سیر تحول فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری
در دهههای اخیر، فناوری اطلاعات در بانکهای جهان طی دورههای چهارگانه به تکامل رسیده است، هر یک از دورهها بر جنبه متفاوت از کار دلالت دارند، در هر دوره توسعه فناوری اطلاعات باعث شده است که کامپیوتر و نرمافزار تا حدی جایگزین انسان و کاغذ شود. همچنین در هر دوره از تکامل، به مدیران سیستم بانکی این امکان را داده است که اوقات تلفشده را در شرایط کار رقابتی به حداقل برسانند و در گسترده بالاتری به ارائه خدمات بپردازند که در ادامه این مروری بر این دورهها خواهیم داشت.
اتوماسیون پشت باجه (دوره اول): در این دوره صرفا اطلاعات بانکی شعب در سیستمهای اطلاعاتی مرکزی ثبت میشد. درواقع نحوه ارسال اطلاعات به رایانههای مرکزی در اوایل بهصورت ارسال گزارش روزانه کارکرد شعبه بهصورت کاغذ بود که با پیشرفت اتوماسیون پشت باجه باعث شد به جای ارسال کاغذ به مرکز از نوارهای مغناطیسی استفاده شود.
اثرات این دوره ایجاد دقت و سرعت در موازنه حسابها و حذف دفاتر کارتهای حساب در بانکها بود. اما تاثیری در رفاه مشتریان بانکها ایجاد نکرد و تاثیر رقابتی نیز بین بانکها برجای نگذاشت.
اتوماسیون جلوی باجه (دوره دوم): در این دوره دستگاههایی شبیه کامپیوترهای شخصی بهصورت ترمینال که به کامپیوتر سرور داخل شعبه متصل بودند، در اختیار کارمندان بانکها قرار گرفت، نحوه کار به این صورت که اطلاعات مشتریان و کارکرد روزانه شعبه بهصورت جزیرهای (غیر متمرکز) در کامپیوتر شعبه ذخیره میشود و در پایان روز از طریق خطوط مخابراتی استیجاری Dialup یا Leased Line به رایانههای مرکزی بانکها منتقل میشد. در این دوره کارمندان بهصورت لحظهای به اطلاعات حسابها و مشتریان شعبه خود دسترسی داشتند. از معایب این دوره میتوان به این موارد اشاره کرد:
- دسترسی به اطلاعات سایرمشتریان در شعب دیگر مقدور نبود.
- شبکههای مخابراتی در انحصار شرکتهای دولتی که استفاده از آنها محدود و پرهزینه بود، مشکل عمده بود.
- استفاده از کاغذ کم شد؛ اما پرسنل بانکها کاهش نیافت.
- وجود نرمافزارهای غیر یکپارچه از معضلات این دوره بود.
متصل کردن مشتریان به حسابهایشان (دوره سوم): در این دوره مشتری با استفاده از تلفن یا مراجعه به دستگاههای خودپرداز و استفاده از کارتهای مغناطیسی میتوانستند به حسابهای خود دسترسی داشته باشند و عملیاتهای انتقال وجه، برداشت وجه و مشاهده مانده و صورتحسابهای خویش را به صورت الکترونیکی انجام دهند.
از این دوره تا حدودی سالنهای انتظار بانکها به تدریج خالی از صفهای طولانی شد؛ ولیکن هنوز به نیروی انسانی برای ارائه خدمات بانکی پشت باجه وجود داشت و مشتریان از دریافت خدمات بانکی بهصورت حضوری احساس رضایت بیشتری میکردند.
پول کاغذی هنوز رواج داشته و واریز و دریافت وجه نقد همچنان یکی از فشارهای کاری روزانه بود. صرفهجویی در مصرف کاغذ و ارائه خدمات غیرحضوری برخی از خدمات بانکی، برای بانکها سودمند بود و گسترش ظرفیت کاری برای بانکها ارزان تمام میشد. در این دوره مشتریان فقط عملیات بانکداری خرد خویش را توسط سیستمهای مکانیزه انجام میدادند و کماکان برای دریافت خدمات بیمهای، تسهیلات و غیره به بانکها مراجعه میکردند و میتوان گفت در این دوره تنها نیمی از عملیات بانکی مکانیزه یا الکترونیکی شدند.
