در یادداشت‌‌‌‌های پیشین به بازخوانی یک مناظره مشغول شدیم. مناظره سید‌حمید حسینی و پدرام سلطانی که پس از ایجاد انشعاب در جریان تحول‌خواهی مقابل یکدیگر قرارگرفته‌‌‌‌اند. حسینی همچنان با پرچم تحول‌خواهی در انتخابات اتاق بازرگانی به میدان آمده است و سلطانی تیم جدیدی با نام ائتلاف برای فردا را راهی رقابت اتاق تهران کرده‌است.

و اما سیاسی‌‌‌‌کاری؛ در این مناظره حسینی درباره انشعاب تحول‌خواهان می‌گوید: «من از این انشقاق گلایه‌‌‌‌مندم و همه دوستان هم این انتقاد را دارند که انشقاق در اتاق موجب می‌شود اتفاقات مشابهی در شورای شهر و مجلس هم رخ دهد. همه می‌گویند شما که قشر فرهیخته و عمل‌‌‌‌گرایی بودید و از همه خود را آگاه‌‌‌‌تر به مسائل سیاسی و اقتصادی کشور می‌دانید؛ چرا با دست خود این انشقاق را ایجاد‌کرده‌‌‌‌اید؟ دوستان به من اصرار کردند که در گروه تحول بعضی افراد نباشند، من گفتم تحول یک برند است و در حال‌حاضر می‌بینیم کسانی که می‌گفتند تحول نباشد الان با شعار تحول آمده‌‌‌‌اند و کار می‌کنند.

او ادامه‌می‌دهد: «ما اعتقاد داریم که تحول‌‌‌‌طلبی در اتاق و اقتصاد معادل اصلاح‌‌‌‌طلبی در سیاست است. ما اصرار داریم که یک جریان سیاسی هستیم اما آقایان اصرار دارند که اصلا گرایش سیاسی ندارند. لیست را هم طوری داده‌اند که افراد حاضر در آن هیچ گرایش سیاسی نداشته باشند. ما ابایی نداریم از اینکه بگوییم ما در کشور کارکرد اقتصادی احزاب را داشته باشیم و به‌عنوان افراد اصلاح‌‌‌‌طلبی باشیم که دارای ایده‌های اقتصادی بوده و در صحنه اقتصادی کشور نقش بازی می‌کنیم.»

سخنان حسینی امروز نیز در آستانه انتخابات مجلس و با بحرانی که در انتخابات اتاق ایران به‌وجود آمده است جای تامل دارد. انتخابات اتاق بازرگانی هرقدر هم که بر غیرسیاسی بودن آن تاکید شود، سیاسی است. اساسا انتخابات، بگویید انتخابات مبصر کلاس دبستان، عملی سیاسی است.

اینکه دولت اکنون با این دست‌فرمان با انتخاباتی که به اعتقاد بسیاری قانونا تمام شده‌است، چنین برخوردی انجام می‌دهد این پالس منفی را به بدنه جامعه منتقل می‌کند که رویکرد به انتخابات در هر سطحی سختگیرانه و حذفی خواهد بود. اما حسینی در ادامه سخنان خود به نکته‌‌‌‌ای اشاره می‌کند ‌‌‌‌که از جنبه‌‌‌‌ای دیگر جالب‌توجه است؛ او حرف خود در مورد سیاسی‌‌‌‌کاری را دقیق‌تر عنوان کرده و می‌گوید در تاریخ اتاق بازرگانی هرگاه بوی سیاست از اتاق ساطع‌شده، دولت با آن برخورد کرده‌است.

حسینی می‌گوید: «بعضی‌‌‌‌ها شعار می‌دهند که سیاسی‌‌‌‌ها آمده‌‌‌‌اند؛ اصلا خود این حرف سیاسی است. کسی که لیستی را متهم به سیاسی بودن می‌کند خود سیاسی‌‌‌‌تر است. اتاق همیشه سیاسی بوده‌است. به قول آقای خاموشی اتاق خصوصی‌‌‌‌ترین نهاد دولتی و دولتی‌‌‌‌ترین نهاد خصوصی است. هیچ‌جا در قانون اتاق نگفته است اتاق متعلق به بخش‌خصوصی است. در قانون گفته شده‌است اتاق متعلق به بنگاه‌های اقتصادی است.»

او می‌افزاید: «شاید یکی از نقاط افتراق جدی ما در همین است که ما بخواهیم جریانات اتاق را با جریانات سیاسی شبیه‌‌‌‌سازی کنیم، یعنی تحول‌‌‌‌طلبی در اتاق را معادل اصلاح‌‌‌‌طلبی در سیاست بدانیم. ما این را درست نمی‌دانیم. ما فکر می‌کنیم جامعه ما یک جامعه سیاست‌‌‌‌زده است. اتفاقا یکی از تلاش‌هایی که باید بکنیم این است که سایه سیاست را از سر اقتصاد برداریم. مگر ما مرتب نمی‌‌‌‌گوییم سایه سنگین سیاست بر سر اقتصاد است؟ یکی از مصادیق آن همین است که ما بخواهیم اتاق‌ها را به سیاسیون بچسبانیم. ما اینکه تحول‌‌‌‌خواهی معادل اصلاح‌‌‌‌طلبی است را درست نمی‌دانیم.

 تاریخچه اتاق، قبل و بعد از انقلاب نشان می‌دهد که هر زمان اتاق سمت‌‌‌‌وسوی سیاسی پیدا کرده است با آن برخورد شده‌است. اتاق در تاریخ ۱۳۰‌ساله خود دوبار تعطیل‌شده‌است و دلیل آن نیز همین استشمام بوی سیاسی از آن است.» آیا این روزها در حال تماشای برخورد سوم هستیم؟و آیا این ماجرا ختم به خیر خواهد شد؟