دو خواسته کلیدی فعالان اقتصادی از رئیسجدید سازمان توسعه تجارت
ماموریت مغفول سکاندار تجارت
همزمان با تغییر و تحول در ریاست سازمان توسعه تجارت، سیدابراهیم رئیسی در نشست ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که روز سهشنبه (۲۳شهریور) برگزار شد، بر ماموریت جدید متولی تجارت یعنی دوبرابر شدن صادرات غیرنفتی تاکید کرد. در این جلسه اعضای تیم اقتصادی لازمه رسیدن بهاین هدف را «اصلاح ساختار و مقررات صادراتی، افزایش سبد کالاهای دانشبنیان، پیشرفته و اشتغالزای صادرات و تقویت بازارچههای مرزی» اعلام کرده است؛ پیششرطیهایی که از دید فعالان اقتصادی برای رسیدن بههدف صادرات ۷۰ میلیارد دلاری کافی نیست.
در این میان، رئیس جدید سازمان توسعه تجارت مسیر ناهمواری را پیشرو دارد. هنوز تحریمها پابرجا و تجارت خارجی کشور بهشدت تحتتاثیر کرونا است. فرماندهی تجارت کشور با مدیریتی چندپاره مواجه است. در حالحاضر چهار نهاد و ارکان بهغیر از سازمان توسعه تجارت بهطور مستقیم در امر تجارت دخیل هستند. نهادهایی که تصمیمات متعدد، متناقض و لحظهای آنها تاثیر مستقیمی بر عملکرد تجارت کشور گذاشته است. درسالهای اخیر محدویتهای داخلی بیش از تحریمهای خارجی بر فعالیت فعالان اقتصادی اثر گذاشته است. همه این مسائل نشاندهنده راهی ناهموار برای توسعه صادرات غیرنفتی کشور است که «علیرضا پیمانپاک» بهعنوان رئیس جدید سازمان توسعه تجارت با آن روبهرو است.
رئیس جدید سازمان توسعه تجارت کیست؟
علیرضا پیمانپاک متولد ۱۳۵۹ است.او از اوایل دهه ۸۰ فعالیت اجرایی خود را آغاز کرد و اواخر این دهه با فاطمیامین نیز همکاری داشته است. نگاهی بهسوابق رئیس جدید سازمان توسعه تجارت نشان میدهد، عمر فعالیت اجرایی او در دو دهه اخیر عمدتا در بخش انرژی و بهطور ویژه در حوزه نفت و گاز سپری شده است. در سالهای اخیر نیز بهواسطه مدیریتش در شرکت مدیریت زنجیره تامین رضوی بیشتر بهسمت تجارت سوق پیدا کرده است. رئیس جدید سازمان توسعه تجارت در سال ۱۳۸۸ نماینده وزارت صنایع در کارگروه انرژی تدوین برنامه پنجم توسعه کشور بود. در سال ۱۳۸۹ نیز بهعنوان عضو کارگروه تدوین سند دیپلماسی انرژی فعالیت میکرد. البته همزمان در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۸۹مشاور معاونت انرژی سازمان پدافند غیرعامل بود. او مشاور ستاد تحول صنایع و معادن وزارت صنایع در سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ بود. در بیش از ۵ سال اخیر او عضو هیاتمدیره شرکت بازرگانی ایرا البرز و مدیر بازاریابی سامانه مدیریت دانشهمافزا نیز بود. گذشته از سوابق اجرایی پیمانپاک کلیه سوابق پژوهشی او نیز بهحوزه انرژی بازمیگردد. فعالیتهای پژوهشی او با نظرخواهی از صاحبنظران درباره استراتژی و تکنولوژی در صنعت گاز از پاییز ۱۳۸۳ شروع شد. برخی از پژوهشهای او بهطرح «استراتژیک گاز طبیعی آمریکا»، مطالعه «استراتژی توسعه فناوری در صنایع نفت و گاز نروژ»، بررسی «نظام ملی نوآوری در صنعت گاز کشور» و سند «دیپلماسی انرژی کشور بایدها و نبایدها» است. اما تحصیلات رئیس جدید سازمان توسعه تجارت، مهندسی طراحی فرآیندهای صنعت نفت و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی است.
