اهمیت تجاری و سیاسی متقابل ایران و هند بررسی شد
برآمدن هند
شبهقاره هند که شامل کشــــــورهـــایـــی همــچون بنگلادش، بوتان، هند، مالدیو، نپال، پاکستان و سریلانکا است، از نظر ژئوپلیتیک و اقتصادی، جایگاهی بسیار حساس و استراتژیک دارد. هند با جمعیتی بالغ بر ۱.۴میلیارد نفر و تولید ناخالص داخلی بیش از ۳.۴تریلیون دلار، بهعنوان محور اصلی تحولات منطقهای شناخته میشود. بهرغم چالشهای داخلی نظیر نابرابری اجتماعی، فقر و منازعات قومی و مذهبی، این کشور توانسته است با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و توسعه اقتصادی پایدار، نقش خود را در معادلات جهانی تقویت کند. رقابت ژئوپلیتیک میان هند و چین که با خصومت تاریخی هند و پاکستان همراه است، شبهقاره هند را به یکی از مناطق حساس و پرتنش جهان تبدیل کردهاست. چین با اجرای پروژههای عظیم زیرساختی، درصدد افزایش نفوذ خود در این منطقه است. در مقابل، هند با تقویت روابط استراتژیک با قدرتهای جهانی مانند ایالاتمتحده و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، تلاش میکند تا موازنه قدرت را در منطقه به نفع خود تغییر دهد. برای ایران، اهمیت این تحولات و نقش هند در آنها از چندین منظر قابلتوجه است. از یکسو، اولویت بخشی به همکاریهای اقتصادی و تجاری با هند میتواند به تقویت پیوندهای استراتژیک در حوزههای انرژی و حملونقل کمک کند و ایران را به یکی از شرکای مهم هند در منطقه تبدیل کند. از سوی دیگر، تنوعبخشی به روابط خارجی و استفاده از هند بهعنوان یک شریک استراتژیک میتواند به متعادلسازی نفوذ روبهرشد چین در منطقه کمک کند و ایران را در مواجهه با چالشهای ژئوپلیتیک منطقه، در موقعیت بهتری قرار دهد.
در این راستا، دولت ایران باید به توسعه بندر چابهار بهعنوان دروازهای استراتژیک برای هند توجه ویژهای داشتهباشد و از این فرصت برای جذب سرمایهگذاریهای هندی و تقویت موقعیت استراتژیک خود در منطقه بهرهبرداری کند، همچنین بخشخصوصی ایران میتواند از طریق مشارکت در پروژههای زیرساختی و صنعتی با هند، به توسعه اقتصادی کشور کمک کند و از فرصتهای تجاری در بازار بزرگ هند بهرهمند شود. شبهقاره هند به تنهایی یک منطقه جغرافیایی و شامل بنگلادش، بوتان، هند، مالدیو، نپال، پاکستان و سریلانکا است. این شبهقاره از شمالشرق با آسیایشرقی، از شمالغربی با آسیایمرکزی، از غرب با غرب آسیا و از شرق با آسیای جنوبشرقی همسایه است. چین، روسیه و ایالاتمتحده شناختهترین بازیگران منطقه هستند و گاهی اتحادیه اروپا و بسته به موضوع، عربستانسعودی، قطر و ایران نیز میتوانند بازیگرانی در سطوح گوناگون بازشناسی شوند. قرارگرفتن شبهقاره هند در نقطه اتصال قارهای با اقیانوس هند در محور شمالی- جنوبی و همچنین در نقطه اتصال اقیانوس آرام بهسوی اقیانوس هند و نوار شرقی آفریقا اهمیت اجتنابناپذیری در حملونقل بینالمللی دارد.