تردید درباره میزان تاثیر فضای آنلاین
چرا کمپینهای اینترنتی لزوما موفق نیستند؟
فعالیتهای اجتماعی به طیف بسیار مختلفی از فعالیتها اشاره دارد که برای جامعه یا یک قشر خاص سودمند و مفید هستند. فعالان اجتماعی بهصورت فردی و گروهی برای ایجاد تغییر، افراد علاقهمند را آموزش داده و آگاه میکنند که این کار در اصل با هدف قرار دادن بحرانهای جهانی و منطقهای انجام میگیرد. برای مثال گروه Greenpeace را در نظر بگیرید که در زمینه مبارزه و جلوگیری از تغییرات آب و هوا فعالیت میکند و این کار را از طریق اعتراض و مبارزه با دولتها و کارخانههای دارای سوابق زیست محیطی منفی انجام میدهد. در طرف دیگر برای مثال جنبش Anti-Sweatshop قرار دارد که کار خود را با یک گروه از فعالان در قرن نوزدهم آغاز کرد و از همان موقع هدف آن بهبود وضعیت کارگران فعال در فضای کارخانهها به اشکال مختلف بوده است.
فعالیت اجتماعی اینترنتی
امروزه صدای این دسته از معترضان و فعالان اجتماعی به لطف گسترش اینترنت افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این گروهها که تعدادشان هم بسیار زیاد است از قدرت اینترنت بهعنوان اهرم فشار روی کارخانهها، موسسات و افراد خاطی استفاده میکنند. این نوع از فعالیت آنلاین به فعالان امکان برنامهریزی رخدادها با درجات بالایی از تمرکز، همکاری و سرعت را میدهد. ضمنا فعالیت اجتماعی بهصورت آنلاین این فرصت را هم در اختیار گروههای کوچک که در حالت عادی صدایشان به جایی نمیرسد قرار میدهد تا با استفاده از فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی تفکرات خود را با صدای بلندتر به گوش مردم برسانند. ضمنا فضای اینترنت این امکان را به گروهها میدهد که توجه بیش از حد به تفاوتهای بین اعضای مختلف (مثلا سواد آکادمیک) را تا حد ممکن کاهش دهند و از این طریق هویت و هدف اصلی گروه را بیش از پیش تقویت کنند.
تهدیدات آنلاین
اما با وجود این تحقیقات نشان میدهند در حالی که این شکل مدرن از فعالیتها میتواند باعث افزایش شرکتکنندگان در فعالیتهای اجتماعی و جنبشها شود، اما ممکن است تاثیرگذاری کافی را که از آن انتظار میرود نداشته و حتی امکان دارد پیامدهای منفی نیز در پی داشته باشد. از جمله این پیامدهای منفی میتوان به گسترش شایعات اجتماعی مختلف و همچنین دستگیری فعالان در برخی از کشورها اشاره کرد. هدف این مطالعات هم یافتن ایدهها و راههای بهتر برای کسب نتایج بهتر از طریق مطرح کردن مهمترین مشکلات جامعه با استفاده از فعالیتهای آنلاین بوده است. در طول این مطالعات، اطلاعات از سه مورد از فعالیتهای اینترنتی که در یوتیوب انجام میشوند جمعآوری شدهاند. یافتههای این مطالعه نشان میدهند که فعالیتهای اجتماعی آنلاین یک شوک موقتی را به سازمانها وارد میکنند و باعث بهبود قابل توجه فعالیت جنبشهای مختلف و همچنین سازماندهی بهتر فعالیتها و اقدامات گروهها میشوند.
سازمانهای هدف واکنش نشان میدهند
اما این تاثیرات موقت اغلب باعث واکنش سازمانهای مورد هدف این جنبشها میشوند که در نتیجه آن شاهد اقدامات متقابل از سوی این سازمانها هستیم. برای مثال برخی از این سازمانها نظارتشان را برای زیرنظر گرفتن فعالان اجتماعی افزایش میدهند. مثلا برخی مراجع قانونی دولتی فیلترینگ اینترنت را گسترش میدهند، دسترسی به یکسری وبسایتها را قطع میکنند و حتی سرعت اینترنت را برای جلوگیری از فعالیتهای اجتماعی آنلاین بهمقدار قابل توجهی کاهش میدهند. این اقدامات در گذر زمان باعث کاهش علاقه عموم به فعالیتهای اجتماعی و در کل باعث سقوط فعالیتهای اجتماعی در طول زمان میشود.