چالشهای توسعه تجارت خارجی
در تمام سالهای گذشته تجارت خارجی کشور با چالشهای متعددی مواجه بوده، یکی از این چالشها نبود فرماندهی واحد در بخش تجارت خارجی کشور است. این موضوع را روسای سابق سازمان توسعه تجارت پیشتر به «دنیایاقتصاد» گفته بودند. از دید آنها یک نفر باید در تجارت خارجی تصمیمگیرنده و برنامهریز و مجری باشد اما اکنون این موضوع در سطح وزارتخانهها پخش شده است. هرچند همه میخواهند از تولید و صادرات حمایت کنند؛ اما چون وحدت فرماندهی وجود ندارد، در این زمینه موفقیتی حاصل نمیشود، در نتیجه سازمان نمیتواند بهتنهایی تصمیم بگیرد. گذشته از تعدد مراکز موازی تصمیمگیری، آنچه از دید فعالان اقتصادی منجر به عدمتوسعه تجارت مطابق برنامههای پیشبینی شده است؛ آزمون و خطاهای متعدد سیاستگذاران در جریان تصمیمگیری است. آزمون و خطایی که تاوان آن را فعالان اقتصادی دادهاند. اما برای خروج از این شرایط در گام نخست ایجاد فرماندهی واحد، در گام دوم اصلاح روابط بینالملل و در گام سوم حذف مصوبات، بخشنامهها و دستورالعملهای متناقض و مخل توسعه تجارت الزامی است. ما در رژیم تجاری باید بدانیم که چه کالایی را بهجای چه کالایی میتوانیم معامله کنیم. ما کشوری هستیم که در اوایل انقلاب تغییر رویکرد داشتیم. بهدلیل تحریمهایی که شکل گرفت، بهسمت داخلیسازی حرکت کردیم. واحدهای صنعتی بسیاری را در مناطق دورافتاده بدون توجیه اقتصادی ایجاد کردیم فقط بهاین دلیل که بهدو هدف ما پاسخ دهد؛ یکی اشتغال، یکی خودکفایی. حالا بهناگهان در دهه ۹۰ با بحث جهانیشدن و بزرگ شدن اقتصاد و تجارت خارجی روبهرو شدیم. در این شرایط صادرات باید همزمان با واردات حرکت میکرد اما این رویکرد در یک دورههای متوقف شد. ما خواهان صادرات بهکشورهای هدف بودیم، اما اجازه واردات را بهآنها را نمیدادیم.
محمدرضا مودودی، سرپرست اسبق سازمان توسعه تجارت پیشتر در گفتوگو با «دنیایاقتصاد»، با تایید این موضوع و نقد رژیم تجاری کنونی گفتهبود: ما در تعامل تجاری با همسایهها نیز مشکل داریم. ما نمیخواهیم کشورهای همسایه هرآنچه میخواهند بهایران صادر کنند؛ چون در داخل کشور تولید داریم. حتی آنچه تولید نمیشود و کشورهای دیگر قصد دارند بهایران بفرستند نیز از ترس اینکه جایگزین مشابه ایرانیاش شود، جلوی آن را میگیریم. آن تعللی که در تدوین رژیم تجاری حس میشود، ناشی از همین موضوع است. ما یک پارادایم ذهنی داریم بهنام حمایت از تولید داخلی اما هیچگاه نمیگوییم حمایت از تولید صادراتی.
