سه راهبرد مهم توسعه صادرات در شرایط پسا برجام
علی اشرف احمدیان / دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران
عیسی ذوقی خبوشان/ کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه
توسعه تولید صادراتمحور بهعنوان یکی از مولفههای اصلی موثر بر رشد پایدار اقتصادی، کاهش بیکاری و ارتقای عدالت اجتماعی از جمله پارامترهایی است که مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار داشته و نقش عمدهای را در توازن تراز پرداختها و افزایش ذخایر ایفا میکند. از طرفی در شرایط پسابرجام، اقتصاد ایران با فضای جدیدی در بازارهای جهانی روبهرو شده و در صورت برنامهریزی مناسب و قدرشناسی فرصتهای پیش رو از سوی دولت و فعالان اقتصادی، نوید تبدیل به یک اقتصاد نوظهور قدرتمند و فعال در عرصه جهانی در آینده نزدیک، خیلی دور از دسترس نخواهد بود.
علی اشرف احمدیان / دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران
عیسی ذوقی خبوشان/ کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه
توسعه تولید صادراتمحور بهعنوان یکی از مولفههای اصلی موثر بر رشد پایدار اقتصادی، کاهش بیکاری و ارتقای عدالت اجتماعی از جمله پارامترهایی است که مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار داشته و نقش عمدهای را در توازن تراز پرداختها و افزایش ذخایر ایفا میکند. از طرفی در شرایط پسابرجام، اقتصاد ایران با فضای جدیدی در بازارهای جهانی روبهرو شده و در صورت برنامهریزی مناسب و قدرشناسی فرصتهای پیش رو از سوی دولت و فعالان اقتصادی، نوید تبدیل به یک اقتصاد نوظهور قدرتمند و فعال در عرصه جهانی در آینده نزدیک، خیلی دور از دسترس نخواهد بود. این نوشتار درصدد است با توجه به وضعیت اقتصاد داخلی و براساس نتایج پژوهشهای میدانی در حوزه صادرات، راهبردهایی را در چند بخش در جهت توسعه صادرات پایدار در فضای جدید پیش رو معرفی کند.
1- تحول در مدیریت تامین مالی صادراتی: از آنجا که سرمایه در گردش یک مقوله بسیار مهم در امر صادرات است و صادرکنندگان با استفاده از آن قدرت مانوردهی بیشتری در بازارهای هدف خواهند داشت، امروزه کشورهای صادرکننده بزرگ مانند چین، استراتژی توسعه صادرات بنگاههای خود در بازارهای جدید را با استفاده از ابزار تامین مالی صادرات به پیش میبرند و حتی بهطور گسترده روشها و ابزارهای نوین خدمات بانکی را جهت حمایت از صادرات خود به کار میگیرند زیرا همین سرمایه در گردش در بازارهای رقابتی امروز به یک مزیت رقابتی پایدار تبدیل شده است. از مشخصات اصلی یک سیستم تامین مالی بازارمحور و صادراتی میتوان به نظارت پایدار و مداوم بر تخصیص اعتبارات بانکی، توسعه بازارهای مالی، نرخ سود پایین و توسعه سبدهای مختلف تامین مالی برای صادرکنندگان اشاره کرد. با توجه به مشکلات مالی اکثر بنگاههای ایرانی، بهنظر میرسد یکی از مهمترین برنامههای دولت محترم باید بر مدیریت تامین مالی صادراتی، تسهیل فرآیند اعطای اعتبار و کاهش نرخ سود در این حوزه متمرکز شود.
2- بهبود مستمر در فضای کسبوکار: براساس جدیدترین استانداردهای بازار جهانی در حوزه کسبوکار، بخشی از مهمترین شاخصههای یک فضای کسبوکار مناسب شامل: قوانین و مقررات مشوق تولید و صادرات، آرامش در محیط بازار و وجود ظرفیت برنامهریزی برای آینده بنگاهها، اطمینان از آینده و رو به جلو بودن تصمیمات کلان نهادهای حمایتی، ساختار تامین مالی مشوق تولید و صادرات، فضای اطلاعاتی شفاف و قابل اتکا، ساختار مالیاتی مشوق فعالیتهای تولید و صادرات، اهمیت زمان برای فعالان اقتصادی از دیدگاه سیاستگذاران و نهادهای حمایتی و مالی، حضور فعالان اقتصادی در تصمیمگیریهای مربوط به تولید و صادرات، پوشش ریسکهای سیاسی، تجاری، مالی، ارزی و اقتصادی خارج از مرزهای کشور مادر، کاهش هزینههای تامین مالی در بخش تولید و صادرات بهطور مداوم، حمایت مالی و اطلاعاتی ویژه از بنگاههای کوچک و متوسط برای تولید و صادرات است.
کاهش بوروکراسی اداری در زمینه فعالیتهای اقتصادی از زمان ثبت شرکت تا مرحله انحلال، استفاده بهینه و رو به جلو از فناوری اطلاعات برای ارائه سرویسهای دولتی به فعالان اقتصادی، ایجاد ارتباط مناسب بین دانشگاه، صنعت و بازرگانی بهطور مداوم، کمک به فعالان اقتصادی جهت اشتغالزایی مناسب و کاهش هرگونه استرس (بهویژه استرس مالی) در حوزه تولید و صادرات دیگر شاخصههای یک فضای کسبوکار مناسب هستند. بهرغم تلاش سازمانهای مختلف و بهبود رتبه ایران در فضای کسبوکار طی دو سال گذشته، هنوز با یک فضای آرام،جذاب و سرمایهپذیر به معنای واقعی فاصله داریم که دولت در این زمینه نیز تمهیدات لازم را خواهد اندیشید.
3- توانمندسازی بنگاههای کوچک دانشبنیان صادرکننده: توسعه صنایع کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی و رونق بهویژه در کشورهای دچار رکود اقتصادی بوده و این امر بهدلیل برتری صنایع کوچک در توسعه اقتصادی کشورها از طریق چهار کانال کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت و در نهایت ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد در پژوهشهای علمی متعددی نتیجهگیری شده است. عوامل برتری صنایع کوچک و مزیتهای نوآوری آنها را میتوان در تفاوت ساختار مدیریتی معرفی کرد که دیوانسالاری تشکیلاتی موجود در ساختار بنگاههای بزرگ را حذف و در نتیجه پذیرش طرحهای با خطر بالا را تسهیل میکند و نهایتا نوآوری و فعالیتهای مرتبط با آن در کانون راهبرد رقابتی آنها قرار میگیرد که این امر به ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار برای بنگاههای کوچک دانشمحور تبدیل شده و عملکرد آنها را ارتقا میبخشد. آمارهای منتشره توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و سایر منابع حاکی از دستیابی بنگاههای کوچک به سهم بزرگی از صادرات کشورهای صنعتی است. حدود ۲۵ درصد از این بنگاهها که در فعالیت تولیدی مشغول هستند در بازارهای بینالمللی فعالیت میکنند و ۲۵ تا ۳۵ درصد از صادرات تولیدات جهانی را بر عهده دارند. با توجه به شرایط فعالان اقتصادی در ایران، نوع محصولات صادرات محور و رشد بنگاههای کوچک بهویژه شرکتهای دانشبنیان در سالهای اخیر، بهنظر میرسد سرمایهگذاری بیشتر روی این بخش از بنگاهها در کاهش بیکاری و افزایش ظرفیتهای صادراتی کشور حتی در کوتاهمدت مثمرثمر خواهد بود.
ارسال نظر