گفت وگو با مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت
بخش خصوصی فقط ادعا میکند
سونیتا سرابپور- زیرساخت از آن ترکیبهایی است که معمولا در بحثهای توسعه از آن زیاد یاد میشود. در ایران بحث ضعف زیرساخت و فرهنگسازی از جمله کلماتی هستند که از فرط تکرار دیگر به حد دلزدگی رسیدهاند. با این حال تکرار بیشمار این ضعف به فقدان آن کمکی نکرده است.
عکس: آکو سالمی
سونیتا سرابپور- زیرساخت از آن ترکیبهایی است که معمولا در بحثهای توسعه از آن زیاد یاد میشود. در ایران بحث ضعف زیرساخت و فرهنگسازی از جمله کلماتی هستند که از فرط تکرار دیگر به حد دلزدگی رسیدهاند. با این حال تکرار بیشمار این ضعف به فقدان آن کمکی نکرده است. شرکت ارتباطات زیرساخت که از سال ۱۳۷۸ از شرکت طرح و توسعه تلفن همراه به این نام تغییر نام و وظایف داده، امروزه وظیفه زیرساختهای اصلی اینترنتی و مخابراتی در کشور را بر عهده دارد. درباره چالشهای این بخش گفتوگویی را با محمدباقر ظهوریفر مدیرعامل این شرکت انجام دادهایم که میخوانید:
اولین سوال را بهتر است با معرفی وظیفه اصلی شرکت ارتباطات زیرساخت کشور شروع کنیم و این که محدوده فعالیت این شرکت مربوط به چه حوزههایی میشود؟
طبق اساسنامهای که اخیرا تصویب و به تایید شورای نگهبان و هیات دولت هم رسیده است، محدوده کاری شرکت زیرساخت به توسعه، مدیریت، نگهداری و بهرهبرداری از شبکه مخابراتی شامل مراکز بین شهری، مراکز بینالمللی، ایستگاههای ماهوارهای زمینی، دیتا و سرویسهای مربوط به آنها برمیگردد، در واقع ما در این حوزههای اصلی فعالیت و سرویسهای مربوط به آن را نیز ارائه میکنیم.
به نظر شما سرویسهای مربوط به موارد گفته شده را نباید بخش خصوصی ارائه کند؟
خیر، اینها سرویسها و فعالیتهایی است که تعریف شده و باید به صورت حاکمیتی باقی بماند؛ چرا که مربوط به شبکه اصلی کشور هستند، شبکهای که کلیه شبکههای اپراتورها و شبکههای بخش خصوصی روی آن قرار دارند. بخش خصوصی تنها میتواند در مسیر شبکههای داخلی استانی فعالیت داشته باشند.
شبکه زیرساخت داخلی در حال حاضر در چه وضعیتی به سر میبرد؟
از نظر خودمان و با توجه به اندازهگیری و شاخصهایی که داریم شبکه ما در حالت مطلوب نیست بلکه در حالت خوب و خیلی خوب به سر میبرد. یعنی مشکلاتی از نظر امکاناتی و کیفی نداریم.
متاسفانه چون شبکههای ارتباطی با هم ادغام هستند هر وقت مشکلی پیش میآید مشترک متوجه نمیشود این مشکل دقیقا مربوط به کدام بخش از شبکه است، اما در کل ما مشکلاتی که تا حدودی مربوط به شبکه زیرساخت کشوری میشود را حل میکنیم و در حال حاضر مشکلی از نظر کیفی نداریم اما از نظر کمی هم ظرفیت و امکاناتمان طوری است که بیش از ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیتها خالی و بدون مشتری باقی مانده است.
