معیارهای شایستگی ریاست اتاق
نصرالله محمدحسین فلاح
عضو هیاتمدیره کنفدراسیون صنعت
در چند دهه اخیر داوطلبان حضور در سمتهای اجتماعی، برای برتریجویی یا جلوگیری از پیروزی رقیبان ابزار گوناگونی را بهکار گرفتهاند. بهکار بردن صفاتی چون دولتی، خصوصی یا نهادی از جمله این ابزار است که هدف آن بیش از آنکه اشاره به شایستگیها داشته باشد، خرابکردن چهره رقیب بوده است. این شیوه از مبارزات انتخاباتی گاه تا آنجا تعقیب میشود که فضای انتخابات را آلوده میکند. گویی این نوع مالکیت بنگاه یا سازمان است که شخصیت مدیران را میسازد و مدیران فاقد شخصیت مستقل هستند.
نصرالله محمدحسین فلاح
عضو هیاتمدیره کنفدراسیون صنعت
در چند دهه اخیر داوطلبان حضور در سمتهای اجتماعی، برای برتریجویی یا جلوگیری از پیروزی رقیبان ابزار گوناگونی را بهکار گرفتهاند. بهکار بردن صفاتی چون دولتی، خصوصی یا نهادی از جمله این ابزار است که هدف آن بیش از آنکه اشاره به شایستگیها داشته باشد، خرابکردن چهره رقیب بوده است. این شیوه از مبارزات انتخاباتی گاه تا آنجا تعقیب میشود که فضای انتخابات را آلوده میکند. گویی این نوع مالکیت بنگاه یا سازمان است که شخصیت مدیران را میسازد و مدیران فاقد شخصیت مستقل هستند. در فردای انقلاب غوغای تعهد و تخصص انتخاب شایستگان را به تاخیر انداخت و پس از آن بارها متحمل خسارتهای بهکارگیری افراد خودی ولی کمبهره از دانش مدیریت شدیم. اکنون طبقه بندیهای داشتن سابقه خصوصی و دولتی دستاویز حمله به داوطلبان مسوولیت است. با بروز مشکلاتی برای مدیر شایسته پیشین اتاق ایران و همزمان با طرح دوباره ریاست آن، این حربه کاربری دوباره یافته است.
اتاق ایران در شرایطی بسیار استثنایی که در فردای پیروزی انقلاب با آن روبهرو شد، صرفا با مدیرانی از جنس مدیران انقلابی تداوم حیات مییافت و هرنوع انتخاب دیگری میتوانست اتاق را به تقابل با مدیران مسلط سیاسی بکشاند. با وجود نقدهایی که اینک بر مدیران وقت اتاق میشود، شایستگی در آن مقطع مفهوم خاص و محدود خود را داشت. در آن دوران پرفشار و بعدها در طول مبارزه علیه رژیم جنگطلب صدام که تمامیت و استقلال کشور ما را هدف گرفته بود، هماهنگی تمامی اندامهای سیاسی و اقتصادی از جمله در اتاق ایران یک ضرورت ملی بود. آنچه در اتاق رخ داد پاسخی به ضرورت دوران خود بود.
با پایان یافتن دوران جنگ و دفاع و در هنگامی که میرفت گسترش تعاملات اقتصادی کشور به نفع بخش خصوصی تغییر کند، شفافیت در عملکرد آن برای جلب مشارکت و حمایت حداکثری ارباب صنعت و بازرگانی لازم بود و باید ترکیب اتاق و ریاست آن به تدریج و به تناسب تغییر میکرد اما تحولات در اتاق کند بود. طبیعی بود که بسیاری از بزرگان کسبوکار در دهه هفتاد و بخشی از دهه هشتاد، نقش مخالف را در اتاق داشته باشند. با وجود تغییر در مولفههای شایستگی، به اقتضای زمان، چرخش در حوزه ریاست اتاق با یک دهه تاخیر انجام شد. این تاخیر برای کشوری که باید به سرعت به ترمیم جراحات بعضا اجتنابناپذیر بخش خصوصی کشور میپرداخت، مطلوب نبود. الزام در حرکت به سمت شفافیت و سیستمپذیری، معیارهای شایستگی ریاست اتاق را مجددا تغییر داد.
