چشمانداز تجارت جهانی در سال ۲۰۰۸
تحولات اخیر چشماندازهای نزدیک اقتصاد جهانی را تیره کرده است. از جمله این تحولات انتظار گرایش رکودی در اقتصاد ایالات متحده، رشد ضعیف تقاضا در اروپا و ژاپن، افزایش تورم و بازارهای رکودی سهام در دنیا است. اخبار مثبتتر از کشورهای در حال توسعه و کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) میآید که در آنجا رشد تولید و تجارت بالایی پیشبینی شده است. اما در این مورد که کشورهای در حال توسعه تا چه اندازه میتوانند رشد قوی اقتصادی را بهرغم تقاضای ضعیف بازارهای عمده توسعه یافته و فشارهای فزاینده تورمی ادامه دهند، نااطمینانی وجود دارد.
پیشبینیهای اصلی موسسات عمده پیشبینیکننده، یک کاهش دیگر در رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸ را نشان میدهد. اگر بتوان سرعت آشفتگی بازارهای مالی بینالمللی را مهار کرد و اثر آن بر اقتصاد واقعی محدود بماند، تولید جهانی هنوز میتواند ۶/۲درصد رشد کند(GDP با نرخهای ارز بازار محاسبه شده است).
تقاضای داخلی در ایالات متحده در سه ماهه چهارم سال ۲۰۰۷ با رکود مواجه شده و ممکن است در نیمه اول سال ۲۰۰۸ کاهش یابد.
واردات کالاها و خدمات در فاصله زمانی سه ماهه سوم و چهارم سال ۲۰۰۷ (که به طور فصلی تعدیل شده) کاهش یافته و ممکن است در نیمه اول سال ۲۰۰۸ بر مبنای فصل به فصل کاهش بیشتری داشته باشد.
با این حال به دلیل افزایش نرخ ارز واقعی آمریکا (کاهش ارزش واقعی موثر) و ظرفیت مازاد در اقتصاد آمریکا که به دلیل تقاضای ضعیف به وجود آمده انتظار میرود صادرات رشد کند.
انتظار میرود کاهش رشد تولید ناخالص داخلی در اروپا کمتر از ایالات متحده باشد و رشد اقتصاد کشورهای توسعه یافته در سال ۲۰۰۸ اندکی بیش از یک درصد باشد.
بهرغم تقاضای ضعیفتر در ایالات متحده و اروپا طی ماههای اخیر، قیمت کالاها مجددا به سرعت رشد کرده و بر تثبیت چشماندازهای رشد کوتاهمدت در مناطق در حال توسعه و کشورهای مستقل مشترکالمنافع، کمک میکند.
به علاوه، اتکای این مناطق (مناطق در حال توسعه و CIS) به بازار کشورهای توسعهیافته برای صادرات، طی سالهای اخیر کاهش یافته که اثرات منفی کاهش در تقاضای واردات کشورهای توسعهیافته را محدود میکند. ذخایر ارزی به سرعت رشد کرده و سطوح بدهی خارجی کاهش یافته است. این روندها میبایست به کشورهای در حال توسعه و CIS کمک کند سطح بالای سرمایهگذاری و مصرف خود را حتی اگر رشد قیمت کالاها طی نیمه دوم سال ۲۰۰۸ کاهش یابد، حفظ کنند. در مجموع، انتظار میرود رشد GDP در کشورهای در حال توسعه و CIS در سال ۲۰۰۸ در سطح بالای پنج درصد و نرخ رشد واردات بالای ده درصد باقی بماند که تصویری مثبت برای کشورهای در حال توسعه را رقم میزند. اما باید این قید را در نظر داشت که تصویر مذکور به دلیل افزایش سریع قیمت مواد غذایی در کشورهای کمدرآمد مواجه با فقر غذایی متفاوت است. از آنجا که قیمت غلات اصلی (نظیر برنج، جو، ذرت، سویا، گندم و...) در بازارهای بینالمللی طی نیمه ۲۰۰۷ و مارس ۲۰۰۸ دو برابر شده، بسیاری از کشورهای در حال توسعه درباره امنیت غذایی و افزایش سریع در وارداتشان در سال ۲۰۰۸ نگرانی دارند. با توجه به سهم بالای غذا در سبد مصرفی افراد فقیر این کشورها، این خطر وجود دارد که قیمتهای بالاتر غذا فقر بیشتری را به بار آورد. عواقب سیاسی قیمتهای بالاتر از هماکنون با شورشهای شهری برخی کشورها خود را نشان داده است. این وضعیت چالشهای سنگینی را برای دولتها ایجاد میکند. از سوی دیگر، سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحده (FAO) انتظار دارد تولید غلات در سالجاری ۶/۲درصد افزایش پیدا کند که اگر تحقق یابد، میتواند وضعیت را در نیمه دوم سالجاری بهبود بخشد.
