روزگار افسانهای امینالضرب
نفوذ در دربار
به مرور محمدحسن امینالضرب بر گستره فعالیتهای خود افزود و کار تجارت خود را به دربار تسری داد. او اسلحه و کالاهای تجملی برای دربار فراهم میکرد و به همین دلیل هم توانست توجه شخصیتهای بانفوذ حکومت و شخص ناصرالدین شاه را به خود جلب کند. شاه که اعتبار این بازرگان را میدید، لقب امینالضرب را به او داد و او را بهعنوان سرپرست ضرابخانه شاهی تعیین کرد. همزمان که امینالضرب سرپرست ضرابخانه شد، ایران دچار بحران نظام پولی بود؛ زیرا پول کشور همزمان بر پایه دو فلز طلا و نقره قرار داشت. بهجز این، در هر شهری ضرابخانهای قرار داشت که کار ضرب سکه را بهصورتی مجزا انجام میداد و هر کدام از سکهها، وزنی متفاوت داشتند. امینالضرب هم که نسل در نسل صراف بود متوجه این قضیه شد. پس از آن، نوزده ضرابخانه تعطیل شد و یک ضرابخانه خودکار که به کمک محمدحسن خان وارد تهران شده بود، سکه ضرب میکرد. از دیگر اقدامات تاثیرگذار حاج محمدحسن امینالضرب، تاسیس اتاق بازرگانی در ایران بود؛ اما چرا امینالضرب به فکر تاسیس این نهاد افتاد؟ در آن زمان امتیازات بسیاری که به روس و انگلیس اعطا شده بود، کار تجارت را برای بازرگانان ایرانی بسیار دشوار میکرد. از سوی دیگر هم کمبود نقدینگی در کشور منجر به ورشکستگی آنها شده بود. امینالضرب که با دربار در ارتباط بود و حالا دیگر اعتباری برای خودش دستوپا کرده بود، شکایات تجار را به شاه منتقل میکرد. در نهایت هم تلاشهای امینالضرب و جمعی دیگر از تاجران باعث تاسیس «مجلس وکلای تجار» شد. سرانجام دستخط شاه مبنیبر اجازه تشکیل مجلس شورایملی از منتخبان گروههای مختلف اجتماعی در سال۱۲۸۵ صادر شد. امینالضرب در سال۱۳۳۸ قمری بههمراه عدهای از تجار، هیات اتحاد تجار را تشکیل داد و ریاست آن را برعهده گرفت. یکی دیگر از اقدامات مهم این بازرگان، گرفتن دست مردم در جریان قحطی فراگیر ۱۲۸۶ بود. در این سال قحطی بزرگی چند شهر ایران را در خود فرو برد. امینالضرب در آن زمان، با خرید گندم از حاجی طرخان، بادکوبه و مازندران و انتقال آن به تهران تا حدودی با این وضعیت مقابله کرد و بخشی از ثروت خود را در این راه مصرف کرد.
کارخانه ابریشم
مدتی بعد که بار دیگر تجارت امینالضرب رونق پیدا کرد، کار انتقال برخی از کارخانهها به ایران را دنبال کرد. محمدحسنخان در سال۱۳۰۲ه. ق ماشینی را برای کارخانه ابریشمکشی از فرانسه خریداری و وارد ایران کرد. این کارخانه به قدری باشکوه بود که هنوز که هنوز است در خاطر کسبه آنها مانده است، یکی از سکنه قدیمی و میانسال محلهای که زمانی کارخانه ابریشم امینالضرب در آن قرار داشت، پس از گذشت چندین دهه تعریف میکند: «عمه من و خواهر شوهرم در این کارخانه کار میکردند. خود من سالهاست در همین محله ساکن هستم. صدای سوت کارخانه در تمام محله شنیده میشد.» برخی مورخان معتقدند آفتی که آن سال به جان کرمهای ابریشم افتاد، علت تعطیلی کارخانه ابریشم امینالضرب بود اما دلایل مختلفی برای تعطیلی کارخانه ابریشمکشی امینالضرب عنوان میشود.
برخی دیگر از مورخان معتقدند مهمترین دلیل تعطیلی کارخانه، کارشکنیهای روسیه بود؛ در واقع امینالضرب برای چرخاندن آن کارخانه با مشکلات زیادی مواجه بود؛ فقدان حضور حکومت مرکزی در گیلان و عدمحمایت از بازرگانان و سرمایهگذاران ایرانی از یکطرف، استهلاک قطعات دستگاههای کارخانه و عدمتمایل کشورهای تولیدکننده به تامین قطعات موردنیاز کارخانه از سوی دیگر و بهجز اینها، باجگیری حکام برای حمل کالاهای ابریشم از کارخانه، از جمله مشکلات این تاجر بود. در نهایت امینالضرب، کارخانه را بسیار زیر قیمت و به مبلغ ۱۰۰هزارتومان به دولت فروخت.