بهبود وضعیت بیماران با حسگر پوستی

در پزشکی هیدروسفالی به وضعیتی گفته می‌شود که مایع مغزی-نخاعی تولید شده در شبکه کوروئید، بیش از اندازه در بطن‌های مغزی و دیگر حفره‌های مغز انباشته و منجر به افزایش حجم آنها شود. این افزایش حجم اشغال شده توسط مایع در سیستم عصبی مرکزی و به‌ویژه مغز می‌تواند ناشی از اختلال در توزیع، تشکیل، جریان یا جذب مایع مغزی- نخاعی باشد و پیامد آن افزایش فشار درون جمجمه و آسیب‌های مغزی و حتی مرگ است.

هیدروسفالی در کودکان زیر دو سال به‌خاطر بازبودن سوتورهای کرانیکال(درزهای استخوان جمجمه) به بزرگ شدن غیرطبیعی جمجمه منجر شده ولی در بزرگسالان با اختلال در راه رفتن و حافظه نمود می‌یابد. هیدروسفالی در کودکان بیشتر به علت ناهنجاری مادرزادی، تنگی در مجرای مغزی(سیلویوس) مادرزادی یا خونریزی و عفونت نوزادی داخل بطنی پدید می‌آید. بزرگ شدن بالای سر همراه‌ با نازک شدن استخوان‌های جمجمه و جدا شدن سوتورها و در موارد پیشرفته‌تر آتروفی اپتیک و اختلال در حرکت چشم‌ها و مشکل در تعادل و راه رفتن کودک، دیده می‌شود. مراقبت‌های استاندارد کنونی این بیماری شامل جراحی پیوند لوله‌ای شناخته شده به‌عنوان «شانت» (Shunt) برای تخلیه مایع اضافی از مغز است. در اکثر موارد شانت‌ها پس از گذشت ۱۰ سال تقریبا به‌طور کامل دیگر عمل نمی‌کنند.تشخیص عمل نکردن صحیح شانت بسیار دشوار است.

این حسگر قابل انعطاف است و با اندازه‌گیری دما و میزان انتقال گرمای بدن کاربران به آنها اطلاع می‌دهد که چه میزان مایع مغزی نخاعی در شانت بیماران هیدروسفالی جریان دارد. این حسگر پوستی بیماران هیدروسفالی را قادر می‌سازد تا در عرض پنج دقیقه پس از قرار دادن آن روی پوست خود از میزان جریان مایع مغزی نخاعی در شانت خود آگاه شوند. در پزشکی به هر نوع لوله، سوراخ و هرگونه محل عبور برای جابه‌جایی مایعات موجود در بدن از بخشی به بخش دیگر شانت گفته می‌شود و اگر این مجرا یا سوراخ در بدو تولد وجود داشته‌باشد، شانت مادرزادی و اگر بنا به تشخیص پزشک در بدن بیمار کار گذاشته شود شانت ایمپلمانت نامیده‌ می‌شود و شامل دو نوع مکانیکی و بیولوژیکی است. حالت سوم وقتی است که به‌صورت خودبه‌خود و به دلایلی چون زخم و عفونت در بافت پوششی به وجود بیاید که فیستول نام دارد.