گزارش «دنیایاقتصاد» از مشکلات بقالیها
چالش نوسان قیمت و افزایش فروشگاههای زنجیرهای
شرایط اقتصادی که این روزها در جامعه حاکم است موجب کاهش توان خرید افراد جامعه شده است که همین امر بر اغلب مشاغلی که عرضهکننده کالا و خدمات هستند تاثیر قابلتوجهی گذاشته است. یکی از این مشاغل سوپرمارکتدارها هستند. در واقع سوپرمارکتها جزو اماکنی هستند که همه افراد در همه سنین بهطور میانگین روزی یک بار به آنها مراجعه میکنند. مغازههایی که در گذشته بسیار کوچک بوده، اما با گذشت زمان این کسبوکارها رونق گرفته و چهره کلی آنها دستخوش تغییرات جدی شده است بهطوریکه امروزه دیگر از آن مغازههای کوچک با دکور قدیمی خبری نیست و در مقابل با مغازههایی کمی بزرگتر و قفسهها و دکور مدرن مواجه هستیم. با گسترش ابعاد ملک، اجناسی که عرضه میشوند نیز افزایش یافته و تنوع بالایی دارند که همین امر موجب شده حجم مشتریان این نوع از کسبوکارها نیز به میزان قابلتوجهی افزایش پیدا کند.
در باور عموم تنها صنفی که کرونا و رکود اقتصادی دامنگیر آن نشده بود همین سوپرمارکتدارها یا اصطلاحا بقالیها بودند اما مشاهدات میدانی خبرنگاران «دنیایاقتصاد» چیز دیگری را حکایت میکند.
وقتی پای درد دل صاحبان این کسبوکارها مینشینیم تغییر شغل یکی از مواردی است که اغلب آنها به آن اشاره میکنند و صحبت آنها این است؛ اگر سرمایهای را که درحالحاضر در این شغل گذاشتهایم را وارد بازار سکه و ارز کنیم و به خرید و فروش بپردازیم مطمئنا سود بیشتری کسب خواهیم کرد، زیرا درحالحاضر هر کالایی که تمام میشود و ما با نرخ تعریف شده آن را فروختهایم برای خرید باید با نرخهای جدیدی که افزایش قابلتوجهی داشتهاند هزینه کنیم. بنابراین در چنین شرایطی نه تنها سود نمیکنیم بلکه متضرر هم خواهیم شد.
نسیهفروشی
با وجود اینکه از قدیم فروش نسیه در سوپرمارکتها مرسوم بوده اما درحالحاضر اغلب فروشندهها به علت شرایط اقتصادی موجود از فروش نسیه به افراد خودداری میکنند بهطوری در اکثر سوپرمارکتها با نوشته «فروش نسیه نداریم» مواجه هستیم. اما در این میان هستند فروشندگانی که با شرایط خاص نسیهفروشی میکنند. بهطور مثال مالک یک سوپرمارکت قدیمی در عبدلآباد که همیشه به مشتریان محلی خود نسیه جنس میداده است در سالجاری شرایط خاصی برای دادن جنس نسیه گذاشته است. رضایی مالک این سوپرمارکت میگوید: آنهایی که نسیه میخواهند باید حتما ساکن این محل باشند و مستاجر نباشند ضمن آنکه باید مدارک رسمی خود را نشان بدهند که کارمند رسمی هستند و باید سر ماه حساب خود را تصفیه کنند، در غیر اینصورت نمیتوانم به آنها جنس بدهم. البته پارسال این شرایط نبود اما اینقدر سوخت دادم که مجبور شدم این قوانین را بگذارم. این را هم بگویم هیچکس پول من را نخورد، نداشتند که بدهند.
دریانی یکی دیگر از سوپرمارکتدارها که در خیابان امیریه فعالیت دارد به قفسههای خالی مغازه اشاره میکند و میگوید: «زمانی که فروش نداریم چه علتی دارد همه قفسههایی را که برای چیدن محصولات درست کردیم پر از کالا کنیم و سرمایه خود را به کالا و محصولات متنوع تبدیل کنیم که اصلا فروش نخواهند رفت؟ تا سال گذشته مردم یک سبد دستشان میگرفتند و داخل مغازه قدم میزدند و جنس خود را انتخاب میکردند اما الان کسی داخل مغازه نمیماند مخصوصا آنهایی که با بچه میآیند خرید. فقط کالایی که میخواهند را سفارش میدهند و میروند. وضعیت طوری شده که روی برند هم حساس هستند و معمولا ارزانترین برند را میخواهند، این یعنی مشتری تحقیق کرده و برای هزار تومان ارزانتر دنبال یک برند خاص است.
بررسیها نشان میدهد درحالحاضر شرایط اقتصادی حاکم بر کشور موجب شده مصرفکنندگان تنها به خرید مایحتاج اساسی خود پرداخته و به علت وضعیت معیشتی موجود افراد تمایل بیشتری به خرید کالاهای ایرانی دارند، بهطوری که مشتریانی که به خرید کالاهای خارجی میپرداختند حدود ۷۰ درصد کاهش داشتهاند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که کالاهای ایرانی نیز حدودا ۳۵ درصد از مشتریان خود را از دست دادهاند. همچنین خانوارها اغلب به خرید کالاها و ملزومات ضروری خود میپردازند و خرید تنقلاتی همچون چیپس و پفک و... با کاهش قابلتوجهی مواجه شده است. درخصوص کالاهای خارجی نیز مغازهداران اعلام کردند که با توجه به اینکه واردات کالاهای خارجی به علت تحریم صورت نمیگیرد بنابراین این محصولات بهصورت قاچاق وارد میشود که قیمت بالایی به خود اختصاص داده و همین امر موجب کاهش مشتریان شده است.
فروشگاهها
با وجود تمام مشکلات مطرح شده اما بهنظر میآید مشکل اصلی این واحدها فروشگاههای زنجیرهای و مالها باشند، تا جاییکه برخی از مالکان سوپرمارکت که سن و سالی دارند بر این عقیده هستند که این کار آنها نوعی نان بری است.
حاج داوود که بیش از ۳۰ سال است فعالیت دارد و تاکید بر روی اسم بقالی دارد میگوید: این فروشگاهها باعث شدند که بسیاری از همکاران من مجبور شوند کسبوکار خود را تعطیل کنند. اوایل که این فروشگاهها آمدند مشکلی نبود اما بعد از اینکه مجوز دادند که هر کس ۴۰ متر مساحت داشته باشد میتواند نمایندگی بگیرد عملا تیشه به ریشه صنف ما زدند. استدلال آقایان این است که تمام دنیا به این سمت میرود اما سوال من این است مگر شرایط زندگی و اقتصادی ما با تمام دنیا یکی است که بخواهیم از مدل آنها پیروی کنیم.
تخفیفهای عجیب و غریب که با همکاری تولیدکننده میدهند، جوایز میلیونی؛ خب کدام بقالی میتواند با این فروشگاهها رقابت کند. اگر آقایان تغییری در سیاست دادن مجوز به فروشگاههای زنجیرهای ایجاد نکنند باید منتظر موج بیکاری گستردهای باشند.
فعالان این حوزه معتقد هستند که با توجه به درج قیمت بر روی محصولات سود آنها تعریف شده است و بالا رفتن قیمت هیچ تاثیری بر درآمد آنها نداشته است از طرفی کاهش فروش تنقلات و محصولات فانتزی و لوکس نیز سبب شده که درآمد این واحدها فقط به مایحتاج روزانه خانوارها محدود شود و فعالیت در این حوزه دیگر توجیه اقتصادی نداشته باشد.