تحلیل آخرین گزارش موسسه World Economic Forum درباره تفاوت جنسیتی در ایران
رتبه ایران از نظر نابرابری بین زنان و مردان
سپیده کاوه کارشناس اقتصادی کشورها و بنگاههای اقتصادی در صورت جذب و استفاده از بهترینها، چه مرد و چه زن میتوانند توسعه و پیشرفت داشته باشند. در این میان دولتها نقش کلیدی و راهبردی در زمینه ارائه چارچوب سیاستی صحیح برای دستیابی یکسان زنان و مردان به کلیه امکانات کشور را بازی میکنند. نقش رسانهها و آموزههای غیرمستقیم آنها بر جامعه را نیز نمیتوان منکر شد، حال سوال این است که معیار قضاوت وجود یا عدم وجود تبعیض جنسیتی علیه زنان در جوامع مختلف چیست؟ چگونه کشوری میتواند مدعی باشد که در جهت بهبود وضعیت زنان طی زمان برنامهریزیها و پیشرفتهایی داشته است؟ چگونه میتوان چند کشور را در یک مقطع زمانی، در این زمینه باهم مقایسه کرد؟ و چگونه میتوان آثار غیرمستقیم تمامی سیاستگذاریها در ابعاد مختلف را بر مساله تبعیض جنسیتی سنجید؟ پاسخ به کلیه سوالات فوق نیازمند درک مفهوم انواع تبعیض جنسیتی و اثرات هر کدام است.
سپیده کاوه کارشناس اقتصادی کشورها و بنگاههای اقتصادی در صورت جذب و استفاده از بهترینها، چه مرد و چه زن میتوانند توسعه و پیشرفت داشته باشند. در این میان دولتها نقش کلیدی و راهبردی در زمینه ارائه چارچوب سیاستی صحیح برای دستیابی یکسان زنان و مردان به کلیه امکانات کشور را بازی میکنند. نقش رسانهها و آموزههای غیرمستقیم آنها بر جامعه را نیز نمیتوان منکر شد، حال سوال این است که معیار قضاوت وجود یا عدم وجود تبعیض جنسیتی علیه زنان در جوامع مختلف چیست؟ چگونه کشوری میتواند مدعی باشد که در جهت بهبود وضعیت زنان طی زمان برنامهریزیها و پیشرفتهایی داشته است؟ چگونه میتوان چند کشور را در یک مقطع زمانی، در این زمینه باهم مقایسه کرد؟ و چگونه میتوان آثار غیرمستقیم تمامی سیاستگذاریها در ابعاد مختلف را بر مساله تبعیض جنسیتی سنجید؟ پاسخ به کلیه سوالات فوق نیازمند درک مفهوم انواع تبعیض جنسیتی و اثرات هر کدام است. نابرابری جنسیتی و آثار آن را در ابعاد مختلفی میتوان مشاهده کرد، از جمله:
۱ - تبعیضهای اقتصادی: وجود این نوع عدم تقارن، سبب تخصیص حقوق نابرابر به مشاغل برابر با بهرهروی یکسان برای زنان و مردان است یا سبب اعمال ترجیحات جنسیتی در استخدام و تخصیص شغل میشود.
۲ - آموزشی: این نوع تبعیض سبب عدم وجود شانس برابر برای دختران و پسران در استفاده از امکانات یکسان آموزشی و پرورشی است.
۳ - حوزه بهداشت و سلامت: سبب افزایش نرخ مرگ و میر نوزادان و مادران به هنگام تولد، کاهش امید به زندگانی زنان و افزایش نرخ باروری در سنین کم برای دختران میشود.
۴ - حوزه سیاست: کمرنگ و بیاهمیت بودن نقش زنان در عرصه تصمیمسازی سیاسی و کم بودن نرخ مشارکت زنان در پستهای مدیریتی سیاستی از جمله آثار این نوع تبعیض است.
همانطور که دیده میشود به علت وجود تبعیض در ابعاد متعدد با تکیه بر یک شاخص به تنهایی نمیتوان قضاوت صحیحی در مورد وضع زنان در کشورها داشت. به طور مثال در سالهای اخیر در ایران تعداد پذیرفته شدگان دانشگاهی دختران به میزان قابل توجهی از پسران بیشتر بوده است، آیا منطقی است که گفته شود تبعیض جنسیتی در ایران علیه زنان کاهش یافته است؟
جهت سنجش تبعیض جنسیتی نهادها و سازمانهای بینالمللی به صورت سالانه یا دورهای شاخصهای مورد تعریف خود را در کشورهای مختلف مورد سنجش و مطالعه قرار میدهند. در این نوشتار سعی بر استفاده از آخرین گزارشWorld Economic Forum در زمینه بررسی تبعیض جنسیتی جهانی شده است. این گزارش که از سال ۲۰۰۶ به صورت سالانه منتشر میشود مبنای بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در زمینه جنسیت بوده است. شاخص تعریف شده توسط این سازمان، مساله تبعیض جنسیتی را از ابعاد اقتصاد، سیاست، آموزش و سلامت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است، این شاخص مستقل از سطح پیشرفت و توسعه کشورها محاسبه شده و در رتبهبندی ارائه شده، سطح توسعهیافتگی کشورها لحاظ نمیشود.