یکی از مشکلات عمده این دوره سیستمهای جزیرهای و نا هماهنگی در ارائه خدمات بانکی به مشتریان، نبود خطوط ارتباطی مطمئن و پروتکلهای ارتباطی لازم برای اتصال مشتریان با بانکها بود. در این دوره علاوه بر اینکه امکان ارائه خدمات بانکی از طریق خودپرداز و تلفنبانک بهدلیل نبودن شتاب (شبکه تبادل اطلاعات بانکی) برای سایر مشتریان بانکها مقدور نبود، بلکه بهدلیل متمرکز نبودن کلیه اطلاعات مشتریان بانک در مرکز، مشتریان شعب دیگر بانک نیز نمیتوانستند از خدمات سراسری خودپرداز و تلفنبانک استفاده کنند.
یکپارچهسازی سیستمها و مرتبط کردن مشتریان با کل عملیات بانکی (دوره چهارم): این دوره با جمعبندی بخشهای نرم افزاری و سخت افزاری در دورههای پیشین به صورت واقعی ارتباط بین بانک و مشتریانش را به تصویر میکشد. در این دوره مشتری در انجام فعالیت بانکی مشارکت دارد، سیستم منسجم به او این امکان را میدهد که وارد بانک شود و مانند یک کارمند بانک کار خود را از طریق کانال الکترونیکی به انجام رساند؛ درنتیجه صرفهجویی واقعی در نیروی انسانی و عدم نیاز به شعب انبوه در این مرحله خود را نشان میدهد. در این دوره، پول کاملا حالت الکترونیکی پیدا میکند و ابزار تعامل دو طرف، یعنی مشتری و بانک، خدمات الکترونیک است. این در حالی است که در دوره سوم مشتری برای دسترسی به خدمات بانکی از اقدامات فیزیکی کاملا بینیاز نبود. در دوره چهارم مشتری حتی برای دریافت وام یا خدمات بیمهای و دیگر سرویسهای بانک بینیاز از مراجعه به بانک است.
تاریخچه بانکداری الکترونیک در ایران
سابقه فعالیتهای بانکداری الکترونیک در ایران به سال ۱۳۵۰ برمیگردد. در آن موقع بانک تهران با در اختیار گرفتن ۷ تا ۱۰ دستگاه خودپرداز در شعبههای خود نخستین تجربه پرداخت خودکار پول را تجربه کرد.
اواخر دهه ۱۳۶۰ بانکهای کشور با توجه به کاربرد رایانه شخصی و احساس نیاز به اتوماسیون عملیات بانکی، به رایانهای کردن عملیات بانکی پرداختند. طرح جامع اتوماسیون بانکی پس از مطالعه و بررسیهای گوناگون در قالب پیشنهادی برای تحولی جامع در برنامهریزی فعالیتهای انفورماتیکی بانکها به مسوولان شبکه بانکی ارائه شد که با مصوبه مجمع عمومی بانکها در سال ۷۲ طرح جامع اتوماسیون سیستم بانکی شکلی رسمی به خود گرفت.
در همان سال بانک مرکزی، شرکت خدمات انفورماتیک را بهعنوان سازمان اجرایی طرح جامع انفورماتیک سیستم بانکی تاسیس کرد.
طی سالهای ۷۲ و ۷۳ جرقههای ایجاد سوئیچ ملی برای بانکداری الکترونیکی زده شد و در همان راستا شبکه ارتباطی بین بانک ملی و فروشگاههای شهروند ایجاد شد. در خرداد ۱۳۸۱مجموعه مقررات حاکم بر مرکز شبکه تبادل اطلاعات بین بانکی موسوم به شتاب به تصویب رسید.
بدین سان اداره شتاب بانک مرکزی تاسیس شد و با هدف فراهم کردن زیرساخت بانکداری الکترونیکی آغاز به کار کرد.
این شبکه در آغاز با ایجاد ارتباط بین دستگاههای خودپرداز ۳ بانک رسما متولد شد؛ بهطوریکه بانکهای کشاورزی، توسعه صادرات و صادارت ایران در مراحل اولیه این طرح حضور داشتند و بانکهای خصوصی سامان و کارآفرین نیز درخواست کردند که در آزمایشهای اولیه شتاب حضور داشته باشند. اکنون و بعد از دو دهه، بیشتر بانکهای ایران در شبکه شتاب عضو هستند و بهطور مستقیم طرحهای بانکداری الکترونیکی خود را پیش برده و میبرند. در حال حاضر، عملیات تحت پوشش شتاب دامنه وسیعی از تبادلات، از قبیل برداشت وجه نقد، خرید الکترونیکی، انتقال وجه، پرداخت قبوض و ماندهگیری را از طریق خودپرداز، پایانه فروش، پایانه شعب، اینترنت، تلفن همراه و کیوسک را دربرمیگیرد که روز به روز جمعیت بیشتری را زیر پوشش قرار میدهد؛ چنانکه گویی به امری بدیهی در نظام بانکی کشور بدل شده است.