یک بام و دو هوا: پسته و میگو!

محسن جلال‌پور *

گویا دولت در نظر دارد برای صادرات میگو ۱۰درصد جایزه بپردازد. منطق این اقدام آن است که: ۱ - بر اثر افزایش تورم، هزینه تولید بالا می‌رود.

۲ - چون تورم جهانی بسیار کندتر از تورم داخلی رشد می‌کند، نمی‌توان این رشد هزینه را در قالب رشد قیمت به بازار جهانی منتقل کرد.

پس دولت برای ادامه تولید و صادرات میگوی پرورشی جایزه را سال به سال می‌افزاید.

من خوشحالم که هموطنان فعال در صنعت میگو مورد توجه ویژه دولت هستند.

روی نقشه میهن عزیزمان چند سانت بالاتر از مزارع میگوی حاشیه خلیج‌فارس، کرمان، قلب باغبانی ایران با بیش از سیصد و سی هزار هکتار باغ پسته قرار دارد.

-سرمایه‌گذاری موجود در باغات پسته ۴۴۰هزار هکتاری کشورمان حداقل۸۸۰۰میلیارد تومان ارزش دارد.

-بیش از دویست‌هزار ایرانی شاغل دائم این صنعت شریف هستند که با احتساب خانواده، یک‌میلیون ایرانی بر سر سفره پسته روزگار می‌گذرانند. این افراد در کویر مرکزی ایران، بدون پسته منبع تامین معاشی ندارند.

-مطالعات نشان می‌دهد در بازه ۱۳۸۶-۱۳۷۷ هزینه تولید هر کیلو پسته حداقل پنج برابر افزایش یافته است.

-باغات پسته با شدیدترین بحران آب بخش کشاورزی روبه‌رو هستند که بهره‌وری را بسیار کاهش می‌دهد.

۹۰ درصد تولید باید صادر شود. تحت رقابت پسته کالیفرنیا و با کاهش دائمی نرخ برابری دلار، قیمت واقعی پسته سال به سال کاهش می‌یابد.

-موانع کنترلی بازارهای خریدار سبب شده سه‌چهارم بازار اروپا و کل بازار در ژاپن از کف برود.

... و در همین سال‌ها جایزه صادراتی پسته از ۳درصد به یک‌درصد کاهش می‌یابد. هیچ نشانی از توجه دولت و مجلس به عمق معضلات پسته و به خطر افتادن معاش یک‌میلیون ایرانی نیز دیده نمی‌شود.

نگرانی من عدد جایزه صادراتی پسته نیست. چرا که درد پسته بسیار وسیع‌تر از مرهم یک یا سه درصدی است و زخم‌ها نیز در بخش باغبانی بسیار عمیق‌تر از بخش تجارت است.

من خواستار آسیب‌شناسی سیستم حمایت دولت از تولید و صادرات ملی هستم. آرزومندم دریابم دولت خدمتگزار چگونه و با چه منطقی اولویت‌های تولیدی- صادراتی را ارزیابی و معین می‌کند؟

* رییس هیات مدیره انجمن پسته ایران