علاوه‌بر این برخاستن توفان مشروطه واقعه‌‌‌‌‌‌ای چنان بزرگ و جدید بود که هدایت امور مربوط به آن از توانایی کل جامعه ایران خارج بود و تجار تنها بخشی از این جامعه بودند. انجمن تجار نیز از‌میان‌رفت بدون آنکه اساسا اثری از حیات بروز داده باشد.

 آشفتگی دوران مشروطه با وقوع جنگ‌جهانی اول دوچندان شد. نیروهای نظامی دول درگیر در جنگ، بدون اعتنا به اینکه دولتی و مردمی در ایران وجود دارد، کشور را وارد جنگی کردند که نه ارتباطی به ایران داشت و نه مردم و دولت علاقه‌‌‌‌‌‌ای به شرکت در آن داشتند. عوارض دنیای مدرن کم‌‌‌‌‌‌کم خود را برای ایرانیان آشکار می‌کرد. این نشانه‌‌‌‌‌‌ها ابتدا در کالاهای باکیفیت بریتانیایی و تجارت بین‌الملل خود را نشان داد، سپس روی دیگر چهره خود را نمایان کرد. برتری صنعتی در ادوات نظامی ورود به ایران را چنان آسان و بی‌‌‌‌‌‌اعتنا به خواست ملت و دولت مقدور کرد که استقبال اولیه از مدرنیته به تخاصم و بدبینی تبدیل شد.

در داخل نیز مشروطه عملا تغییری در ‌ترکیب نیروهای سیاسی ایجاد نکرد و با اندک فاصله‌‌‌‌‌‌ای همان نظم قدیم حاکم شد. در این شرایط نامساعد، تجار ایرانی بار دیگر به تاسیس نهادی برای فعالیت جمعی اقدام کردند و اتحادیه تجار به‌دنیا آمد. این اتحادیه بیشترین قرابت را در قیاس با دو انجمن پیشین با انجمن امروزی بازرگانان ایران دارد، پس از اتمام جنگ‌جهانی اول، تجار نخست در تهران گردهم آمدند و در منزل حاجی‌محمد جعفرآقا تاجر خامنه در دروازه قزوین انتخابات اعضای عمومی را برگزار کردند.

نظام‌‌‌‌‌‌نامه اساسی آن به ریاست حاج محمدحسین امین‌‌‌‌‌‌الضرب به تصویب رسید ‌و توسعه و‌ ترویج تجارت و صناعت و فلاحت از اهداف اصلی آن عنوان شد. از دیگر اهداف مهم این اتحادیه یکی توسعه امر آموزش به واسطه تاسیس مدارس تجاری بود و دیگری مشاورت و ارائه پیشنهاد به مقامات دولتی در باب امور تجاری. نکته دیگری که در اهداف مکتوب آن به‌چشم می‌خورد اهتمام در پیشرفت قوانین فقهی است.

 اما دیگر قوانین آن که با شکل کنونی انجمن بازرگانان ایران مشابهتی دارد، از جمله در تقسیم اعضا به عمومی و منتخب بود که در آن اعضای منتخب به مدت دو سال ‌برگزیده می‌‌‌‌‌‌شدند. علاوه‌بر این بر اساس قوانین آن اعضا تنها باید به امر تجارت اشتغال می‌‌‌‌‌‌داشتند و مستخدمین دولت از عضویت محروم می‌‌‌‌‌‌شدند. انتخابات با حضور انجمن ۸‌نفره نظارت صورت می‌گرفت که ۳ نفر از سوی اتحادیه تجار و ۵‌تن دیگر از تجار بصیر خارج از اتحادیه انتخاب می‌‌‌‌‌‌شدند، با این‌وجود عملکرد این اتحادیه به‌نظر بیشتر با محوریت شخصی پیش‌می‌رفت و این شخص امین‌‌‌‌‌‌الضرب تاجر بود. اموری که این اتحادیه به انجام آن اهتمام داشت در ابتدا تقریبا تماما فعالیت صنفی بود. رفع اختلافات درونی تجار، نوشتن اعتبارنامه و معرفی‌‌‌‌‌‌نامه برای تجاری که قصد تجارت با کشورهای خارجی داشتند و نیز مذاکره بر سر امور و قوانین تجاری با دولت ایران که حضور امین‌‌‌‌‌‌الضرب در تمامی این امور برجسته است. اتحادیه‌‌‌‌‌‌های تجاری شهرستان‌ها و خارج از کشور از جمله در مصر نیز تشکیل شد.