شما از توسعه شبکه زیرساخت صحبت میکنید و این که شبکه داخل هیچ مشکلی ندارد، پس دلیل این قطع و وصلهای مداوم اینترنت چیست؟ به نظر شما این مشکلات به عدم توسعه شبکه زیر ساخت برنمیگردد؟
ببینید قطع و وصل اینترنت به چندین عامل بستگی دارد. اولین عامل میتواند به ارائه خدمات از طرف شرکتهای خصوصی و مشکلات ارائه سرویس از سوی آنها برگردد. دومین عامل میتواند به مشکلات در تجهیزات و سوئیچهای به کار گرفته شده در شبکه زیرساخت داخلی مرتبط باشد و سومین عامل هم میتواند ناشی از اختلالات موجود در شبکه ارتباطات بینالمللی باشد که رفع این مشکل از حیطهکاری ما خارج است. در واقع مسائل فیزیکی این چنینی در هر شبکهای وجود دارد و میتواند روی کیفیت کار اثر بگذارد.
شما عنوان میکنید که شبکه زیرساخت داخلی توسعه لازم را دارد، حال با توجه به این که در آینده بر تعداد مشترکان اینترنتی افزوده میشود، با این شرایط باز هم شبکه زیرساخت امکان پاسخگویی به مشترکان را دارد؟
توسعهای که در حال حاضر در شبکه وجود دارد نه تنها جوابگوی مشترکان حال حاضر است، بلکه در آینده نیز مشکلی از جهت تامین پهنای باند نخواهیم داشت؛ چرا که همان طور که عنوان کردم در حال حاضر ۴۰ الی ۵۰ درصد از امکانات شبکه بدون استفاده مانده است که طی مناقصاتی که برگزار کردهایم، این قسمتها نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در کل شما مشکلات قطع و وصل شبکه را بیشتر مربوط به مشکلات داخلی میدانید یا برون مرزی؟
مشکلات بینالملل پنجاه، پنجاه است در واقع باید نمونه بیاوریم تا مشخص شود که مشکل از خارج بوده یا داخل کشور. ولی در هر صورت در کشور ما ناهماهنگی پیمانکاران و مجریان یعنی افرادی که در مسیرهای بین شهری و راههای دور کار میکنند باعث به وجود آمدن مشکلات و قطع ارتباطات داخلی میشود.
برای خیلی از کاربرها جالب است بدانند که مسیرهای فیبرنوری کشور از چه قسمتهایی میگذرد تا به دست مصرفکننده برسد و اینکه چند درصد از پهنای باند کشور از طریق ماهواره و چند درصد آن از طریق فیبر تامین میشود؟
تقریبا باید بگویم بیش از ۹۹درصد از پهنای باند ما از طریق شبکه فیبر نوری تامین میشود و این امر به این خاطر است که هزینه ارتباطات اینترنتی از طریق ماهواره بسیار بالا و سنگین است که نه مشتری قادر به پرداخت کردن این هزینه است نه شرکتها. در چنین شرایطی خود به خود وقتی ما متقاضی نداشته باشیم به سمت تامین پهنای باند از طریق فیبر میرویم، اما در مورد مسیر ارتباطی کشور بیشتر ارتباطات فیبرمان از سمت خلیجفارس تامین میشود. در کل نزدیک به ۶۵درصد از سمت خلیجفارس و ۳۵درصد نیز از سمت شمال یعنی ترکیه و آذربایجان فراهم میشود.
در حال حاضر در زمینه ارتباطات بینالمللی ضعف قابلتوجهی دیده میشود، به همین دلیل شرکتهای بخش خصوصی معتقدند که اگر خرید و فروش پهنای باند به عهده آنها باشد قیمتها کاهش پیدا کرده و قطعی اینترنت نیز کمتر خواهد شد، شما این ادعا را قبول دارید؟
مثلا آنها چه کار میتوانند انجام دهند. اولا که قانونی وجود دارد که ما اجازه دخالت در آن را نداریم و این نظام است که روی آن تصمیمگیری میکند. بعضی از خدمات و سرویسها وجود دارند که باید در اختیار حاکمیت بمانند ما میتوانیم تنها نظارت، کنترل و مدیریت داشته باشیم و بخشی را نیز به بخش خصوصی بسپاریم، اما اینکه کل کار را به بخش خصوصی محول کنیم، به خاطر برخی محدودیتهای قانونی امکانپذیر نیست.