اگر رشد تولید ناخالص داخلی جهانی در حد ۵/۲ تا ۳درصد فرض شود موجبات رشد تجارت جهانی کالا در حد ۵/۴درصد در سال ۲۰۰۸ یا حدود یک درصد کمتر از سال ۲۰۰۷ میشود. این تخمین با مدلهای سری زمانی دبیرخانه سازمان جهانی تجارت که کاهش در واردات کالا و خدمات منطقه OECD را تا حد ۳درصد پیشبینی کرده حمایت میشود. این برآورد ۵/۱درصد پایینتر از نرخ کاهش یافته قبلی در سال ۲۰۰۷ است. این چشمانداز بدبینانه را باید به ریسک کاهش بیشتر نیز اضافه کرد، زیرا کاهش شدید انگیزههای تجاری در شاخصهای اطلاعات و پیشبینی (IFO)، وضعیت اقتصادی برای حوزه یورو و کل اقتصاد جهانی نیز بر همین نکته تاکید دارد. خطرات این سناریو به طور عمده در تحولات بازار مالی نهفته است. بازخورد سقوط بازار مستغلات آمریکا به سایر بخشهای مالی کشیده شده (مثل بانکهای سرمایهگذاری)، به سیستم بانکداری خصوصی بینالمللی سرریز کرده، نقدینگی بانکی را محدود کرده و استقراض بین بانکی به حد پیش از شروع بحران سقوط کرده است. برخی بازارهای اصلی سهام، حدود یکچهارم نقدینگی سرمایه خود را از حداکثر مقدارشان در سال ۲۰۰۷، از دست دادهاند. کاهش زیاد در نرخهای بهره، فضای تنفس کوتاهمدت برای بازارهای مالی را به وجود آورده، اما باعث آشفتگی بازارهای کالا و ارز در فصل اول ۲۰۰۸ شده و دارندگان داراییهای دلاری سعی میکنند حجم این داراییها را به دلیل کاهش احتمالی این ارز کاهش دهند. ارزش دلار در مقابل سایر ارزهای عمده به سطح پایینی رسیده و قیمت طلا و نفت خام به بالاترین سطح تاریخی خود افزایش یافته است. پیامدهای منفی آشفتگی بازارهای مالی نه تنها بر رشد تقاضای ایالات متحده تاثیر گذاشته بلکه به تجدیدنظر روبه پایین در رشد اقتصادی ژاپن و اروپای غربی منجر شد. چون تجارت جهانی واکنشی زیاد به تغییرات اقتصاد جهان نشان میدهد، کاهش رشد اقتصاد جهانی که بیش از مقدار پیشبینی شده است، میتواند رشد تجارت را بیشتر کاهش داده و به کمتر از ۵/۴درصد پیشبینی شده در سال ۲۰۰۸ برساند. (کشش درآمدی- مقدار واکنش تجارت به تغییر درآمد- بین ۵/۱ و ۲ در طول دهه گذشته بوده و نشان میدهد تجارت با شدت زیاد واکنش نشان میدهد.)
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش بازرگانی
ارسال نظر