تولید و صادرات فرش؛ گره‌های داخلی، موانع خارجی

علی لاهوتی- به‌رغم اینکه تجارت باید عادلانه و رقابتی باشد، ولی متاسفانه فرش دستباف ایرانی که علاوه بر مختصات تجاریش رسالت فرهنگی خطیری نیز عهده‌دار است، مظلومانه مهجور واقع شده و توان رقابتی عادلانه از آن سلب شده است که دلایل آن به شرح زیر مورد بررسی قرار می‌گیرد: ۱- واقعی نبودن نرخ رشد برابری ارزهای خارجی با ریال و در نتیجه غیر‌عادلانه بودن نرخ ارز صادراتی

با یک مقایسه ساده بین نرخ تورم داخلی و خارجی از سال ۱۳۷۹ که نرخ ارز تثبیت شد می‌توان دید که قیمت واقعی ارز بیش از دو برابر قیمت فعلی رشد کرده است، این بررسی نشان می‌دهد در حال حاضر دولت به‌رغم مصوبه مجلس شورای اسلامی در مورد واقعی نمودن قیمت برابری ارزهای خارجی با ریال ایران در برنامه چهارم توسعه کشور یارانه‌ای نزدیک به ۲۲۰ درصد برای واردات قائل شده است و پرداخت این یارانه از طریق ثابت نگه داشتن غیر‌واقعی قیمت ارز سبب شده که فرش ایران ۲۲۰ درصد گران‌تر از قیمت واقعی آن به بازار‌های بین‌المللی برسد و قدرت رقابت را از نظر قیمت به طور کلی از دست بدهد. چاره امر در ابتیاع دلار صادراتی حاصل از صادرات فرش به قیمت واقعی آن توسط دولت می‌باشد که این هم مشروط به اصلاح ساز و کار صادرات فرش و صرفا استفاده از کانال گشایش اعتبار اسنادی برای دریافت مبالغ حاصل از صدور فرش خواهد بود.

۲- عدم‌پرداخت به موقع جوایز صادراتی از سال ۱۳۸۷ و ناکافی بودن سیاست‌های تشویقی دولتی برای صادرات فرش مانند جوایز صادراتی

تنها امید صادرکنندگان کالا به ویژه صادرکنندگان فرش دستباف در این آشفته بازار جوایز جزئی صادراتی و قول‌های مسوولان محترم در خصوص ارائه بسته‌های حمایتی از صادرات بعد از اجرای قانون هدفمند نمودن یارانه‌ها بوده است.

هرچند دامنه تاثیر این ساز و کارهای حمایتی به نسبت عواملی که به اقتصاد فرش فشار می‌آورند بسیار محدودتر بوده است؛ اما بدون شک بدون این مکانیزم‌ها تاکنون شیرازه صادرات غیر‌نفتی کشور در اثر فشار تورم و تثبیت نرخ ارز از هم پاشیده بود. بنابراین در شرایط کنونی که با آزاد‌سازی یارانه‌های پرداختی دولت شوک تورم داخلی باعث گرفتن توان و رمق رقابت کالاهای ایرانی در بازار صادرات می‌گردد قطعا لازم است که مشوق‌های صادراتی را هرچه بیشتر تقویت نمود و چاره‌ای عاجل جست. در این میان عدم‌پرداخت جوایز صادراتی در سال ۱۳۸۹ تا کنون وحتی اینکه قرار است بسته مشوق‌های صادراتی از دستور کار دولت خارج گردد سبب حیرت هر دلسوزی می‌شود که معتقد است لزوم تقویت توان صادراتی کشور نه تنها بحثی اقتصادی بلکه مقوله‌ای استراتژیک است.

