و ناگهان ثروت

نویسنده : والتر ایساکسون

بخش: پنجاه و سوم

جابز ساده نبود. او مطمئن بود که رابطه‌اش با کریسان برنان و قرارشان در دادگاه برای پرداخت هزینه‌ای برای بزرگ کردن لیزا قبل از عرضه سهام اپل اتفاق افتاده بود. جابز چهره عمومی و معروف عرضه سهام اولیه اپل بود و برای انتخاب دو سرمایه‌گذار بزرگی که به آن رسیدگی کنند، کمک زیادی کرد. این دو سرمایه‌گذار بزرگ شامل یک شرکت قدیمی در وال استریت به نام مورگان استنلی (Morgan Stanley) و شرکت جدید بوتیک‌های هامبرکت اند کوئیست (Hambrecht & Quist) در سانفرانسیسکو بودند. «بیل هامبرکت» به خاطر می‌آورد: «استیو با افراد شرکت مورگان استنلی که آن روزها شرکت بسیار مقرراتی و بزرگی بود، رفتار توهین آمیزی داشت.» با اینکه مشخص بود قیمت سهام اپل به سرعت بالا می‌رود، مورگان استنلی برنامه‌ریزی کرد که هر سهم با قیمت ۱۸ دلار عرضه شود.جابز از سرمایه گذاران مورگان استنلی پرسید: «به من بگویید چه اتفاقی برای این سهامی که ما آن را هجده دلار قیمت گذاری کرده‌ایم، می‌افتد؟ آن را به مشتریان خوبتان نمی‌فروشید؟ اگر این طور است، چطور می‌توانید درخواست حق کمیسیون ۷ درصدی از من بکنید؟» هامبرکت متوجه شد که از همان اول در این سیستم بی‌عدالتی وجود دارد و بعد از آن ایده برگزاری مزایده معکوس برای قیمت‌گذاری سهام اپل قبل از عرضه اولیه را مطرح کرد. اپل اولین بار سهامش را در صبح روز بیست‌ویکم دسامبر سال ۱۹۸۰ عرضه کرد. تا آن موقع سرمایه‌گذاران هر سهم را ۲۲ دلار قیمت‌گذاری کرده بودند. این قیمت در روز اول به ۲۹ دلار رسید. جابز آن روز به دفتر هامبرکت‌اند کوئیست آمده بود تا معاملات اولیه را ببیند. حالا جابز در سن بیست و پنج سالگی سرمایه‌ای به ارزش ۲۵۶ میلیون دلار داشت.

بچه، تو یک مرد ثروتمندی

قبل و بعد از آنکه استیو جابز ثروتمند شود، در طول زندگی‌اش چه فقیر و چه میلیاردر، همیشه دیدگاه پیچیده‌ای درباره ثروت داشت. او یک هیپی ضدماتریالیستی بود که از خلاقیت دوستی به نفع خودش استفاده کرد که سهامش را مجانی به دیگران داده بود. او هواخواه اصول ذِن بود که برای سفر زیارتی به هندوستان رفت و بعد از آن به این نتیجه رسید که رسالت او راه‌اندازی یک تجارت است. با این حال به نظر می‌رسید که این دیدگاه‌ها در هم تنیده شوند تا اینکه با هم تضاد داشته باشند.او علاقه زیادی به بعضی مادیات داشت، به خصوص چیزهایی که طراحی ظریفی دارند و با خلاقیت ساخته می‌شوند مثل ماشین‌های پورشه و بنز، چاقوهای هنکلز و لوازم براون، موتورسیکلت‌های بی ام و و آثار چاپی آنسل آدامز، پیانوهای بوسندورفر و تجهیزات صوتی بنگ اند اولافسن. با این حال خانه‌هایی که او در آنها زندگی می‌کرد صرف‌نظر از اینکه چقدر ثروتمند بود، چندان جنبه خودنمایی نداشته و آنقدر ساده مبله شده بودند که حتی یک شیکر (عضو فرقه‌ای مذهبی در آمریکا) هم از آن خجالت می‌کشید.