در کل نتایج مطالعات و تجربه نشان میدهد همانطور که استقبال و پشتیبانی از یک جنبش خاص میتواند افراد زیادی را با این دسته از فعالیتهای اجتماعی آشنا کند، از طرف دیگر هم میتواند باعث آگاهسازی و واکنش شدید سازمانهای هدف شده و در نتیجه آن شاهد کاهش سرعت اینترنت حتی قطع دسترسی کاربران به یکسری وبسایتها و شبکههای اجتماعی باشیم. استراتژیهای محدودکننده تنها به سازمانهای قانونی و دولتی محدود نمیشوند. بسیاری از مدیران هم میتوانند از راههای مختلف به ایمیلهای کارمندان خود و همچنین دیگر اطلاعات خصوصی آنها دسترسی داشته باشند و از این طریق هرگونه فعالیت کارمندان خود را به دقت زیر نظر داشته باشند و از ایجاد جنبشها و موجها انتقادی در شرکتها جلوگیری کنند. برای مثال پس از شناسایی این دسته از کارکنان دردسر ساز، مدیران سریعا آنها را از شرکت اخراج کرده و از گسترش اعتراضات و اختلافات احتمالی جلوگیری میکنند.
احساسات کمتر
فعالان اجتماعی اینترنتی باید بدانند که در برخی موارد فعالیتهای آنها ممکن است نه تنها باعث بهبود وضع نشود، بلکه گروه یا هدفی را که از آن حمایت میکنند نیز به خطر بیندازند و ناخواسته وضعیت را به حالتی بدتر از گذشته هم تبدیل کنند. در تاریخ دیده شده که در برخی موارد این جنبشها نه تنها باعث بهبود وضعیت کارگران نشد بلکه اخراج دسته جمعی آنها از کارخانه و بیکار شدن جمع کثیری از آنها را هم در پی داشت. به بیان سادهتر میتوان گفت نتایج این مطالعه نشان میدهد که فعالیتها و جنبشهای اینترنتی ممکن است باعث بروز نتایج و پیامدهایی شوند که اعضای آن جنبش هرگز قصد نداشتهاند چنین اتفاقاتی بیفتد.
یکی از نگرشها و ترفندهای معمول که همواره خطر بروز چنین نتایج بدی را افزایش میدهد، انتشار اطلاعات و محتویات احساسی در شبکههای اجتماعی است. در حالی که این دسته از اطلاعات و محتویات برای آگاهسازی و جلب توجه مردم و همچنین انتشار حداکثری آن مطالب انجام میگیرند، اما مطالعات نشان میدهند که فعالان و جنبشها قبل از انتشار چنین آمار و اطلاعاتی باید بررسی کارشناسانه و عمیقتری را انجام دهند چراکه اطلاعات و محتویات احساسی که توسط این فعالان منتشر میشوند ممکن است واکنشها و پیامدهای عکسی را بههمراه داشته باشند. بهنظر میرسد فعالان و جنبشها باید وقت، تفکر و کارشناسی بیشتری را برای خلق و انتشار اطلاعاتی که دلیل و نحوه بهوجود آمدن شرایط فعلی را شرح میدهند صرف کنند و اینکه راهکارهای خود را فارق از هرگونه احساس و بهصورت کاملا کارشناسی شده که باعث بروز واکنشهای احساسی نشوند ارائه کنند. فعالان اینترنتی که از چنین استراتژیهایی استفاده میکنند به مرور زمان قادر خواهند بود افراد و نیروهایی را آموزش دهند که دانش، فهم و توانایی لازم برای حل معضلات اجتماعی بهشکل صحیح و بهدور از احساسات را دارند. البته بهکارگیری چنین شیوهای توسط جنبشها و فعالان اجتماعی نیازمند صبر استراتژیک بالا است که معمولا در جنبشهایی که خیلی امید به تغییر شرایط ندارند به هیچوجه دیده نمیشود.
ارسال نظر