یعنی قانون اجازه خرید و فروش پهنای باند را به بخش خصوصی نمیدهد؟
دقیقا، آنها میتوانند به عنوان پیمانکار برای ما کار کنند. درست مانند کاری که ما در رابطه با VOIP انجام دادیم. اما به صورت آزاد امکان این را ندارند که وارد این بخش شوند و تنها خودشان دست به فعالیت بزنند، ما مانع آنها نیستیم قانون تعریف شده در کشور مانع آنها است.
چرا نباید قانون این اجازه را بدهد، چرا که آنها معتقدند اگر خرید و فروش پهنای باند به آنها سپرده شود وضعیت به مراتب بهتر از حال حاضر خواهد شد؟
این تنها یک ادعا است. ادعا تا عمل فاصله زیادی دارد.
حتما شرایطی دارند که چنین ادعایی را مطرح میکنند.
من به شما اطمینان میدهم که آنها هیچ شرایطی ندارند، چرا که طی جلساتی که با آنها داشتیم آنها شرایط خود را مطرح کردند که هیچ جنبه عملی ندارد. شرایطی که آنها از آن دم میزنند این است که ما همه چیز را تعطیل کنیم. دوباره آنها یک شبکه ایجاد کنند و ما هم تعهد بدهیم که امکانات آنها را تامین و فراهم میکنیم. در واقع موارد و طرحهایی که مطرح میکنند اصلا عملیاتی نیست.
پس اصل ۴۴ و روند خصوصیسازی چه میشود؟
دقیقا اصل ۴۴ این شرایط را تعریف کرده است. در این اصل ذکر شد که شبکههای مادر باید به شکل حاکمیتی باقی بماند.
تجربه نشان داده پروژهها یا بخشهایی از یک کار وقتی به بخش خصوصی سپرده میشود موفقیت کار به مراتب بالاتر میرود، حالا چرا باید قانون چنین مانعی را پیش پای بخشخصوصی بگذارد؟
مثلا آنها چه کار خاصی انجام دادهاند، این شرکتها که عنوان میکنید موفق بودهاند از ابتدا در اختیار بخش خصوصی قرار داشتند و به این شکل نبوده که از دولتی به خصوصی تبدیل شوند. در ضمن باید بگویم این شرایط ابدی نیست. در حال حاضر ۷۰درصد شرکت مخابرات به بخش خصوصی واگذار شده است حالا بگذارید ببینیم از این به بعد بخش خصوصی برای توسعه بخش مخابراتی چه کاری انجام میدهد بعد تصمیم بگیریم که ۳۰درصد را هم به این بخش واگذار کنیم. اگر نگاه کنید خواهید دید که کل شرکتهای مخابراتی استانی به بخشخصوصی رفتهاند و در واقع آن قسمتی را هم که نظام تصمیم گرفته به شکل دولتی باقی بماند به خاطر مسائل حاکمیتی است نه کارشکنی در کار بخش خصوصی.
در مورد جلساتی که با این بخش گذاشتهاید توضیح دهید؟
در جلساتی که با بخش خصوصی داشتیم آنها از ما میخواهند که برای مدتی دست از کار بکشیم و به آنها اجازه فعالیت بدهیم تا کاری که ادعای انجام آن را دارند صورت بگیرد که این معنی ندارد، چراکه کاری را که آنها میخواهند الان انجام دهند ۱۰ سال پیش ما انجام دادهایم.
پس چرا هیچ اتفاقی در زمینه توسعه شبکه و کاهش قطع و وصلها نیفتاده است؟
به خاطر اینکه مشکلاتی که در این بخش دیده میشود به خارج از کشور برمیگردد و مربوط به داخل کشور نیست و ما هم تمام تلاش خود را برای از میان برداشتن این مشکلات انجام دادهایم. آنها این مشکلات را نمیبینند، آن وقت ادعا میکنند این بخش را به آنها بسپاریم.
