شرکتها سرمایهگذاری در حوزه سلامت روان و رفتار کارکنان خود را افزایش دادهاند
استرس، تهدید و فرصت برای استارت آپها
دنیای اقتصاد: مطالعات دانشگاه Queen نشان میدهد که میزان فشارکاری و استرس در محیط کاری شرکتهای کانادایی، از سال ۲۰۰۹ میلادی دو برابر و میزان فشارهای مالی نیز سه برابر شده است. این در حالی است که به عنوان موسس یک استارتآپ، این استرسها تنها روی شانههای شما سنگینی خواهند کرد. در واقع، به عنوان رهبر یک کسبوکار، در زمان موفقیت فقط شاهد یک خداقوت خشک و خالی خواهید بود، اما در صورت شکست، مسوولیت همهچیز تنها برعهده شما خواهد بود.
نکته قابل توجه اینجاست که فضای استارتآپها به گونهای است که بخش عمده شرکتهای موجود طی سالهای آینده شکست میخورند و تنها بخشی از آنها به موفقیت میرسند و همین شانس کم موفقیت یکی از مهمترین دلایل شیوع گسترده انواع اختلالات در بین کارآفرینان است.
دنیای اقتصاد: مطالعات دانشگاه Queen نشان میدهد که میزان فشارکاری و استرس در محیط کاری شرکتهای کانادایی، از سال ۲۰۰۹ میلادی دو برابر و میزان فشارهای مالی نیز سه برابر شده است. این در حالی است که به عنوان موسس یک استارتآپ، این استرسها تنها روی شانههای شما سنگینی خواهند کرد. در واقع، به عنوان رهبر یک کسبوکار، در زمان موفقیت فقط شاهد یک خداقوت خشک و خالی خواهید بود، اما در صورت شکست، مسوولیت همهچیز تنها برعهده شما خواهد بود.
نکته قابل توجه اینجاست که فضای استارتآپها به گونهای است که بخش عمده شرکتهای موجود طی سالهای آینده شکست میخورند و تنها بخشی از آنها به موفقیت میرسند و همین شانس کم موفقیت یکی از مهمترین دلایل شیوع گسترده انواع اختلالات در بین کارآفرینان است. به طور معمول شرایط یک کارآفرین موفق اینگونه ارزیابی میشود که بتواند در شرایطی بسیار دشوار به موفقیتی بزرگ برسد و مرتبا آموزهها و تشویقهای مربوط به کارآفرینان نیز بر کار سختتر و تحمل فشارهای زیاد استوار است. این شرایط باعث شده میزان گزارشهای دریافتی در خصوص آمار افسردگی یا استعمال دخانیات، در میان این قشر به مراتب بیشتر از عموم افراد جامعه باشد. به خصوص باید این موضوع را در نظر گرفت که بسیاری از این افراد به دلیل سن پایین خود تجربه کاری در چنین شرایطی را ندارند. براساس آمارها حدود ۷۲ درصد از کارآفرینان، درگیری با مشکلات تاثیرگذار روی سلامت ذهن را گزارش کردهاند و یکسوم از آنها نیز از به چالش کشیده شدن سلامتی خود با موارد مرتبط با سلامت ذهن خبر دادهاند. با آگاهی از تمام این موارد، برنامههای جدیدی به منظور کمک به سلامت ذهن موسسان استارتآپها و حتی کارکنان آنان چه از جنبه جسمی و چه از لحاظ روحی در دستورکار قرار گرفته است.
پیش از هرچیز باید درنظر داشته باشید که محیط استارتآپها مانند ظرفی است که برای تهیه ترکیبات استرسزا درنظر گرفتهاید. این استرس در قالب اداره شرکت، خصوصیات ذاتی افراد در رویارویی با شکست در حوزه کسبوکار و در نهایت وضعیت دائمی رویارویی با شک و تردید، منجر به ایجاد اضطراب شدید خواهد شد. توقعات بلندپروازانه مدیران کسبوکار نیز ممکن است وضعیتی ناپایدار بر پایه عقاید و ایدههای وسواسی و از بینبرنده عزت نفس را به همراه داشته باشد. تمام این فاکتورها در ترکیب با استرس، انزوا، ساعتهای کاری زیاد و عدم رعایت بهداشت و سلامت فردی میتوانند موجبات افسردگی را فراهم کنند. روایتهای زیادی از موسسان کسب و کارهای نوپا وجود دارد که رویارویی با موارد یادشده، آنها را حتی به سمت خودکشی سوق داده است. به عنوان نمونه، سال گذشته آوستین هینز کارآفرین حوزه بیوتکنولوژی و موسس شرکت Cambrian Genomics بر اساس آنچه ابتلا به افسردگی شدید عنوان شد به زندگی خود پایان داد. با افزایش تعداد وقایع یادشده، بحث جدیدی در خصوص رویارویی با مشکلات سلامت روحی کارکنان آغاز شده و در طرف مقابل، فشار بیشتری به اکوسیستم استارتآپها برای بررسی فشاری که روزانه به تیم پایهگذار استارت آپ وارد میشود و همچنین تلاش برای بهبود وضعیت سلامتی کارکنان اعمال شده است.