جهت درک مفهوم شاخص ارائه شده در اینجا به چهار زیر شاخصی که از آنها برای محاسبه استفاده شده، اشارهای گذرا میشود.
۱ - زیر شاخص مشارکت اقتصادی: در محاسبه این شاخص از نرخ مشارکت نیروی کار، به تفکیک جنسیت، درآمدها به تفکیک جنسیت و درصد زنان مشغول به کار در سطوح عالی مدیریتی و کارهای تخصصی استفاده شده است.
۲ - زیرشاخص آموزش: در اینجا از نسبتهای مشارکت زنان به مردان در تحصیلات در سطوح مختلف ابتدایی تا دانشگاهی برای نشان دادن فاصله جنسیتی در کوتاهمدت و از نرخ بیسوادی برای قضاوت در دوره زمانی بلند مدت استفاده شده است.
۳ - زیرشاخص سلامت: از شاخصهای نسبت جنسیتی در زمان تولد که نشاندهنده ترجیحات جنسیتی است و تفاوت در شاخص امید زندگانی زنان و مردان که میتواند بیانگر وضعیت سلامت باشد، استفاده شده است.
۴ - زیرشاخص توانمندسازی سیاسی: برای
نشان دادن این شاخص از میزان تفاوت در مشارکت زنان در مشاغل تصمیم ساز و رده بالای سیاسی استفاده شده است.
در کل میتوان گفت ۱۴ نمایه برای محاسبه شاخص کلی تبعیض جنسیتی محاسبه و استفاده میشود و کشورهایی که اطلاعات حداقل ۱۲نمایه از ۱۴ نمایه را دارند در محاسبات و گزارش لحاظ شدهاند. شاخصها بهگونهای محاسبه شدهاند که حاصل محاسبات، عددی بین صفر و یک است. هر چه عدد به یک نزدیکتر باشد به معنای برابری جنسیتی است و بالعکس. آخرین گزارش سال ۲۰۱۳دارای اطلاعات کلی ۱۳۶ کشور (مشتمل بر بیش از ۹۰ درصد جمعیت جهان) از جمله ایران است.
نتایج نشان میدهد که حدود ۹۶ درصد از تبعیض جنسیتی در حوزه سلامت و ۹۳ درصد در حوزه آموزش در کشورهای مورد مطالعه از بین رفته و در این دو حوزه متوسط کشورها به سمت برابری حرکت کردهاند. در حوزه مشارکت اقتصادی ۶۰ درصد و در حوزه سیاست فقط ۲۱ درصد از فاصله جنسیتی از بین رفته است و نابرابری گستردهای در این زمینهها هنوز وجوددارد. در جداول زیر به رتبهبندی و امتیاز ایران و برخی کشورهای پیش رو در رفع تبعیض و نیز برخی کشورهای ناموفق در این امر، جهت ایجاد یک دید کلی در این زمینه اشاره شده است. (به نظر میرسد امتیازها و رتبهبندیها بر پایه اطلاعاتی ناکافی خاصه در مورد ایران صورت گرفته باشد و در زمینههای آموزش و سلامت کمتر تبعیض جنسیتی را در ایران شاهد بودهایم).
نتایج در حوزه سلامت
در این حوزه۳۲ کشور از جمله فنلاند، فیلیپین، مکزیک، تایلند، شیلی، اروگوئه، قزاقستان، مغولستان، آرژانتین، فرانسه و... با امتیاز ۹۷۹۶/۰ در سطح یک قرار دارند. در جدول امتیاز و رتبه ایران و چند کشور که در رده پایین قرار دارند، آمده است.
نتایج درحوزه آموزش
۲۵ کشور از کشورهای مورد مطالعه با داشتن برابری کامل در رتبه اول قرار دارند از جمله کشورهای مالدیو، امارات متحده عربی، برزیل، کاستاریکا، آمریکا، فیلیپین، ایسلند و ... در جدول زیر امتیاز و رتبه ایران و چند کشور که در رده پایین قرار دارند، آمده است.
در نهایت در این گزارش امتیاز کلی هر کشور و رتبهبندی آنها نیز ارائه شده است که در زیر به برخی موارد قابل توجه اشاره میشود:
بررسی وضعیت کلی ایران در گزارش
با توجه به مطالعه گزارشهای دورهای از سال ۲۰۰۶ تاکنون برای هر کدام از کشورها میتوان یک دید نهایی از تغییرات ایجاد شده در وضعیت زنان بهدست آورد، در جدول زیر این بررسی زمانی برای کشور ایران انجام شده است.
