کلید معجزه می‌کند نه قفل - ۲۵ اردیبهشت ۸۷

بخش پایانی

فاروق کیخسروی

کاهش نرخ سود تسهیلات اقدام قانونی آگاهانه‌ای است در این جهت که با کاهش هزینه‌های تولید و قیمت تمام شده کالاها و خدمات تولیدی قدرت رقابت‌پذیری فعالین اقتصاد کشور در بازارهای جهانی و داخلی را افزایش می‌دهد. و با ادامه آن نرخ بیکاری کاهش پیدا می‌کند به‌عدالت اجتماعی نزدیک‌تر می‌شویم. برشمار مالیات دهندگان کشور و افزایش درآمدهای مالیاتی دولت افزوده می‌شود، تورم کاهش پیدا می‌کند و زمینه برای کاهش بیشتر نرخ سود بانکی و کاهش باز هم بیشتر نرخ تورم آماده می‌شود. لذا هدایت پول ارزان قیمت به‌سوی تولید تنها راه نجات کشور از بحران‌هایی است که با آن دست به گریبان هستیم و تنها از طریق بازکردن قفل پرداخت تسهیلات می‌توان به این مهم دست یافت.

نگاهی هم داشته باشیم به راه‌های تجهیز منابع بانک‌ها و موانع موجود بر سر راه آن: در شرایط حاضر به‌رغم سه‌قفله‌شدن عملی پرداخت تسهیلات به بخش تولید، بانک‌ها با پرداخت جوایز و سود بالای سپرده و سود ۳۳ درصدی به بانک مرکزی در تلاش هستند منابع خود را بیشتر تجهیز کنند.

هم برداشت از حساب بانک مرکزی و هم سپرده‌گذاری مردم برای بانک‌ها پرهزینه است و تنها فعالیت درآمد ساز بانک‌ها پرداخت تسهیلات به بخش تولید است که عملا سه‌قفله شده است. درحالی که بخش سوداگری به شیوه‌های مختلف به‌فعالیت خود ادامه می‌دهد و مشکلات اجتماعی اقتصادی و حتی فرهنگی و سیاسی کشور را دامن می‌زند.

همین وضع به مانعی در راه تجهیز منابع بانک‌ها تبدیل شده است.

اولا متمولینی که منابع مالی قابل توجهی دراختیار دارند به جای سپرده‌گذاری در بانک‌ها با نرخ کمی بالاتر از نرخ تورم سرمایه خود را در مشاغل پردرآمد و تورم‌زای دیگر به کار می‌گیرند.

ثانیا برخی از سوداگران هم در قالب تولیدکننده و با کسب مجوزهای لازم تسهیلات را دریافت نموده در نبود سیستم نظارتی دقیق و جدی این منابع را به جای تولید در فعالیت‌های فوق‌الذکر به کار می‌اندازند و از آن سو استفاده می‌کنند.

ثالثا بسیاری از مشتریان خوش‌حساب بانک‌ها از ترس عدم امکان استفاده مجدد از تسهیلات بانکی جرات بازپرداخت به‌موقع اقساط دیون خود به بانک‌ها را ندارند و در شمار مشتریان بدحساب قرار می‌گیرند و بر میزان مطالبات معوق بانک‌ها افزوده خواهد شد.

رابعا در زنجیره تولید چون فعالیت و تولید یک واحد تولیدی به چندین واحد صنعتی بالادستی و پایین‌دستی خود وابسته است قفل شدن کار یک واحد به‌دلیل عدم پرداخت تسهیلات چندین واحد تولیدی دیگر را نیز با رکود و توقف و ورشکستگی مواجه می‌کند و توان بازپرداخت اقساط وام آنها نیز کاهش پیدا می‌کند. با این توصیف امکان تجهیز منابع بانک‌ها هم از بین می‌رود و بر مشکلات مالی همه فعالین اقتصادی از جمله بانک‌ها افزوده می‌شود بخش قابل توجهی از سرمایه بانک‌ها نیز صرف خرید و احداث ساختمان‌های مجلل شده هرچند با وجود تورم در بخش مسکن مرتبا بر قیمت آن‌ها افزوده می‌شود، اما در واقع این منابع از چرخه اقتصاد و تولید خارج شده‌اند.

گردش پول در اقتصاد کشور مانند جریان خون در بدن موجود زنده باعث رشد و شکوفایی آن می‌شود. اگر این منابع در اختیار سوداگران قرار بگیرد، رشد غده‌های سرطانی خطرناکی را تضمین می‌کند که حیات بدنه اجتماع را با خطر مرگ و نابودی مواجه می‌کند، اما گردش این منابع در چرخه تولید و خلق ارزش افزوده باعث طراوت و شادابی و سرزندگی اندام‌ها و دفع پدیده‌های نامطلوب خواهد شد.

با قطع جریان گردش پول در اقتصاد هم غده سرطانی هم خود بیمار با هم به هلاکت می‌رسند. یک طبیب حاذق به خاطر امکان استفاده پارازیت‌های موجود در بدن بیمار دستور قطع کلیه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها را برایش صادر نمی‌کند. بلکه با تجویز غذا و داروی مناسب شرایط را برای نابودی پارازیت‌ها و رشد بافت‌های سالم بدن بیمار فراهم می‌آورد. سه قفله‌ها و شش قفله‌ها هم مانع رشد تورم نشده‌اند تا قفل‌ها از دست و پای تولید ملی باز نشود، امیدی به کاهش نرخ تورم نمی‌توان داشت از این قفل‌ها که به صورت تصاعدی بر شمار آنها افزوده می‌شود معجزه‌ای بر نمی‌خیزد کلیدها را دریابید.