او همچنین افزوده بود: وقتی بحث حمایت از تولید داخلی باشد، کالایی که بسیار مرغوب است و در کشور دیگر تولید میشود، اجازه واردات ندارد؛ ولی مشابه بیکیفیت آن در داخل کشور، میتواند توزیع شود. این امر موجب میشود تولیدکننده داخلی هم بدون واهمه از اینکه رقیبی وارد بازارش شود، نسبت بهبهبود کیفیت محصولاتش اقدامی نکند.به باور مودودی، تجربه جهانی نشان میدهد دولتها در یک مقطع از تولید داخلی حمایت کردند و پس از آن درهای اقتصاد را باز گذاشتند. اما در کشور ما این حمایت وجود دارد و درها نیز هیچگاه باز نمیشود. باید تکلیف را با خودمان روشن کنیم. بگوییم که ما در ۱۰ تا ۲۰ صنعت مزیت رقابتی داریم. تمام انرژی خود را بهآنها معطوف کنیم. بعد از آن تعرفه واردات در سایر کالاها را کاهش دهیم که دنیا هم بتواند بهما صادر کند.مودودی بهیک نکته دیگر اشاره کرده بود و آن موضوع تفکیک صادرات نفتی و غیرنفتی است. بهاعتقاد وی، درتمام دنیا فقط صادرات مهم است. اما در ایران صادرات نفتی، غیرنفتی و خام داریم. انگار دوست داریم تقسیمبندی داشته باشیم. در حالی که مهم، صادرات است. نفت و گاز و میعانات و پتروشیمی، همگی صادر میشوند. این تقسیمبندی عملا هیچ خاصیتی ندارد، فقط مسیر را گم میکنیم. یکسری پارادایمهای واقعیتری در پشتپرده هست که باید بهآنها جواب بدهیم. درگیری با این تقسیمبندیها و آمار و ارقام، ما را از اصل استراتژی دور میکند. او تاکید کرده بود: ایران در صادرات کشور جوانی است و نباید خود را با کشورهایی مانند اسپانیا که از گذشته این کار را انجام میداده، مقایسه کند. ما توانستهایم نسبت به پیشینه خودمان، رشد هزار درصدی را در صادرات داشته باشیم. اما آیا این رشد را در زیرساختها نیز ایجاد کرده بودیم که موجب این میزان رشد شده است؟ آیا در نوع نگاه دولتی در کشور هم بههمین میزان تغییر ایجاد شده بود؟ آیا بخشخصوصی ما هم همین میزان رشد داشته است؟ این اتفاقات هیچکدام نیفتاد.»
حمید زادبوم رئیس سابق سازمان توسعه تجارت نیز پیشتر در گفتوگو با «دنیایاقتصاد»، با تاکید بر وحدت فرماندهی در تجارت خارجی گفته بود: برای تحقق این اهداف توسعه در امر تجارت خارجی باید بهوحدت فرماندهی بهعنوان یک اصل مهم توجه شود؛ موضوعی که مصوبه شورایعالی صادرات و اساسنامه سازمان توسعه تجارت هم بر آن تاکید دارد. ممکن است پرسیده شود رسیدن بهنقطه بهینه در تجارت چگونه باید اتفاق بیفتد؟ این بهینهسازی باید توسط دستگاه متولی تجارت خارجی کشور انجام شود. اگر این اتفاق بیفتد و سازمان توسعه تجارت بهعنوان محور تجارت خارجی در کشور جا بیفتد، میتوان بهطرف نقطه بهینه حرکت کرد.وی تاکید کرده بود: ما سعی کردیم بهواردات کشور حرکت و جهت بیشتری دهیم و صادرکنندگان را توجیه کنیم، اقلامی را در مقابل صادرات خود وارد کنند که مورد نیاز کشور است. بهاعتقاد من، حتی میتوان بهصادرکنندگان بزرگ کمک کرد که کل تعهدات خود را از طریق واردات رفع کنند اما نه هر وارداتی؛ بلکه وارداتی که مورد نیاز است. بنابراین باید بهیک نقطه بهینه برسیم که البته رسیدن بهآن کار سختی است.