حسین سبزیان/ غلامحسین محمد طالبی 

در یک نظرسنجی که شرکت اس‌تی‌ال پارتنرز از تحلیلگران صنعت مخابرات به عمل آورد از آنها خواست تا اولویت‌های راهبردی صنعت تلکام را در وضعیت فعلی بررسی کنند. این تحلیلگران قرار بود که گزینه‌های زیر را ارزیابی کنند.

گزینه اول: رهبران کسب‌و‌کار باید در راستای خلق یک چشم‌انداز صنعتی مشترک کوشش کنند.

گزینه دوم: بهبود روابط با رگولاتوری و دولت

گزینه سوم: خلق سطوح جدیدی از همکاری بین ارائه‌دهندگان خدمات

گزینه چهارم: شناخت درست صنایع بالادستی

گزینه پنجم: شناخت درست نیازهای کاربران نهایی

گزینه ششم: تعریف مهارت‌ها، قابلیت‌های کلیدی و ساختارهای سازمانی مورد نیاز برای موفقیت‌های آتی

گزینه هفتم: تعریف ساختارهای فنی مورد نیاز برای موفقیت‌های آتی

از ۲۰۰ تحلیلگری که در این نظر‌سنجی شرکت کردند ۱۶درصد گزینه‌ اول، ۳ درصد گزینه‌ دوم، ۲۳ درصد گزینه‌ سوم، ۱۹ درصد گزینه‌ چهارم، ۱۹ درصد گزینه‌ پنجم، ۱۵ درصد گزینه‌‌‌ ششم و ۶درصد گزینه‌‌ هفتم را انتخاب کردند. نتایج این نظرسنجی نشان داد که گزینه‌های سوم (خلق سطوح جدیدی از همکاری بین ارائه‌دهندگان خدمات)، چهارم (شناخت درست صنایع بالادستی) و پنجم(شناخت درست نیازهای کاربران نهایی) به ترتیب به‌عنوان اولویت‌های اول، دوم و سوم انتخاب شدند.

همکاری به‌عنوان اولین اولویت برای خلق بازارهای جدید برای مشتریان بالادستی و پایین‌دستی بسیار ضروری است. مشتریان بالادستی به آن دسته از مشتریان بالقوه‌ای گفته می‌شود که به دلیل برخی از روندهای شکل گرفته در بازار می‌توانند به مشتریان بالفعل ما تبدیل شوند (به‌عنوان نمونه فعالان حوزه حمل و نقل یا سلامت) و مشتریان پایین دستی اشخاصی هستند که در حال حاضر مشتری شرکت‌های مخابراتی هستند (مثلا یک اپراتور مجازی شبکه موبایل مشتری پایین‌دستی یک اپراتور شبکه موبایل است و این اپراتور نیز مشتری پایین‌دستی یک وندور مخابراتی است). ایجاد یک شبکه‌ همکاری که زیربنای یک مدل‌ کسب‌وکار کارآمد است مستلزم شناخت مشتریان پایین‌دستی، مشتریان بالادستی، تامین‌کنندگان و رقبا است، به نحوی که بتوان با خلق یک شبکه‌ای از ارزش برای مشتریان از رقبا پیشی گرفت.

فهم نیازهای صنایع بالادستی (یعنی صنایعی که در نگاه اول شاید به صنعت مخابرات مربوط نباشند) به‌عنوان اولویت دوم حائز اهمیت فراوانی است که دستیابی به آن مستلزم دانشی خارج از تخصص سنتی (مثلا خدمات صوتی) شرکت‌های مخابراتی است. برای فهم نیازهای این صنایع (مثل حمل‌و نقل، سلامت و...) لازم است تا شرکت‌های مخابراتی عمیقا به فرآیندهای سایر صنایعی که ظاهرا به آنها مربوط نیستند توجه ویژه‌ای مبذول دارند.

به‌عنوان سومین اولویت، نیازهای کاربران نهایی همیشه در طراحی خدمات مهم هستند که در هنگام توجه به آنها باید دوجنبه را همیشه مدنظر داشت. نخست آنکه بسیاری از نیازها لزوما و در نگاه اول به حوزه مخابرات مربوط نمی‌شوند و برخی از آنها خارج از تخصص سنتی شرکت‌های مخابراتی است. دوم آنکه استفاده‌ جدید از داده‌های مشتریان می‌تواند منجر به موضوعات پیچیده‌ای در زمینه‌های امنیت و حریم خصوصی شود. بنابراین فهم روشن نیازهای کاربران به شرکت‌های مخابراتی این امکان را می‌دهد تا خدمات خود را به طریقی ارائه دهند که به نحوی اثربخش این نیازها را رفع کنند.

منبع: www.telco2research.com