 شرایط سیاسی ایران در این دوران بسیار بی‌‌‌‌‌‌ثبات بود تا حدی که می‌توان از آن به دوره بی‌‌‌‌‌‌دولتی تعبیر کرد. خسارات جنگ، ناامنی راه‌‌‌‌‌‌ها، کشمکش‌های بی‌‌‌‌‌‌پایان سیاسی و عجز مطلق دولت در ‌برابر امور تحمیلی دولت‌های خارجی از جمله در زمینه تجارت از نشانه‌‌‌‌‌‌های آن است.

 تعادل میان صادرات و واردات وجود نداشت و تجار با استناد به آمار رسمی گمرک این مساله را به دولت تذکر می‌دادند؛ از جمله در دو سال‌۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ هجری‌قمری طی نامه‌‌‌‌‌‌ای بلندبالا کاهش صادرات کشور را ۸۸ کرور‌تومان اعلام و از خروج ۱۵۶ کرور‌تومان منابع نقدی کشور در ازای مازاد واردات شکایت کردند، از همین‌رو خواستار وضع ممنوعیت مطلق ورود کالاهای تجملی خارجی به کشور شدند که شامل صابون‌‌‌‌‌‌های عطری، کفش‌‌‌‌‌‌های چرمی و جوراب‌‌‌‌‌‌های زنانه می‌شد که هواخواه فراوان در ایران پیدا کرده بود. تجار همچنین بر لزوم تقویت صنایع داخلی و تقویت سیستم حمل‌ونقل تاکید می‌کردند. اموری که جملگی از توان دولت خارج بود.

 دیگر وجه این اتحادیه تقویت پیوندهای خود با مراجع مذهبی و شرکت در مراسم دینی برای تقویت اعتبار اجتماعی بود. تمامی این موارد را می‌توان از احساس ناامنی و خطری ناشی دانست که بخشی از آن تحمیل خارجی بود و بخشی دیگر به تغییر در مناسک روزمره مردم به سمت آداب تجدد و فرنگی‌‌‌‌‌‌مآبی بازمی‌‌‌‌‌‌گشت و تاکید تجار به شکل روزافزون بر احیای سنت‌‌‌‌‌‌های مذهبی و ممنوعیت ورود کالاهای خارجی متمرکز می‌شد. احساس غرور ازدست رفته حتی به تحسین پیروزی‌‌‌‌‌‌های مصطفی کمال‌پاشا در آناتولی در عقب‌راندن نیروهای فرانسوی و ایتالیایی و تحمیل آتش‌‌‌‌‌‌بس به بریتانیا منجر شد.

اتحادیه تجار با صدور بیانیه‌‌‌‌‌‌ای او را «حقیقتا ناصر اسلام» نامید و اعتراض و تنفر خود را نسبت به کسانی که «جابرانه و ظالمانه به علما اهانت روا و مسلمین را از وظایف دینی بازداشته و به مَشاهد متبرکه با نظر بی‌‌‌‌‌‌اعتنایی نگریسته» ابراز کردند. نکته جالب این بیانیه «اعتراض به تجاوزات حق‌‌‌‌‌‌شکنانه و تعدیات جابرانه»‌‌‌‌‌‌ بود که از سوی انگلیس انجام می‌گرفت اما این اعمال شرورانه را با نهایت احترام «دولت فخیمه بریتانیای کبیر» انجام می‌داد.

احساس ناامنی، جریحه‌‌‌‌‌‌دار‌شدن غرور ملی، بی‌‌‌‌‌‌اعتمادی به دولت ناتوان عصر و تمایلات هویت‌‌‌‌‌‌طلبانه ادامه حرکت این اتحادیه را که نخست صرفا هویتی صنفی داشت به‌تدریج دگرگون کرد. وقوع انقلاب اکتبر و برآمدن حکومت شوراها در روسیه تعاملات ایران با جهان را به واسطه مداخلات جدیدی که این غول جدید در تجارت با ایران اعمال می‌‌‌‌‌‌کرد چنان دگرگون کرد که ماهیت این اتحادیه به کلی تغییر یافت و آن را به یک نهضت تمام‌عیار بدل ساخت. ایران در آستانه تغییری اساسی و دوران‌‌‌‌‌‌ساز قرار گرفت و تجار نیز از مشارکت در آن برکنار نماندند و زمینه تشکیل اولین دولت حقیقتا مدرن ایران فراهم شد.

این مجموعه یادداشت برگرفته از پژوهش لیلا‌ترابی فارسانی با نام «از مجلس وکلای تجار تا اتاق ایران» است.