیر و قصور هم مورد بررسی و بازخواست خواهند بود؟...حقیقت آن است که براساس قواعد مرسوم امروز، به احتمال زیاد زیتونکاران بییار و یاور و فاقد بلندگو و حامی در چنین سوال و مطالبهای به بیراهه میروند. فریاد آنها در هیاهوی دریای توفانی جامعه ما گم میشود. در گیرودار این همه کارهای بزرگ چه کسی وقت و انرژی خود را صرف رسیدگی به تظلم آنها میکند؟
جانم به فدای آن امیر خوبان که در فرمان مالک اشتر مردم را صاحب حق بر گردن حاکمان تا حد اصلاح وضع خود خواند. همو که حسابرسی دقیق عملکرد کارگزاران، احقاق حق مظلومان، انصاف با رعیت ضعیف و بیاعتنایی به مصلحتاندیشی سالوسانه میراث اوست.اگر دولت در رسیدگی به تظلم زیتونکاران ضعیف و ورشکسته به تقصیر غیر، به روش سلف صالح اقتدا کند، به وظیفه اولیه دولت اسلامی عمل کرده است... آیا گوش شنوایی هست؟
من در داستان زیتون، درس بزرگی برای اصلاح امور میبینم. مقدمبر طراحی تحول اقتصادی یا هر «برنامه رفرم توسعهای» بعضی چیزها باید در «رابطه بین دولت و ملت» و در مفهوم «مسوولیت حکومت مورد تجدیدنظر و بازتعریف جدی قرار گیرد. اگر دولت مسوولیتپذیری، انصاف و عدالت را بر خود فرض و واجب نداند، نمیتواند محور اصلاح اقتصاد یا هر گونه خیر دیگری برای مردم باشد.
* رییس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق ایران
ارسال نظر