۳- عدم‌امکان نقل و انتقال پول در بازار جهانی از کانال‌های رسمی مالی

یکی از مهم‌ترین ابزارهای فشار بر اقتصاد هر کشوری در دنیای امروز استفاده از ابزار‌های تحریمی مالی علیه آن کشور می‌باشد؛ چون انجام معاملات نقدی و انتقال فیزیکی پول نه تنها سهم بسیار کوچکی از کل داد و ستد جهانی را تشکیل می‌دهد، بلکه حتی در موارد بسیار از محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های قانونی نیز برخوردار است. کار تا به آن جایی کشیده شده که تجار ایرانی مجبور می‌شوند حتی مبالغ حاصل از فروش نمایشگاهی خود را نیز با فرض دریافت فیزیکی پول در چمدان و بین بار به کشور ارائه دهند که اصولا چنین روش‌هایی در امر تجارت روز به روز و هرچه بیشتر توان رقابت و رجحان اقتصادی را در بازارهای جهانی از بین می‌برد.

۴- فشارهای سیاسی وارد بر تجارت قالی مانند انواع تحریم‌های خارجی و اعمال تبلیغات منفی روی نام و برند ایران

فشار‌های بین‌المللی مانند اعمال ممنوعیت ورود فرش دستباف ایران به ایالات متحده یا اعمال تبلیغات منفی علیه نام ایران علاوه بر آثار مخربی که بر ارزش هنری و فرهنگی فرش دستباف ایرانی و زیبایی آوای نام آن وارد کرده‌اند و معضلاتی که در ثبت مالکیت معنوی طرح‌ها و نقشه‌های فرش پیش آورده‌اند که باز هم فضا را در رقابت ناعادلانه‌تر کرده است.

۵- عدم‌توازن نرخ تورم داخلی با نرخ تورم جهانی

فشار تورم بالای داخلی و گران‌تر تمام شدن نرخ نهایی کالا و عدم‌تناسب نرخ تمام شده با کشش بازار جهت خرید محصول نهایی سبب شده تا چرخه تولید و تجارت فرش دستباف توجیه اقتصادی خود را از دست بدهد به عنوان یک مثال جهت روشن شدن وضعیت اقتصادی فرش در داخل می‌توان قالی ۸۰۰ تون ۶ متری یزد را مورد بررسی قرارداد:

یک بافنده جهت تولید یک تخته از این قالی لازم است سه ماه و نیم وقت صرف کند و دستمزد متعارف جهت بافت آن ۵،۵۰۰،۰۰۰ ریال خواهد بود، یعنی دستمزدی حدود ۱،۵۰۰،۰۰۰ ریال در ماه که کمتر از نصف حداقل حقوق و دستمزد در کشور است؛ یعنی بافت فرش برای بافنده آن توجیه اقتصادی ندارد و تعداد بافندگان روز به روز کاهش می‌یابد.

از سوی دیگر حدود ۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال مصالح جهت تولید این قالی مورد نیاز است و قیمت فروش متعارف آن در بازار در حدود ۱۱،۰۰۰،۰۰۰ریال است یعنی حداقل حاشیه سود برای کل زنجیره سرمایه‌گذاری، واسطه‌گری و فروش، این امر هم سبب عدم‌علاقه‌‌مندی جهت توسعه سرمایه‌گذاری در هنر صنعت فرش و حتی تحلیل رفت سرمایه‌گذاری‌های انجام شده، برچیده شدن کارگاه‌های متمرکز قالی بافی و عدم‌ورود نیروهای جوان، جدید و با انگیزه به چرخه تولید و تجارت فرش می‌گردد.

در پایان نیز مصرف‌کننده نهایی جهت پرداخت ۱۱،۰۰۰،۰۰۰ ریال برای یک تخته قالی شش متری در شرایطی که رقبای بسیار در زمینه کف پوش به میدان آمده‌اند و خود را مطابق با سلیقه روز مشتری آراسته‌اند و علی‌الخصوص فرش نیز به عنوان یک کالای سرمایه‌ای جایگاه سابق خود را از دست داده است، انگیزه چندانی نخواهد داشت و تقاضا نیز در بازار رو به تحلیل خواهد رفت.