روند مراقبت از خود
با هدف مبارزه با این روند نگرانکننده، به تازگی شاهد بهرهگیری از برنامهها و راهکارهایی جدید به منظور عملی کردن اجرای طرحهایی برای مدیریت خستگی و پیادهسازی روشهای پیشگیری از بروز موارد یادشده هستیم. شرکتهایی که در این عرصه از سایرین پیشی گرفتهاند، راهکارهای مراقبت از کارکنان خود را به عنوان یک مزیت رقابتی در جذب هر چه بهتر و سریعتر استعدادها معرفی میکنند اما شرکتهای سنتی نیز در حال حاضر به دنبال بررسی ارتباط میان سلامت ذهن و روح کارکنان و رسیدن به خط مشی مورد نظر شرکت خود هستند. تحقیقات و بررسیهای مختلف انجام شده در این زمینه نشان داده در اختیار داشتن تیمی از نیروهای کاری سالم به معنای افزایش بهرهوری و البته کاهش میزان غیبت نیروهای کاری خواهد بود. علاوه بر این، اتخاذ این راهکارها در طولانیمدت نیز کاهش هزینههای دارو، درمان و ناتوانیهای جسمی و ذهنی را به همراه خواهد داشت. ظهور نیروهای کاری نسل جدید در محیط استارتآپها نیز تقاضای آنها در خصوص دریافت خدمات درمانی کاملتر و با کیفیت بالاتر را به دنبال داشته است. این نیروهای کاری، گزینههایی مانند خدمات پزشکی، مشاورههای سلامت ذهن، وجود باشگاههای بدنسازی و تناسب اندام یا حتی برنامههای کمک به کارکنان (EAP) را خواستارند. هدف این برنامهها در اختیار داشتن بسته سلامتی مناسب در قالب سرویسهای لحظهای و نرمافزارهای ویژه دستگاههای الکترونیکی است.
EAP چیست؟
برنامههای کمک به کارکنان، در واقع سرویسهای ارائه خدمات بر پایه تقاضای مشتری هستند که از طریق پلتفرمهای مختلف در اختیار نیروهای کاری قرار میگیرند. سرویسهای EAP را میتوان بهگونهای طراحی کرد که حتی در خصوص اختلافهای زناشویی، اعتیاد، اضطراب، افسردگی و استرس بیش از حد نیز مورد استفاده قرار گیرند. این سرویسها به محض تقاضای نیروی کاری، در قالب ارائه خدماتی که منجر به صرفهجویی در وقت خواهند شد به افرادی که به صورت ناشناس از مزایای آن بهرهمند میشوند ارائه میشود. کمشدن هزینه در مقایسه با گزینههای سنتی بیمه نیز در نهایت منجر به کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی هزینه شرکتها در خصوص مشکلات سلامت ذهنی شده و تنها چنددلار در هر ماه برای کارکنان هزینه خواهد داشت. در آمریکای شمالی، کسب و کارهای مختلف شاهد افزایش ۷ درصدی میزان استفاده از EAP و سرویسهای سلامتی بودهاند و این روند روز به روز در حال افزایش است. نکته جالب اینکه، اکثر شرکتهایی که راهکارهایی برای کاهش استرس نیروهای کاری استارتآپها ارائه میدهند، خود نیز در اکوسیستم استارتآپها فعالیت میکنند.به عنوان نمونه، TranQool استارتآپ تورنتویی فعال در حوزه EAP که به تازگی راهاندازی شده امکان برقراری ارتباط میان کارکنان و متخصصان پزشکی را از طریق گفتوگوی ویدئویی فراهم میکند. چکامه شافی، موسس این شرکت پس از رویارویی با مشکلات، فشارهای فراوان و اضطراب در جهت راهاندازی این استارتآپ، حالا تصمیم گرفته سلامت ذهنی را برای تمامی کاناداییها به ارمغان بیاورد.
رونق کسب و کار سلامت روان و رفتار
حوزه سلامت روان و رفتار حالا به عرصه مناسبی برای حضور استارت آپها تبدیل شده است. دو هفته قبل گوگل ونچر (بازوی سرمایهگذاری شرکت گوگل) ۴۰ میلیون دلار روی استارت آپی به نام Quartet Health که در حوزه سلامت رفتار فعالیت میکند سرمایهگذاری کرد. پیش از آن نیز شاهد سرمایهگذاری ۱۷ میلیون دلاری روی یک استارتآپ در زمینه سلامت ذهن به نام لنترن بودیم که خود این استارت آپ مستقیما روی کاهش استرس کار میکرد. لنترن نیز سرویسی مانند بیمه برای کارکنان ارائه میدهد و به این ترتیب شرکتها میتوانند این سرویس را مانند بیمه برای کارکنانشان در نظر بگیرند. طبیعتا یکی از دلایل علاقه استارت آپها و به دنبال آنها سرمایهگذاران به این حوزه این است که میزان هزینه بخش سلامت روان و رفتار در حال افزایش است. تنها در آمریکا گفته میشود که هزینه این دو بخش چیزی در حدود نیمی از هزینه بخش درمان را به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر مراکز درمانی سنتی و اکوسیستمهای پزشکی که مرتبا به دنبال روشهای جدید درمان و درآمدزایی از این بخش هستند نیز به سرمایهگذاری و در اختیار گرفتن استارت آپهای این بخش علاقه نشان دادهاند. مجموع این رویکردها باعث شده که چشمانداز استارت آپهایی که روی حوزه سلامت روان و استرس و ... کار میکنند روشنتر از بخشهای دیگر باشد و احتمالا کارآفرینان و کارکنان فعال در این استارت آپها خود نخستین مشتریان تجارتشان نخواهند بود. نکته قابل توجه در حضور شرکتهای استارت آپی در این حوزه و تمایل سرمایهگذاران افزایش هزینههای مربوط به سلامت رفتار و سلامت روان هم هست.
ارسال نظر