مروری بر ویترینهای بازار کامپیوتر
وقتی کاغذها حرف میزنند
اتوبوس که به میدان ولیعصر رسید مسافران یکی پس از دیگری پیاده شدند.
سونیتا سرابپور
اتوبوس که به میدان ولیعصر رسید مسافران یکی پس از دیگری پیاده شدند.
اما همه قبل از پیاده شدن نیمنگاهی به آسمان داشتند. چرا که قطرات باران رفتهرفته به رگبار تبدیل میشد.
هرکس به دنبال سرپناهی بود. آن سوی خیابان ساختمانی بلند که بر سر درآن نوشته شده بود «مرکز خرید کامپیوتر و موبایل پایتخت» بهترین مکان برای گریز از این رگبار بیهنگام بهاری بود.
به ساختمان نزدیک میشوم از بین جمعیت به سختی میگذرم و به محوطه پاساژ میرسم. آنچه که در پاساژ بیشتر از همه نظرم را جلب میکند نوشتههای پشت شیشههای مغازهها است که بیشتر از محصولات به چشم میآیند.
کلامی از نوع نوشتار
برنامه king رسید، ویندوز ویستا با نازلترین قیمت، جوهرپرینتر موجود است، تعمیر کامپیوتر بدون معطلی، خرید و فروش گوشیهای دست دوم، نصب ویندوز و دهها مطلب دیگر، عناوینی است که کاغذهای چسبیده به شیشه میگویند.
بعضی از آنها روی کاغذ سفید و منظم نوشته شده و در بعضی دیگر حتی میتوان غلطهای املایی نیز پیدا کرد.
در تعدادی از این مغازهها هم آنقدر از این نوع کاغذها روی شیشه چسبانده شده که داخل مغازه پیدا نیست.
با خود فکر میکنم آیا این کاغذها کمکی به مشتریان میکند که ناگهان مردی وارد مغازه شده و چیزی از صاحب مغازه میپرسد. او بدون اینکه به مشتری نگاهی بیندازد با دست به شیشه اشاره میکند.
حرفهای آن طرف ویترین
چرا این حجم کاغذ به این صورت در بین تمامی مغازهها شیوع پیدا کرده است؟
این سوالی است که از بعضی صاحبان مغازهها پرسیدم و آنها پاسخهای گوناگونی دادند مثلا یکی از مغازهداران فروش موبایل در این پاساژ میگوید: «من در کار فروش تلفنهمراه هستم. بیشتر رهگذران فکر میکنند حتما در کنار این کار، تعمیرات گوشیهمراه را نیز انجام میدهم. به همین علت روزانه صدها مشتری وارد مغازه میشوند و این سوال را از من میپرسند. به خاطر همین هم فکر کردم با یک نوشته میتوانم به همه آنها پاسخ دهم.»
آن سوی پاساژ روی شیشه نوشتهای به چشم میخورد «یک بسته CD بخرید، جایزه بگیرید» علت این نوشته را که از صاحب مغازه میپرسم میگوید: «این کار برای جذب مشتری است. چون امکان دارد خریداری به مغازه بیاید و در کنار CD کالای دیگری هم بپسندد و آن را خریداری کند. به هر حال آمدن مشتری به درون مغازه خود راهی برای فروش محصولات است.
مغازهدار دیگری نیز در خصوص چسباندن این نوع کاغذها پشت ویترین مغازهها میگوید: چون فضاهای اکثر مغازهها در این پاساژ کوچک است چسباندن این کاغذها اطلاعات مفیدی را به خریداران عرضه میکند و این که آنها قبل از ورود به مغازه میدانند چه محصولاتی در این مغازه موجود است. به هر حال اکثر مراجعهکنندگان یکسری سوالهای تکراری از ما میپرسند. بنابراین ما سعی میکنیم با دستهبندی این سوالها، اطلاعات مورد نیاز را به صورت کاغذهایی پشت شیشهها بچسبانیم.
وقتی از یک مراجعه کننده خانم در خصوص این نوع اطلاعرسانی سوال میکنم در پاسخ میگوید: به نظرم کار جالبی است چرا که این پاساژ یک محیط کاملا مردانه است. به نظرم ارائه اطلاعات به مشتری به صورت کتبی خیلی بهتر از مراجعه حضوری است.
مراجعه کننده دیگری در این زمینه اعتقاد دارد: چون در بعضی از این مغازهها آنقدر از این نوع کاغذها نامنظم و نامرتب به شیشه چسبانده شده که اصلا داخل مغازه پیدا نیست. بنابراین بود و نبود آن تفاوتی ندارد.
خرید گوشی دست دوم
حتی این نوع نوشتهها در بازارهای موبایل هم دیده میشود. مثل نرمافزار موبایل نوکیا رسید، انواع قاب گوشی، خرید گوشی دستدوم به طوری که کل شیشه از این نوع نوشتهها پر شده است.
در این بین یک کاغذ و نوشته روی آن مرتب به چشم میآید خرید گوشی دست دوم. یکی از مغازهداران در خصوص این نوشته میگوید: از زمان افزایش تعرفه گوشی تلفن همراه به نوعی بازار دچار آشفتگی شده است در نتیجه توجه مردم نسبت به خرید گوشی دست دوم بیشتر شده است ولی تنها تعداد معدودی از مغازهها به فروش گوشی دست دوم میپردازند.
در نتیجه به خاطر این که مراجعهکنندگان ما بیشتر شود این اطلاعیه را به شیشه میچسبانیم.
از پاساژ بیرون میآیم. باران بهاری متوقف شده است. جلوی در پاساژ جوانانی ایستادهاند و مشغول پخش برگههای تبلیغاتی هستند.یکی از این برگهها را در میان آسمان و زمین میگیرم. کاغذهای رنگی و زیبایی هستند که روی آنها همان نوشتههای روی ویترین مغازهها به چشم میخورد، ولی از نوع دیگر، رهگذرانی که این نوشتهها را میگیرند در حین راه رفتن آن را میخوانند و اغلب آن را مچاله کرده و به خیابان پرت میکنند. در بین جمعیت مردی در حال خواندن یکی از این برگهها است. بعد از کمی مکث راه خود را کج کرده و وارد پاساژ میشود.از نظر مغازهداران این نوشتهها و تراکتهای تبلیغاتی راه مناسبی برای انتقال اطلاعات به مشتریان است، اما شاید با کمک همین تکنولوژی بتوان راههای مناسبتری را برای اطلاعرسانی یافت.
ارسال نظر