مجید اعزازی اگرچه بسیاری از کشورهای طرف تجاری چین به‌ویژه کشورهای درحال توسعه و صادرکنندگان مواد اولیه به این کشور نگرانی خود را از کاهش رشد اقتصاد اژدهای آسیا پنهان نمی‌کنند، اما بسیاری از ناظران این موضوع را به شکلی دیگر تعبیر می‌کنند. این دسته از صاحب‌نظران بر این باورند که کاهش سرعت رشد اقتصاد چین با توجه به مشکلات موجود در سایر اقتصادهای نوظهور، در چین هیچ کاری از پیش نمی‌برد و در واقع، یک توسعه خوشایند است.
به عبارت دیگر، این کاهش، اثر یک تغییر عمده است. تغییر از رشد فوق‌العاده مبتنی بر صادرات و سرمایه‌گذاری به مدلی که بیشتر به رشد کندتر اما پایدارتر خدمات و هزینه‌های مصرف‌کننده متکی است.
آمارها نشان می‌دهند که چین از دوگانگی اقتصاد در جوامع شهری و روستایی و رشد سرسام آور مازاد حساب جاری، مازاد تجاری، رشد ذخایر ارزی رنج می‌برد. اگرچه می‌توان مازاد یا کسری حساب جاری یک کشور را برای چند دهه حفظ کرد، اما تداوم پدیده مازاد حساب‌ در چین به امری مساله‌ساز بدل شده است به‌ویژه آنکه چین، با درآمد سرانه کمتر از ۷۰۰۰ دلار در سال، همچنان از فقیرترین کشورهای دنیا به شمار می‌رود. از این رو، ایجاد توازن دوباره در اقتصاد چین ضروری به نظر می‌رسد.
به همین دلیل، برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند، در این شرایط باید کاهش رشد در کوتاه‌مدت برای دستیابی به مسیر رشد باثبات در بلندمدت را پذیرفت. در واقع با طراحی بسته سیاستی مناسب، مدت و تاثیر این کاهش رشد به حداقل خواهد رسید. در پرونده حاضر، ترجمه برخی از تازه‌ترین مقالات منتشر شده در وبسایت پراجکت سندیکیت را که اقتصاد چین در کانون توجه خود قرار داده‌اند، پیش‌رو دارید.