همسایگی سه قدرت اتمی هند، پاکستان و چین توام با تاریخی از خصومت و رقابت میان هند و پاکستان از یکطرف و هند و چین از طرف دیگر، این شبهقاره را به انبار باروت هستهای تبدیل کردهاست. تلاش چین برای دستیابی به دریای عمان از طریق کریدور اقتصادی پاکستان تا بندگوادر همزمان با افزایش چشمگیر سرمایهگذاری چین برای توسعه معادن افغانستان در عمل پای چین را به شبهقاره هند باز کردهاست. به همین ترتیب، چین پیش از آمر یکا، اولین و مهمترین شریک تجاری هند محسوب میشود. هند با یکمیلیارد و چهارصد و هفدهمیلیون نفر جمعیت، سهتریلیون و چهارصد و هفدهمیلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و بیش از ۸۰میلیارد دلار بودجهنظامی، همچنان کانونیترین کشور در شبهقاره بوده و همچنان خواهد بود. این موقعیت مرکزی از یک طرف موجب اثرگذاری نامتوازن هند بر سایر کشورهای شبهقاره هند شده و از طرف دیگر رقابت میان قدرتهای بزرگ از جمله چین برای کشاندن کشورهای کوچکتر بهسوی خود را دامن زده است. هند بهرغم رشد اقتصادی چشمگیر در سالیان گذشته، همچنان از فقر، کوچکی طبقه متوسط شهرنشین و نابرابری در درآمد و فرصتها رنج میبرد. منازعات قومی و مذهبی یکی از خطرات دائمی است که کانونهای بحرانی مانند کشمیر و تبت را بهجزئی از ترتیبات ژئوپلیتیک این منطقه تبدیل کردهاست، با این حال شبهقاره هند یکی از فرصتهای اقتصادی برای کشورهای درحالتوسعه و آماده برای صادرات محصولات پایه، نیمه ساخته و کالاهای نهایی و منبعی بیپایان برای تامین نیروی انسانی ارزان برای دهههای آتی است.
مروری بر اقتصاد شبهقاره
در سال۲۰۲۳ مجموعا کشورهای شبهقاره، ۵۳۰میلیارد دلار صادرات و در مقابل ۱۹۶میلیارد دلار واردات را ثبت کردند. ۵مقصد نخست صادراتی کشورهای شبهقاره ۳۸درصد از کل ارزش آن را تشکیل میدهد. به همین ترتیب، واردات این کشورها از ۵ مقصد نخست وارداتی، ۴۳درصد از کل ارزش آن را دربر میگیرد. تا آنجاکه به رقبای تجاری ایران مربوط میشود، صادرات ۱۲۵میلیارد دلاری کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به شبهقاره هند در مقابل واردات ۵۶میلیارد دلاری از آن که منجر به تراز مثبت ۶۹میلیارد دلار به نفع شورای همکاریشده، عمق پیوندهای تجاری میان این دو را آشکار میکند. در این بین، سهم هند ۸۸درصد از کل ارزش تجارت کشورهای شورای همکاری با شبهقاره است. جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی شورای همکاری در شبهقاره هند طی سه دههگذشته روند روبهرشدی را نشان میدهد. ارزش سرمایهگذاری این گروه کشورها در سال۲۰۲۲ با افزایش ۹درصدی نسبت به سال۲۰۲۱ به ۵۶میلیارد دلار رسید.
ارزش تجارت ترکیه، رقیب تجاری دیگر ایران، با کشورهای شبهقاره هند در سال، ۲۰۲۳ حدود ۱۲میلیارد دلار بوده که کاهش ۲۰درصدی را در مقایسه با سال۲۰۲۲ تجربه کردهاست. تراز تجاری ترکیه با کشورهای شبهقاره هند طی سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ همواره به نفع کشورهای این شبهقاره مثبت بودهاست. بهعنوان مثال، در سال۲۰۲۳ ترکیه با صادراتی به ارزش ۲.۸میلیارد دلار در مقابل وارداتی به ارزش ۹.۲میلیارد دلار، تراز منفی ۶ میلیاد دلاری را با کشورهای شبهقاره هند تجربه کردهاست.