همانطور که دیده میشود در سالهای اخیر وضعیت زنان در ایران بهبود نداشته است. نگاهی به مقدار عددی شاخص در سال ۲۰۰۶ (۰.۵۸۰۳) با مقدار عددی سال ۲۰۱۳ (۰.۵۸۴۲) بهبود جزئی شاخص را نشان میدهد، ولی سقوط از رتبه ۱۰۸ در سال ۲۰۰۶ به رتبه ۱۳۰ در ۲۰۱۳، نشان میدهد بیشتر کشورهای دنیا در امر بهبود وضعیت زنان از ایران به مراتب بهتر عمل کردهاند. نتایج کلی تحلیل گزارشهای موسسه Economic Forum تاییدکننده و مکمل گزارشهای دورهای توسعه انسانی سازمان ملل متحد که پیشتر در نوشتاری به آنها اشاره شده بود، است.
همچنین در این گزارش کشورها به لحاظ درآمدی به چهار گروه درآمدی پایین، متوسط، بالاتر از متوسط و درآمد بالا تقسیم شدهاند. در هر یک از گروههای مذکور کشورها مجددا از لحاظ شاخص تبعیض جنسیتی، رتبهبندی و قیاس شدهاند. کشور ایران در گروه سوم درآمدی یعنی بالاتر از متوسط قرار دارد. در بین ۳۷ کشور با درآمد بالاتر از متوسط از جمله برزیل، چین، مکزیک، کوبا، ترکیه، لبنان و...، ایران آخرین وضعیت را از لحاظ نابرابری جنسیتی داراست. در آخرین گروه درآمدی یعنی گروه کشورها با درآمد بالا، نکته قابل ذکر این است که در بین ۴۹ کشور، بدترین رتبههای نابرابری جنسیتی را به ترتیب کشورهای بحرین، قطر، کویت، عمان و عربستان سعودی دارند. در صورت قیاس اعداد و رتبه شاخص تبعیض جنسیتی این کشورها با ایران، بحرین با رتبه ۱۱۲، قطر با رتبه ۱۱۵، کویت با رتبه ۱۱۶ و عمان با رتبه ۱۲۲ در وضعیت بهتری نسبت به ایران با رتبه ۱۳۰ قرار دارند.
ریشهیابی تفاوت بین دختر و پسر در ایران
با توجه به قرارگیری ایران در رتبه ۱۳۰ بین ۱۳۶ کشور موردمطالعه در سال ۲۰۱۳ در گزارش مذکور در زمینه تبعیض جنسیتی، انجام مطالعات جهت یافتن علل و عوامل برنامهریزی جهت رفع آنها برای نیمی از جمعیت کشورمان امری ضروری و حیاتی است. اشاره و توجهی گذرا یک بار در سال به بهانه روز زن، نمیتواند به رفع این معضل
کمکی کند.
نگاهی به کشورهایی که در گزارش فوق رتبه نزدیک به ایران یا بدتر دارند، ضرورت تلاش جهت رفع تبعیض را پررنگتر نمایان میکند. کشور ایران با داشتن متوسط سطح تحصیلات برای زنان طبق آخرین آمار منتشره بانک جهانی ۲۲/۸ سال در کنار کشورهایی مانند سوریه متوسط ۵ سال، پاکستان با متوسط ۳۴/۴ سال، یمن با متوسط ۵۸/۲ سال قرار دارد، آیا به راستی با متوسط سطح تحصیلات تقریبا ۲ برابری نسبت به کشورهای مذکور، قصور زنان برای عدم حضور در عرصههای اقتصادی یا سیاسی اثرگذار است یا سیاستهای محیطی یا اساسا سنت و فرهنگ سبب کاهش نرخ مشارکت زنان در عرصههای مهم است؟
از طرفی با مقایسه درآمد سرانه کشور ایران با کشوری مانند تانزانیا و نسبت تقریبا ۱۰ برابری درآمد سرانه ایرانیان، چه اتفاقی سبب میشود که رتبه کشور تانزانیا در مشارکت در عرصههای تصمیمسازی سیاسی و ردههای بالای حکومتی در بین کشورهای مورد بررسی ۳۲ بوده (با وجود تحصیلات متوسط حدود ۵ سال) ولی رتبه فوق برای زنان ایرانی ۱۲۹ باشد در بین ۱۳۶ کشور.
پاسخ به این سوالات و ابهامها نیازمند بررسیهای موشکافانه کارشناسی بوده و رفع این مشکلات به نظر نگارنده ابتدا در ایجاد خودباوری بیشتر در زنان و توانمندسازی روحی بیشتر آنها و سپس در اجرای سیاستهای کلان جهت رفع هر نوع جداسازی و تبعیض است که اگر الگوی تبعیض صحیح بود حتما در طبیعت و توسط خالق آن
جرا میشد!
ارسال نظر