در چند ماه و چند سال گذشته وزیر ارتباطات همیشه صحبت از کمفروشی اینترنت از طرف شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی را مطرح کردهاند، شما این کمفروشی را قبول دارید؟
اول باید ببینیم شما کمفروشی را چگونه تعریف میکنید. برداشتی که من از صحبتهای وزیر داشتم به این صورت است که شما یک جنسی را از جایی خریداری میکنید که این جنس میتواند جوابگوی سرویس به ۱۰ نفر باشد. حالا شما وقتی تصمیم بگیرید که این جنس را که برای ده نفر در نظر گرفته شده به ۱۵ تا ۲۰ نفر بفروشید خود به خود از مقدار اولیه جنس به افراد کمتر میرسد. منظور از کمفروشی این است. البته این مربوط به همه شرکتها نمیشود و برخی از فعالان این بخش را دربر میگیرد. همچنین این کمفروشی را هم وزیر از خودش مطرح نکرده، چراکه بر اساس ایمیلهایی که ما دریافت میکنیم با شکایت کثیری از کاربران روبهرو میشویم که سرعتی را که خواهان آن بودند به آنها تعلق نگرفته است به طور مثال فردی ۵۱۲ کیلوبیت بر ثانیه اینترنت دریافت کرده است، اما در عمل سرعت اینترنتاش به ۵۲ کیلوبیت بر ثانیه هم نمیرسد. این مقدار را که من به کاربر نمیدهم من با شرکت سر و کار دارم نه کاربر نهایی. پس آنها هستند که کمفروشی میکنند.
شما شرکتها را مسوول کمفروشی میدانید، اما از آن سو نیز همین شرکتها اظهار میکنند که شرکت زیرساخت بر اساس آن چیزی که باید به ما پهنای باند نمیدهد، دلیل چنین ادعایی چیست؟
اگر آنها این مطلب را اظهار میکنند باید اعتراض را به من برسانند که تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. من به اندازه پهنای باندی که میخرم و به اندازه تقاضای شرکت به او پهنای باند میدهم یعنی امکان ندارد که من به اندازه یک گیگ پهنای باند بخرم و به اندازه نیم آن را به شرکتی بفروشم. شرکتهایی که چنین ادعایی دارند میتوانند به ما مراجعه کنند و ما با ابزارهای اندازهگیری که داریم به آنها نشان میدهیم که کمتر یا بیشتر از میزان به آنها ارائه نمیکنیم.
اصلا چرا باید چنین کمفروشی به وجود بیاید؟
کمفروشی اینترنت از طرف ما که نیست ولی از طرف آنها هم که هست (بخش خصوصی) بالاخره آن میزان اضافهای که میگیرند سود است و به منابع شرکتشان کمک میکند. در ضمن اگر کمفروشی از طرف من باشد شرکت من از آنجایی که زیرمجموعه وزارت ارتباطات است دیگر وزیر این کمفروشی را در بوق و کرنا مطرح نمیکرد، بلکه تنها به من اعتراض میکرد. ما دستگاه نظارتی داریم نمیتوانیم خطا کنیم.
یعنی دستگاه نظارتی روی کار بخشخصوصی نظارت ندارد؟
چرا، سازمان تنظیم مقررات یکی از ارگانهای نظارتی روی کار بخشخصوصی است در واقع سازمان تنظیم هم از اشتباهات آنها باخبر است، ولی از آنجا که میخواهند این شرکتها پا بگیرند مراعات آنها را میکنند، ولی این به این معنی نیست که نظارتی صورت نمیگیرد.
با این توضیحاتی که دادید از کجا مشخص میشود که این کمفروشی از سوی شرکتهای خصوصی است؟
از طریق سیستمهایی که وجود دارد. ما که کمفروشی نمیکنیم؛ چرا که اگر میکردیم شرکتها به ما شکایت میکردند همانطور که کاربران در صورت کمفروشی به شرکتها شکایت میکنند.