انتخاب آقای نهاوندیان به ریاست اتاق ایران در پی هماهنگی جمع بزرگی از فعالان و تحولخواهان و در شرایطی صورت گرفت که بندهای تحریم به تدریج محکم میشد. جهان غرب در جهت برقراری تحریم که نوعی حرکت غیرصادقانه علیه آزادی تجارت و تولید و ارزشهای زیربنایی اقتصاد آزاد بهحساب میآید، کارآزمودهتر و بیپرواتر شده بود. شاید اگر در آن زمان نظام سیاسی کشور مسیر کاهش ایرانهراسی را در برنامه قرار میداد و هوشیارانه مسیری که چند سال بعد پذیرای آن شد، را پی میگرفت انتخاب شخصیتی چون نهاوندیان به ریاست اتاق ایران، نه تنها به جذابیت حضور جهشی فعالان اقتصاد داخلی در اتاق میانجامید، بلکه مراودات خارجی را هم پربارتر میکرد. در آن دوران وجود منابع لازم برای ایجاد تحرک در اقتصاد و ایجاد پیوندهای تجاری با شرکتهای بزرگ بینالمللی، حداقل در بخش دولتی و عمومی کشور فراهمتر بود و میتوانست نمونههای بیشتری را در بخش خصوصی تولید کرده و آثار پربارتری در اقتصاد داشته باشد. اتاق میتوانست همزمان با چرخش به سمت شفافیت و جذابیت انجام شده، آثار بابرکتتری در اقتصاد داشته باشد اما آنچنان نشد. تغییرات تندروانه در سیاستهای خارجی، ایجاد برخوردهای سیاسی خودخواسته برای توجیه مخالفتهای سیاسی و محدودیتهای پیامد آن در روابط بینالمللی، فرصت دگرگونی ملموس در نقش آفرینی اتاق را گرفت. شاید دلایل دیگری چون کمبود منابع مالی در شروع کار آقای نهاوندیان را هم بتوان برای ضعف تحرکات کارشناسانه در آن دوره نسبت داد. اما هرچه بود نشان داد که سوابق اجرایی آقای نهاوندیان نیست که موجبات تغییر در اتاق را فراهم کرده است، شایستگیهای مدیریتی او به کمک اتاق آمده بود. شاید این خود اشاره روشنی به این واقعیت دارد که داشتن سمت دولتی در دورهای از عمر، یا بزرگ شدن در حجره و کارگاه خصوصی پدری، مدیریت افراد را به ذات تغییر نمیدهد و شاید بر تاکتیکهای ایشان بیش از نگاههای راهبردیشان اثر بگذارد.
تحولات بعدی اتاق بعد از او در همین راستا رقم خورد و معیارهای شایستگی برای اقتصادی بازتر در مدیریت اتاق کم و بیش محترم شمرده شد. بهبود توان مالی و اعتماد بیشتر به تشکلها و افزایش اعضای موثر بهخصوص از جناح صنعت و تولید به این فرآیند در دوره مدیریت آقای شافعی کمک بسیار کرد لیکن باید اذعان کرد استفاده از این ظرفیتها به نحو مطلوب زمان میطلبید. انتخابات دوره هشتم اتاقها و در نتیجه اتاق ایران ظرفیتهای تشکلی بسیاری را آزاد کرد. رشد شرکتکنندگان در انتخابات و امیدی که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بهوجود آمد، چهره اتاق هشتم را متفاوت معرفی کرد. تلاش منتهی شده به برگزیدن بازرگان و فعالی خوشنام چون آقای محسن جلالپور بابرکت بود. جلالپور خود الگویی از فعالیت صادقانه است. او در عمل پایبندی به شفافیت را نمایش داد و در پسابرجام با تحرک در برقراری پیوندهای اولیه تجاری با دیگر کشورها موفق عمل کرد. کثرت دیدارهایش با هیاتهای خارجی و مقامات سیاسی داخلی را نمیتوان صرفا به تغییر فضای سیاسی کشور ربط داد. حضور وی در اکثر دیدارها و آراستن گروههای مذاکرهکننده متعدد، شاهد علاقه گسترده او به برقراری روابط گسترده خارجی بود. گرچه سخنان او در نشست روز 31 مرداد ماه اشارهای مبهم به پارهای ناهماهنگیها و ضعف حمایت میکرد، ولیکن همراهی نایبان او در هیاترئیسه و برخورداری از مشارکت تشکلها و فعالان مستقل در این دوره را نمیتوان نادیده گرفت. به هر صورت جلالپور شایستگیهای لازم برای مدیریت امروزین اتاق ایران را به نمایش گذاشت و به همین دلیل مورد قدرشناسی اهالی اتاق قرار گرفت. بار دیگر فعالان اقتصادی ایران میروند تا رئیس پارلمان بخش خصوصی را برگزینند. ویژگیهای اقتصاد امروز جهان، تنفس در فضای شکننده پسابرجام، دشواری انباشته کسبوکار، لزوم تعامل با بازیگران اقتصادی کشور برای دریافت سهم شایسته بخش خصوصی، ایجاب میکند به شایستگیهای نامزدها توجه عمیق داشته باشیم. مسوولیت مزبور حریفی را طلب میکند که به کار گروهی معروف و باور به پیوند گسترده در داخل و خارج از کشور و ضرورت درونزایی و برونگرابودن اقتصاد داشته باشد. از رویدادهای پیرامون خود آگاه بوده و منافع خویش را در برابر منافع ملی کنار نهد. با داشتن توان جسمی مناسب، از صداقت و انصاف برخوردار و به پاکدستی و احترام به حقوق مالکانه افراد معروف باشد. شجاعانه زبان علمی و کارشناسانه را برای رونق صنعت و تجارت بهکار گیرد. با نگاه به سابقه نامزدها، پیدا کردن دارندگان شایستگیهای بالا دشوار نیست.
ارسال نظر