۶- ناکافی بودن حمایت‌های مالی دولتی از برگزاری نمایشگاه‌های فرش در داخل و خارج کشور و به طور کلی انجام تبلیغات و بازاریابی داخلی و بین‌المللی

حمایت واقعی دولت از برگذاری نمایشگاه‌های داخل و خارج و انجام تبلیغات به صورت زیرساختاری میسر نمی‌گردد مگر با فرهنگ‌سازی جهت جاری نمودن حضور فرش دستباف در زندگی روزمره که از ملزومات انکارناپذیر جهت حفظ این هنر صنعت می‌باشد، رسانه ملی در این راستا می‌تواند کمک شایان توجهی نماید، زیرا بزرگ‌ترین نیاز در این مقوله بازگشت جایگاه پیشین قالی دستباف در متن روزمره زندگی استفاده مستمر از قالی دستباف در دکوراسیون برنامه‌های مختلف آن رسانه یکی از موثرترین راهکارها در راه بازگرداندن قالی دست باف به جایگاه پیشینش در متن زندگی روزمره است. پیشنهاد دیگر استفاده از فرش دستباف در لیست جوایز برنامه‌ها و مسابقات مختلف سازمان و ارگان‌های دیگر می‌باشد تا به این طرق هم راه معرفی طرح‌ها، نقشه‌ها و ارزش قالی‌های دست باف ایرانی در خلال تبلیغاتی که در مورد جوایز برنامه‌های مختلف انجام می‌پذیرد هموار گردد و هم با این سیاست‌های حمایتی بازار گردش داخلی این کالا رونق گرفته و از نتایج آن در تامین معیشت اقشار کم درآمد و زحمتکش جامعه و ایجاد اشتغال و جلوگیری از رشد نرخ بیکاری و به تبع آن توسعه عدالت اقتصادی بهره‌مند شد.

۷- عدم‌پرداخت وام‌های متعلقه به بخش صادرات به دلیل پیچیدگی‌های بانکی

به‌رغم تصویب وام‌های صادراتی جهت تقویت بخش صادرات، ولی متاسفانه به دلیل درخواست ضمانت‌های متعدد و پیچیدگی‌های موجود در مسیر کانال‌های بانکی پرداخت حتی ۲۰ درصد از این وام‌ها نیز میسر نشده است که لازم است در این مورد چاره‌جویی گردد

۸- عدم‌وجود زیرساخت و آموزش جهت توسعه تجارت و فروش الکترونیک قالی و ایجاد نمایشگاه‌های مجازی

انجام کار پژوهشی و به کارگیری روش‌های علمی بازاریابی جهت خلق بازارهای جدید و توسعه بازارهای موجود از جمله اهداف اولیه وزارت‌های بازرگانی در کلیه کشورها می‌باشد. بدیهی است انجام هرگونه هزینه‌ای در این مورد و تشکیل مراکز مختلف و کارآمد در این جهت جزو شروط اولیه در بدنه اقتصادی یک کشور است.

۹- نوسانات بسیار شدید و غیر‌منطقی روزانه نرخ ارز

نوسان ده درصدی در روز در مورد برابری نرخ یک واحد پول در برابر ارزهای دیگر حادثه‌ای است که فقط در حوادثی نظیر یازدهم سپتامبر ممکن است رخ دهد و اگر ما در اقتصادمان به سادگی و به کرات شاهد چنین نوساناتی بوده‌ایم به آن معنی نیست که اقتصاد ایران در برابر چنین ضربه‌هایی رویین تن شده است، بلکه همگی میهمان جیب خودمان هستیم و بهای گزاف آن را از اقتصاد ملی می‌پردازیم.

آشفتگی در بازار ارز و نوسانات شدید قیمت اصولا بستری برای صادرات و به طور کلی هر گونه فعالیت اقتصادی دیگر باقی نمی‌گذارد تا بتوان به اصلاح و بهینه‌سازی ساز و کارهای اقتصادی فکر کرد.