سیستم پشتیبانی شرکت زیرساخت به چه صورتی است، چرا که به طور مثال حدود یک سال پیش که یکی از مسیرهای ارتباطی ما در خارج از کشور بر اثر برخورد لنگر کشتی قطع شد، چیزی در حدود دو الی سه ماه طول کشید تا این قطعی برطرف شود. این طولانیبودن زمان ناشی از ضعف سیستم پشتیبانی شبکه زیرساخت نیست؟
خب شما انتظار داشتید شبکه زیرساخت چه کاری انجام دهد، ما از ۴ مسیر ارتباط داریم ۲ مسیر در اسکندریه قطع شده بود و یک کابل هم در خلیجفارس. همچنین این قطعی مسیر ارتباطی در عرض ۱۰ روز حل شد و به ماه هم نکشید. البته در این اتفاق ۳۰درصد ارتباط قطع شده بود و ۷۰درصد شبکه کار میکرد در صورتی که در کشورهای عربی و آفریقایی که تنها از این مسیر استفاده میکردند و کابلشان در این مسیر قرار داشت کاملا فلج شده بودند، به عنوان مثال ارتباط مصر که کاملا قطع شده بود و پروازهای فرودگاه امارات نیز برای چند هفتهای لغو شد در صورتی که در ایران این اتفاق نیفتاده ما توانستیم ارتباطمان را از طریق ترکیه برقرار کنیم. در مورد سیستم پشتیبانی هم باید بگویم که این سیستم به نحو خیلی خوبی کار میکند و مسیرهای ارتباطی فیبر نوری کشور از چند مسیر و کمپانی مختلف خارجی تامین میشود که اگر برای یکی مشکلی به وجود آمد، مسیر دیگر خدماتدهی را تامین میکند. در داخل کشور هم وضعیت به همین صورت است. در داخل کشور در هر مسیر دو نقطه و بیشتر در نظر گرفته شده که اگر مسیر یک قطع شد مسیر دو جوابگو باشد.
در مورد پروژه فالکون و اتصال ما به شبکه بینالمللی توضیح دهید و این که این اتصال در کاهش مشکلات این حوزه موثر است یا خیر؟
روی سرعت اینترنت که تاثیری نخواهد داشت؛ چرا که سرعت بستگی به ظرفیتی دارد که عمده استفاده کنندگان از آن میکنند. اما اجرا و بهرهبرداری از پروژه فالکون باعث میشود که ما به یک پروژه بینالمللی به شکل مستقیم اتصال پیدا کنیم و هر امکاناتی که بخواهیم از طریق دو نقطه لندینگ پونیتی که در بندرعباس و چابهار وجود دارد، فراهم شود. این شبکه به صورت یکپارچه است و در منطقه ۱۷ کشور روی این پروژه سرمایهگذاری و از آن استفاده میکنند که انتها ابتدای این شبکه به شبکه جهانی «فلگ» متصل است. با این اتصال دیگر ما مشکلی از نظر ارتباطات بینالمللی نخواهیم داشت.
ممکن است در مورد مزایای اتصال به شبکه فلگ بیشتر توضیح دهید؟
یکی از مزایای آن این است که امکان فراهم کردن ظرفیت بیشتر وجود دارد و محدودیتها کاملا برطرف میشود. از مزایای اصلی این اتصال ترانزیت و تغذیه کشورهای همسایه است. جالب است بدانید که شرکتهای داخلی که مدام از خدمات ما گله میکنند و از آن ارضی نیستند، ولی در عوض کشورهای همسایه برای گرفتن خدمات از ما در صف ایستادهاند از جمله این کشورها هم میتوانیم به روسیه، آذربایجان، ترکیه و همچنین افغانستان و عراق که اصولا IP آنها از طریق ما تامین میشود، اشاره کنم. از دیگر مزایای این اتصال کاهش قیمتها است. هر چند که در حال حاضر هم ما برای سومین بار در طول این چند سال به ترتیب ۵۰، ۳۰، ۲۰درصد کاهش قیمت در فروش پهنای باند به شرکتها داشتهایم.
