چرا یاهو دیگر هیچ ارزشی ندارد؟

نوشته: Robert X. Cringely

منبع: بتا نیوز

دنیای اقتصاد: یک خواننده امروز مطلبی از وال استریت ژورنال برایم فرستاد که در آن نوشته شده اگر از شرکت Yahoo، علی بابا و Yahoo Japan را بگیریم این شرکت هیچ ارزشی ندارد. البته همه می‌دانیم یاهو حتی باوجود رشد منفی هنوز سودده است. شاید اگر تاجر یا دلال بودم (که نیستم) می‌گفتم که الان موقع خرید [سهام] یاهو است، چرا که احتمالا در آینده زمانی می‌رسد که شرکت از اموال دیگر خلاص می‌شود و حتی وال استریت مجبور خواهد شد که روی این باقی‌مانده (لاشه) ارزش مثبت بگذارد. اما وقتی درباره ارزش منفی یاهو شنیدم نخستین چیزی که به ذهنم آمد جمله‌ای از دوستم Joe Adler بود که مدتی قبل درباره یکی از استارت‌آپ‌های من گفته بود: «بوی تعفن شرکتت در حال بلند شدن است». حق با او بود.

یاهو ممکن است سودده باشد و میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری در آن صورت گرفته باشد اما شرکتی است که حالا بوی تعفن‌اش بلند شده است. این ویژگی‌ شرکت‌های بزرگ است که اندک اندک به زیر کشیده می‌شوند و تنها راه نجات آنها یک چیز است: تغییر همه چیز. از سه سال قبل مریسا مایر مدیرعامل یاهو تلاش کرد که خیلی چیزها را در این شرکت بهبود دهد اما نتوانست همه چیز را تغییر دهد. هدف فعلی او این است که دو شرکت علی بابا و یاهو ژاپن را مستقل کند و برای سرمایه‌گذارانشان این فضا را فراهم کند که برای بار دوم بتوانند از این شرکت نفعی ببرند و به خانم مریسا مایر دو سه سال دیگر فرصت مدیریت بدهند و به شما تضمین می‌دهم که در آن زمان یاهو کاملا بی‌ارزش خواهد بود. دلیل آن مشخص است: با یک راهکار قدیمی نمی‌توان در یک بازار جدید حرکت کرد. یاهو اساسا نمی‌تواند به بزرگی و افتخار گذشته بازگردد، چراکه آن بزرگی دیگر وجود ندارد.

گوگل و مایکروسافت و یاهو خیلی از قله‌ها را قبلا فتح کرده‌اند و بسیاری از این قله‌ها عملا حالا بی‌ارزش است. مثلا جست‌وجو روی PC به اوج خود رسید، سیستم‌عامل PC هم زمانی یک ترند بود و بعد به اوج خود رسید و بعدها حتی ساخت اپلیکیشن‌ها هم به اوج خود رسیدند. حتی خود یاهو در سال ۲۰۰۱ عملکردهای یک وب‌پرتال را به اوج خود رساند.

تعبیر مشهوری وجود دارد که می‌گوید تعریف جنون این است که یک کاری را بارها و بارها انجام دهید و انتظار نتیجه متفاوتی داشته باشید. مشکل یاهو این است که هدف این شرکت غیرقابل حصول است و این به دلیل غیرهوشمند بودن یاهو نیست بلکه به این دلیل است که اساسا آن اهداف دیگر حتی وجود ندارد. اجازه بدهید برای لحظاتی این بحث را نگه داریم و به دو نمونه چرخش مشهور در صنعت تکنولوژی اشاره کنیم. اپل و آی‌بی‌ام. هر دو شرکت دو نمونه چرخش آشکار در آغاز دهه ۹۰ داشتند که باید نمونه‌ای از کاری باشد که الان یاهو می‌تواند انجام دهد. البته الان یاهو شبیه آی‌بی‌ام ۱۹۹۳ و اپل ۱۹۹۷ نیست. حتی نزدیک آنها هم نشده است.

هر دو شرکت در آن زمان شکل و شمایل (ساختار شرکتی) بدی داشتند اما بازارشان این‌گونه نبود. اپل و آی‌بی‌ام اما مشکلات مدیریتی و ساختاری‌شان را بازسازی کردند و یاهو هنوز در همان گذشته خود دست و پا می‌زند.

مشکل فعلی یاهو این است که جهان بسیار کمتر و کمتر به راهکاری که این شرکت ارائه می‌دهد نیاز دارد.