کتاب بیوگرافی استیو جابز
میلیاردرهای اپل
بخش: پنجاه و چهارم
سی سال بعد از اینکه سهام اپل عرضه شد، جابز حسی را که از ورود ناگهانی پول به زندگیاش داشت به خاطر میآورد:
نویسنده : والتر ایساکسون
بخش: پنجاه و چهارم
سی سال بعد از اینکه سهام اپل عرضه شد، جابز حسی را که از ورود ناگهانی پول به زندگیاش داشت به خاطر میآورد: «من هرگز نگران پول نبودم. در یک خانواده متوسط بزرگ شدم، به همین دلیل هرگز فکر نمیکردم که از گرسنگی بمیرم. در آتاری یاد گرفتم که میتوانم مهندس خوبی باشم، پس همیشه میدانستم که میتوانم دوام بیاورم و روزگارم را بگذرانم. در دانشکده و هندوستان به میل خودم فقیر بودم و حتی وقتی که کار میکردم هم زندگی سادهای داشتم. به این ترتیب زندگی کاملا فقیرانهای که چون نباید در آن نگران پول بودم برایم جالب بود، به ثروت بی نهایتی رسیدم که آن وقت هم نباید نگران پول بودم.
در اپل آدمهایی را میدیدم که پول زیادی درمیآوردند و حس میکردند که باید زندگی متفاوتی داشته باشند. بعضی از آنها یک ماشین رولز رویس و چند خانه میخریدند. هر کدام از این کارمندان ثروتمند یک مدیر خانه داشتند و بالاخره کسی که بر کار این مدیران خانه نظارت میکرد.همسرانشان جراحی پلاستیک میکردند و به آدمهایی عجیب و غریب تبدیل میشدند. این شیوهای نبود که من بخواهم زندگی کنم. به خودم قول داده بودم که نگذارم این پول زندگیام را نابود کند.»
جابز آدم خیلی انسان دوستی نبود. او مدت کوتاهی یک بنیاد خیریه تاسیس کرد، اما متوجه شد برای اینکه بتواند از پس کسی که برای اداره آنجا استخدام کرده بود بر بیاید اذیت میشود. آن شخص مدام درباره خطرهای این کار حرف میزد و اینکه چطور کمکها میتوانند بیشتر تاثیرگذار باشند. جابز از آدمهایی که تظاهر به انسان دوستی میکردند و فکر میکردند که میتوانند انسان را کاملا عوض کنند، متنفر بود. او قبلا برای کمک به راهاندازی بنیاد سوا (Seva) متعلق به لری بریلیانت مخفیانه یک چک پنج هزار دلاری فرستاده بود. بنیاد سوا برای مبارزه با فقر فعالیت میکرد و جابز برای پیوستن به هیات مدیره آن موافقتش را اعلام کرده بود. با این حال وقتی که بریلیانت به همراه بعضی از اعضای هیات مدیره مثل «ویوی گریوی» و «جری گارسیا» برای درخواست کمک مالی به اپل رفت آن هم درست بعد از عرضه سهام آن، جابز مایل به همکاری و کمک نبود. او در عوض به دنبال راهی بود تا این بنیاد بتواند با استفاده از یک کامپیوتر اپل دو و برنامه VisiCalc که او به آنها اهدا میکند، تحقیقی درباره نابینایی در نپال انجام بدهد.
ارسال نظر