ولی این کاهش قیمت را اصلا کاربران نهایی حس نمیکنند؟
درست است چون ما به شرکتها این کاهش را میدهیم و آنها باید در مرحله بعد با کاهش، خدمات را به کاربر ارائه کنند. شاید کاهش میدهند، اما نه به اندازه شرکت ارتباطات زیر ساخت. همچنین تا زمانی که تعامل بین ما و بخش خصوصی افزایش پیدا نکند باز هم کاربر متوجه این کاهش قیمت نمیشود.
شما چه کاری را برای این افزایش تعامل انجام دادهاید؟
یکی از آنها همین کاهش فروش پهنای باند به شرکتهای فعال در این زمینه است، همچنین در حال حاضر ما آمادگی این را داریم که به هر کسی به اندازه ظرفیتی که میخواهد پهنای باند ارائه کنیم، اما آنها میخواهند که خود وارد این حوزه شوند و به تنهایی دست به تامین پهنای باند بزنند، حتی آنها ادعا کردند که میتوانیم پهنای باند را با قیمت ۶هزار دلار وارد کشور کنند، ما نه تنها ادعای آنها را رد نکردیم، بلکه فراخوان هم دادیم و اظهار کردیم که ما این پهنای باند را اگر آنها تا لب مرز با قیمت ۱۰هزار دلار بیاورند از آنها میخریم، اما تا الان که هیچ پیشنهادی دریافت نکردیم. چراکه خرید پهنای باند با چنین قیمتی امکان ندارد. این ۶هزار دلار قیمت پهنای باند از جایی است که خریداری میشود، حال این ۶هزار دلار تا از مسیرهای دیگر و کشورهای دیگر بگذرد، چند برابر میشود. با این شرایط باز هم ما به آنها تخفیف میدهیم.
آنها اظهار میکنند که وقتی زیرساخت میتواند در عرض یک مدت کوتاه ۵۰ درصد قیمتها را کاهش بدهد پس پهنای باند را با قیمت اصلی به شرکتها نمیفروشد؟
این کاهش را من نمیدهم دولت است که چنین کاهشی را به شرکتها میدهد، در واقع دولت از حق خودش میگذرد که این یک نوع سوبسید هم محسوب میشود. در کل بخش خصوصی ذهنیاتی دارد که در واقعیت امکان عملی شدن آن وجود ندارد.
هر Stm ۱ را چقدر میخرید و به چه میزان به شرکتها میفروشید؟
اینکه چقدر میخریم و چقدر میفروشیم یک مقدار مربوط به مسائل سیاسی است معمولا کسانی که تامینکننده پهنای باند برای ما هستند یکی از بندهای قراردادشان این هست که قیمتها حالت محرمانه باقی بماند درست نیست ما این گونه مسائل را بازگو کنیم. اما در کل ما قیمت تمام شده داریم و در پارهای از مواقع به برخی سازمانها و دانشگاهها با تخفیف پهنای باند را ارائه میکنیم.
مساله دیگری که در این حوزه مطرح است، موضوع Voip است عدهای از شرکتهایی که در این زمینه فعالیت میکنند دخالت زیرساخت در این حوزه را غیرقانونی عنوان میکنند؛ چراکه اظهار میدارند این یک سرویس نهایی و باید از طرف بخش خصوصی ارائه شود؟
اینکه غیرقانونی هست یا نیست را مسوولان مربوطه باید بگویند نه Papها. در کل ارتباط بینالمللی و کلا ترافیک ارتباطی
در اختیار ما است.
خیلی از شرکتها با مزایده که زیر ساخت برگزار کرده روبه ورشکستگی و نابودی رفتهاند، با این حال اگر قرار بوده است که ترافیک ارتباطی در اختیار شرکت زیرساخت باشد، چرا باید از اول اجازه ارائه این سرویس به Papها داده میشد؟
چرا باید ورشکست شوند آنها الان هم میتوانند با کسانی که در مزایده برنده شدهاند، همکاری کنند دلیل ندارد فقط یک بخش در این حوزه کار کند. در ضمن فقط ما مزایده را برپا کردیم؛ چراکه ما شبکه را در اختیار آنها قرار میدهیم.
ارسال نظر