اهمیت متقابل ایران و هند
پیوندهای تاریخی ایران و هند، احساسات مشترکی مملو از دوستی و اشتراکات فرهنگی را برمیانگیزد. بیرون از شبهقاره، ایران نزدیکترین دوست تاریخی هند شمرده میشود. بهعلاوه، از دیدگاه دهلینو، ایران در نقطه اتصال خلیجفارس به آسیایمرکزی، واجد ارزشی استراتژیک برای سیاست قارهای هند است. همسایگی ایران با افغانستان همواره به منزله وزنهای موازنهدهنده نهتنها دربرابر نفوذ پاکستان بلکه هدایت افغانستان بهسوی دریاهای آزاد دیده شدهاست. ایران هم در خلیجفارس و هم در تنگه بابالمندب از امتیاز منحصربهفردی برخوردار است، با اینوجود هند به دلیل وابستگی به بازار کار، انرژی و سرمایهگذاری کشورهای عرب خلیجفارس، تمایلی برای ورود به رقابتهای منطقهای ایران و این کشورها نشان ندادهاست. یکی از بدترین سیاستها، مجبورکردن هند برای انتخاب بین ایران و کشورهای عرب خلیجفارس است.
هند برای موازنهچین در ایجاد حوزههای نفوذ به رابطهای صمیمانه با شورای همکاری خلیجفارس، ایران و ترکیه نیاز دارد. در بزنگاههایی که رقابتهای منطقهای در غرب آسیا شعلهور میشود، هند روزهای سختی را تجربه میکند. منازعات ایران و اسرائیل نیز برای هند وضعیتی نامطلوب محسوب میشود. هند شریکی پایدار برای تسلیحات و تکنولوژی اسرائیل است و انتخاب میان ایران و اسرائیل، آخرین چیزی است که رهبران هند خواستار آن هستند. تنشهای ایران و ایالاتمتحده نیز برای هند دردسرساز بودهاست. دهلینو از حامیان پرحرارت توافق برجام در سال۲۰۱۵ بود. ا ین توافق با گشودن افق مصالحه و کاهش تنش میان ایران و غرب نهتنها میتوانست برای هند نویدبخش دورانی آسودهتر در مجاورت مهمترین منابع انرژی آن باشد، بلکه سرانجام تحقق کریدور شمال- جنوب در کاستن از فشار محدودیتهای جغرافیایی بر هند را آسان میکرد.
ملاحظات ژئوپلیتیک برای سیاستگذاری
رقابتهای اقتصادی قرن بیستویکم، در آسیای پاسیفیک قرارگرفته و تسلط بر اقیانوس هند، جایزه این رقابت میان چین و ایالاتمتحده است. در این باز بزرگ دریایی، هند ناگزیر از ایستادن در کنار ایالاتمتحده است و از مواهب برتری غایی ایالاتمتحده در حفظ استقلال حوزه نفوذ و برتری در اقیانوس هند منتفع خواهد شد.
ایران همزمان بازیگری متوسط اما کلیدی در حاشیه اقیانوس هند بهحساب میآید که به دو ورودی بابالمندب و تنگه هرمز از میان هفت ورودی این اقیانوس دسترسی دارد.
چین و ایالاتمتحده در این رقابت سرنوشتساز برای قرن حاضر، بیوقفه در حال جستوجوی متحدانی در حاشیه اقیانوس هند هستند. در سایه ذکاوت ژئوپلیتیک است که کشورهایی مانند ویتنام، فیلیپین، مالزی و اندونزی و کمی دورتر، هند، ترکیه و عربستانسعودی با ایستادن در ناحیه خاکستری میان این دو ابرقدرت، امنیت و ثروت خود را حفظ میکنند.
هرچند هند برای رقابت و توازن با چین به ایالاتمتحده و البته شرکای کوچکتر مانند ژاپن، استرالیا و بریتانیا وابسته است اما همزمان در حال هدایت رقابت هوشمندانه با چین در بسط حوزههای نفوذ فراتر از شبهقاره از جمله در خلیجفارس، آسیای مرکز و قفقاز است؛ رقابتی که برای ایران پنجره فرصتی طلایی میگشاید.
هند در قفقاز جنوبی نیز رقابتی توامان با ترکیه و چین را مدیریت میکند. رابطه دوستانه میان هند و ارمنستان هم به لحاظ تاریخی و هم در حوزههای تجاری؛ جاییکه تجارت تراشه الماس آن به شهرت رسیده، دربرابر روابط دوستانه پاکستان با جمهوریآذربایجان قرارگرفتهاست. موازنه و ثبات در قفقاز جنوبی همچنین برای ایران اهمیت دارد و این یکی از دلایلی است که ایران میتواند در تثبیت جای پای هند در این منطقه منافعی را جستوجو کند.
