دیدگاه
جای خالی صنعت غذا در هیات رییسه اتاق ایران
صنعت غذای ایران با سهمی ۲ درصدی در تولید ناخالص داخلی و ۱۰ درصدی از ارزش افزوده بخش صنعت کشور که در حال افزایش نیز است، از مهمترین و رقابتیترین بخشهای اقتصاد ایران است تا جایی که حدود ۱۰ هزار واحد کوچک و بزرگ صنعت غذای کشور با سرمایهگذاری در نقاط مختلف کشور ضمن ایجاد فرصتهای شغلی بسیار و تامین بخش عمده نیازهای داخل کشور، صادرات ۴/۱ میلیارد دلاری را نیز برای کشور به ارمغان آوردهاند.
ابوالحسن خلیلی *
صنعت غذای ایران با سهمی ۲ درصدی در تولید ناخالص داخلی و ۱۰ درصدی از ارزش افزوده بخش صنعت کشور که در حال افزایش نیز است، از مهمترین و رقابتیترین بخشهای اقتصاد ایران است تا جایی که حدود ۱۰ هزار واحد کوچک و بزرگ صنعت غذای کشور با سرمایهگذاری در نقاط مختلف کشور ضمن ایجاد فرصتهای شغلی بسیار و تامین بخش عمده نیازهای داخل کشور، صادرات ۴/۱ میلیارد دلاری را نیز برای کشور به ارمغان آوردهاند. اهمیت روز افزون غذا و مشکلات فراوان تامین آن در سطح بینالمللی سبب شده تا سازمان ملل متحد تامین غذای بیشتر برای مردم و کاهش فقر غذایی را یکی از اهداف هزاره محسوب کند. این معضل در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به عنوان منطقهای که عمدتا واردکننده غذا است و بسیاری از کشورهای منطقه فاقد پتانسیلهای طبیعی برای تولید غذا هستند، اهمیت مضاعف دارد، اما همین تنگنا فرصتی را برای صنعت غذای کشورمان فراهم آورده تا با اتکا به تنوع اقلیمی کشور و تولید محصولات متنوع کشاورزی ایران نه تنها غذای مورد نیاز کشور، بلکه غذای مردم منطقه را تامین نماید.
اما این توانمندی طبیعی با تهدیداتی نیز همراه است. نخست آنکه صادرات غذا به دلیل حساسیتهای سیاسی و استانداردهای بسیار سختگیرانه کار دشواری است که صنعتگران کشورهای مختلف به مدد حمایتهای دولتی موفق به انجام آن میشوند. آنها با حفظ بازارهای داخلی برای تولیدکنندگان خود و انجام لابیهای تجاری و سیاسی در سطح بینالمللی به صنعتگران تولیدکننده غذا برای حضور در بازار جهانی بسیار رقابتی غذا کمک میکنند.
در مقابل توجه بسیار دولت به تامین غذای ارزان در داخل سبب شده نه تنها مرزهای کشور در برابر واردات غذای خارجی کاملا باز باشند، بلکه دولت با اعمال فشار بر تولیدکنندگان داخلی حاشیه سود آنان را چنان کاهش میدهد که تاب تحمل نوسانات بازارهای بینالمللی را که لازمه حضور در بازارهای جهانی است، ندارند دیپلماسی اقتصادی کشور نیز کمتر در پی حل مشکلات صنعت در بازارهای جهانی است.
صنعت غذا تاکنون به مدد ظرفیتهای خالی موجود مسیر توسعه را پیموده است، اما ادامه این مسیر و تحقق کامل پتانسیلهای صنعت بدون حضور موثر در عرصههای تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور غیرممکن است. اتاق ایران یکی از مهمترین عرصههای تصمیمسازی اقتصادی و تجاری کشور است که ستاره اقبال آن در نهادهای تصمیمگیر کشور در پی ابلاغ اصل ۴۴ و به میدان آمدن بخش خصوصی، درخشش چشمگیری یافته است. اکنون ۷۱ نفر از فعالان صنعت غذا و ۱۹ نفر از فعالان عرصه تولید محصولات کشاورزی در اتاقهای بازرگانی سراسر کشور از مشهد تا ارومیه و از رشت تا اهواز و خاصه تهران حضور دارند و این فرصت تاریخی برای آنان فراهم شده تا با کسب حداقل یک کرسی در هیاترییسه اتاق ایران مسائل این صنعت را در اتاقهای تصمیمگیری کشور به درستی پیگیری کنند. دو چیز را نباید در این مورد از خاطر ببریم؛ نخست آنکه آنچه صنعت خودرو را به مهمترین حوزه صنعت کشور بدل کرده اهمیت ذاتی آن نیست، بلکه حضور درست و به موقع صنعتگران خودرو در مراکز تصمیمگیری کشور است و دوم اینکه مساله صنعت غذا در همه جای ایران یکسان است. در خراسان صنعتگران غذا همان مشکلاتی را احساس میکنند که فعالان صنعت در ارومیه تحمل میکنند پس لازم است به جای آنکه در پی حل محلی مشکلات خود باشیم جهانی بیندیشیم و ملی عمل کنیم.
*عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران
ارسال نظر