آیا دولتها به کمک رمزارزها خواهند آمد؟
سهم قانون کریپتوکارنسیها
نقش دولتها در نجات بازار
زمانی که ساتوشی ناکاموتو رمزارز بیتکوین را در سال ۲۰۰۹ و در پیچوتاب جبران خسارات بحران مالی ۲۰۰۸ پدید آورد، در نخستین بلاک این زنجیره بلوکی یک پیام واضح قرار داد. وی تصویر صفحه اول روزنامه تایمز را در این بلاک قرار داده که در تیتر آن صفحه به دومین سری از کمکهای پولی دولت به شرکتهای در آستانه ورشکستگی اشاره شده بود. کنایه ساتوشی واضح بود؛ سیاستهای شما به درد نمیخورد و کارآیی ندارد. او بیتکوین را سیستم پولی میدانست که با تکیه بر اصل کمیابی در اقتصاد و مبحث شفافیت میتواند تنها راه نجات انسانها در برابر بحرانهای اقتصادی باشد. به لطف تلاشهای ساتوشی ناکاموتو و دیگر توسعهدهندگان بلاکچین، امروز بازار رمزارزها به وجود آمده و دارای ارزش بسیاری است. درحال حاضر ارزش این بازار تقریبا ۲/ ۲ تریلیون دلار است که در برابر رقیب اصلی بیتکوین یعنی طلا که ارزش بازار ۱۰ تریلیونی دلار دارد عدد خاصی به نظر نمیرسد. مدتی است که روند ورود سرمایه به این بازار با کندی مواجه شده و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که تشدید نظارتهای دولتی و قانونگذاری در این خصوص میتواند به رشد این بازار کمک بسزایی داشته باشد. حال سوال اینجاست که موضع دولتها در قبال رمزارزها چگونه خواهد بود؟ آنچه مشخص است این است که بازار رمزارزها پدید آمده تا به کمک فناوری رمزنگاری و بلاکچین، نقش دولتها و سیاستهای آنها را در روابط انسانی کمرنگتر کند. این موضوع اصلا برای دولتها خوشآیند نیست، چراکه میزان نفوذ و قدرت آنها را در سطح جامعه کاهش داده و موجب میشود که اهمیت خود را برای بسیاری از مردم تا حد زیادی از دست بدهند که در نتیجه اقتدار دولتها را تضعیف خواهد کرد. اما چنانچه دولتها به این حوزه ورود کنند شرایط چگونه خواهد بود.
موضع دولتها
آنچه مشخص است این است که دولتهای مختلف، مواضع مختلفی در قبال بازار داشتهاند. دولت چین با قدرت به جنگ این بازار رفته تا با ایجاد محدودیتهای شدید از گسترش و نفوذ بیشتر رمزارزها و پروژههای آنها جلوگیری کند. این موضع را دولتهای توتالیتر دیگر مانند هند نیز در پیش گرفتهاند. در برابر این موضع، دولتهای دیگر مانند دولت آمریکا در تلاشند تا با قانونگذاری در این حوزه از منافع این بازار بهرهمند شوند. برای مثال دولت آمریکا در آخرین تلاش خود با وضع مالیات بر کارگزاران رمزارزها در این کشور موجب شد از منافع این بازار درآمدی حاصل کند.
منتظر چه باید بود؟
بسیاری از مردم معتقدند که قانونگذاری در این حوزه میتواند به ضرر این بازار باشد؛ این درحالی است که اکنون سرمایه بسیار زیادی منتظر مشخص شدن قوانین هستند تا با چارچوب مشخص وارد این بازار شوند. برای مثال بسیاری از صندوقهای مالی مانند صندوقهای بازنشستگی در آمریکا منتظر چراغ سبز دولت هستند تا به بازار رمزارزها ورود کرده و بتوانند از منافع این بازار بهرهمند شوند.
با قانونی شدن فعالیت در این بازار بسیاری از موسسات مالی و بانکی در سراسر جهان میتوانند سرمایه زیادی را به این بازار منتقل کنند که در نهایت موجب رشد این بازار و گسترش پروژههای بلاکچینی خواهد شد که این پروژهها میتوانند زندگی انسانها را وارد مرحله جدیدی کند.