همین وضعیت در آسیایمرکزی نیز تکرار میشود. منابع اصلی اورانیوم هند از منطقه ازبکستان تامین میشود؛ همانطور که به تامین انرژی از ترکمنستان امیدوار است. از همه این موارد مهمتر، رابطه روسیه با هند است. رابطه روسیه با هند رابطهای سنتی، قدیمی و بسیار عمیق است. عمده سلاحهای نظامی هند از روسیه تامین میشود. عمده زیردریاییهای هند، روسی هستند. صنایع اتمی هند نیز عمدتا روسی است تا جاییکه برای ایالاتمتحده به عرصه رقابت ناپذیر تبدیل شدهاست.
هرچند که انگیزه اولیه هندیها برای چابهار کار با افغانستان بود اما این ناحیه یکی از مهمترین نقاط اتصال به آسیایمرکزی، افغانستان، قفقاز و روسیه است. با توجه به حجم وسیع صادرات و واردات هند از مسیر چابهار، پتانسیل بالایی در این بندر وجود دارد که در کارکرد ثانوی خود میتواند پایگاهی فعال برای هند به هدف جمعآوری اطلاعات و راهاندازی پروژههای آتی باشد. استفاده از چابهار برای توسعه حوزه مکران و ایران خاوری، ضروری است. همچنان ضروری است تکمیل خط راهآهن چابهار- زاهدان باید در اولویت قرار گیرد. تکمیل این شبکه راهآهن و اتصال آن به شبکه آسیایمرکزی و حتی به افغانستان بسیار حائزاهمیت است.
توصیههای سیاستی به بخش خصوصی
اتاق بازرگانی میتواند منادی متقاعدکردن دولت در تسریع انعقاد موافقتنامه تجارت ترجیحی با هند و همینطور اولویتدهی دولت به تسهیل و اصلاح فرآیندهای گمرکات ایران باشد. افزایش صادرات به هند میتواند فرصتی را برای جبران کسری تجاری از طریق فراهمآوردن زمینه توسعهتجارت بخشخصوصی ایجاد کند و تنظیم موافقتنامه تجارت ترجیحی در تسهیل این هدف تعیینکننده است.
مشارکت عمومی- خصوصی با همکاری طرف هندی و بخشخصوصی ایران میتواند اشکال تازه و مبتکرانهای به خود بگیرد. در صورت اعطای مجوزهای لازم، بخشخصوصی بهجای دولت در بخش سرمایهگذاری و با مشارکت تکنولوژی هندی قادر است گامی بلندتر برای توسعه کریدور شمال- جنوب بردارد.
در راه بهبود سازوکارهای مذاکراتی، تقویت سه نهاد اتاق مشترک هند و ایران، گروه دوستی هند و ایران و گروه پارلمانی هند و ایران، به ارتقای مناسبات در سطوحی غیراز آنچه میان دولتها بهطور مرسوم رخ میدهد، یاری خواهد رساند.
تشکیل ساختارها و نهادهای حمایت از تجارت توسط اتاق بازرگانی؛ بهعنوان مثال ایجاد ساختار حقوقی برای مشاوره به تجار با هزینه بسیار پایین، ممکن است تاثیر چشمگیری بر بهبود مناسبات و کاهش عدمقطعیتها در روابط دوجانبه با هند برجای بگذارد.
فرصت همکاری با هند به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران همیشه زنده خواهد ماند، اما آنچه اهمیت دارد چگونگی فعالسازی بخشخصوصی در این مسیر است. بهجای تمرکز بر لغو تحریمها، ورود به مذاکرات موردی با هند، فرصتهای طلایی قابلتوجهی برای چابهار، مکران و شرق با توجه به حوزه نفوذ هند در آسیایمیانه، قفقاز، روسیه و افغانستان وجود خواهدداشت.