اهمیت پیوند چرخدندهای آب و انرژی در توسعه پایدار
دکتر کاوه مدنی* امنیت انرژی، مقابله با گرمایش زمین و توسعه پایدار، عواملی محرک برای تجدید سیاستهای تامین انرژی دولتهای جهان هستند. این عوامل باعث تشویق دولتها در حرکت به سمت اکتشاف، استخراج و توسعه منابع جدید انرژی شدهاند. در این میان انرژیهای نو یا تجدیدشونده، اهمیت بیشتری پیدا کردهاند و دولتها علاقه روزافزونی به این گونه انرژیها نشان میدهند؛ اما اینجا یک سوال مطرح است؛ آیا کمبود منابع آب میتواند یک عامل محدودکننده برای توسعه انرژی باشد؟ به طور سنتی، ما میدانیم بخش آب انرژی مصرف میکند؛ برای تامین نیاز آب در بخش خانگی و صنعتی، آبهای سطحی را منتقل میکنیم، آب زیرزمینی پمپ میشود و سپس آب برداشتی را تصفیه و پاکیزه میکنیم و آن را به مناطق گوناگون میفرستیم.
دکتر کاوه مدنی* امنیت انرژی، مقابله با گرمایش زمین و توسعه پایدار، عواملی محرک برای تجدید سیاستهای تامین انرژی دولتهای جهان هستند. این عوامل باعث تشویق دولتها در حرکت به سمت اکتشاف، استخراج و توسعه منابع جدید انرژی شدهاند. در این میان انرژیهای نو یا تجدیدشونده، اهمیت بیشتری پیدا کردهاند و دولتها علاقه روزافزونی به این گونه انرژیها نشان میدهند؛ اما اینجا یک سوال مطرح است؛ آیا کمبود منابع آب میتواند یک عامل محدودکننده برای توسعه انرژی باشد؟
به طور سنتی، ما میدانیم بخش آب انرژی مصرف میکند؛ برای تامین نیاز آب در بخش خانگی و صنعتی، آبهای سطحی را منتقل میکنیم، آب زیرزمینی پمپ میشود و سپس آب برداشتی را تصفیه و پاکیزه میکنیم و آن را به مناطق گوناگون میفرستیم. میدانیم که تمام این مراحل انرژیبر هستند. بنابراین برای توسعه و مصرف منابع آبی، به صرف انرژی نیاز داریم. اما چیزی که معمولا نادیده گرفته میشود، جهت دیگر رابطه بین این دو بخش است؛ بخش انرژی هم به آب نیاز دارد و نزدیک به ۲۰ درصد آب جهان در بخشهای صنعت و انرژی مصرف میشود، مثلا میزان آبی که روزانه از سدهای برق- آبی آمریکا تبخیر میشود، برابر میزان آبی است که میتواند نیاز ۵۰ میلیون انسان را برآورده کند.
به طور کلی بخش انرژی به سه شکل بر بخش آب اثر میگذرد که در مجموع «رد پای آبی» بخش انرژی را به وجود میآورند:
۱- رد پای آبی؛ آبی که مصرف میشود و در فرآیند تولید انرژی از بین میرود.
۲- ردپای سبز؛ آبی که از راه تبخیر و تعرق گیاهی در فرآیند تولید انرژی از دست میرود.
۳- ردپای خاکستری؛ میزانی از آب در فرآیند تولید انرژی، آلوده میشود. ردپای خاکستری به میزان آبی گفته میشود که لازم است به آب آلوده اضافه شود تا آن را به سطح کیفی قابل قبول، برگرداند. ردپای خاکستری انرژی که بسیار زیاد است، معمولا در برنامهریزیها و محاسبه، نادیده گرفته میشود. به عنوان نمونه ۹۲درصد میزان ردپای آبی بخش برق در آمریکا، رد پای خاکستری است که روی کیفیت آب اثر میگذارد و به نظر میرسد در برنامهریزیهای قبلی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
افزایش گازهای گلخانهای از یکسو و بالا رفتن قیمت نفت در بازارهای جهانی از سوی دیگر موجب شده واردکنندههای این نوع انرژی علاقه بیشتری به سوختهای غیرفسیلی نشان دهند و از منابع جایگزین استفاده کنند. اما با اینکه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در کاهش گازهای گلخانهای، موثر است، «رد پای آبی» این گونه انرژیها نباید نادیده گرفته شود. «رد پای آبی» برخی سوختها مثل سوختهای گیاهی (بیوانرژی) ۷۰ تا ۴۰۰ برابر سوختهای فسیلی است. در نظر نگرفتن این «رد پای آبی» به این معناست که افزایش امنیت انرژی و کاهش گازهای گلخانهای به قیمت استفاده زیاد و اتلاف منابع با ارزش آبی منجر خواهد شد.
در نگرش «چرخ دندهای» برای توسعه پایدار نباید فراموش کنیم، تولید انرژی روی بخشهای دیگر هم تاثیرگذار است. ما نمیتوانیم تنها روی توسعه در بخش انرژی متمرکز شویم، بدون در نظر گرفتن تاثیر آن بر منابع آبی.
پژوهشی که همراه دکتر سعید هادیان در دانشگاه فلوریدای مرکزی انجام دادیم، نشان میدهد که در دو دهه آینده ردپای آبی بخش انرژی در مقیاس جهانی۳۷ تا ۶۶ درصد افزوده خواهد شد؛ دولتهای جهان، برای تامین انرژی مورد نیاز خود به ۳۷ تا ۶۶ درصد آب بیشتر نیاز دارند.
در سال ۲۰۱۲ میلادی، حدود ۶۶ میلیارد مترمکعب آب توسط بخش انرژی استفاده شده و انتظار میرود تا سال ۲۰۳۵، این رقم (با افزایش ۴۰ درصدی میزان مصرف انرژی به دلیل توسعه و افزایش جمعیت)، به ۱۳۵ میلیارد متر مکعب برسد. این عددها نشان میدهند اگر بخواهیم بخش انرژی را آن طور که پیشبینی شده برای تامین نیازهای جمعیت بیشتر در دنیا توسعه دهیم، به آب بیشتری نیاز داریم؛ اما چون آب بیشتری نداریم، آب به عنوان عامل محدودکننده بخش انرژی و توسعه پایدار عمل خواهد کرد.
در حال حاضر ۲۰ درصد آب در بخش انرژی و صنعت و ۷۰ درصد در کشاورزی مصرف میشود و ۱۰ درصد هم آب آشامیدنی است. میزان آب تجدیدشونده در دنیا تنها معادل ۵۰ هزار کیلومتر مکعب است و انتظار میرود این میزان کم و ناچیز آب به دلیل گرمایش زمین کمتر هم بشود. با افزایش جمعیت، نیاز به آب آشامیدنی و کشاورزی، بهداشتی و غذایی بیشتر هم میشود. در کنار آن نیاز دنیا به انرژی بیشتر معادل نیاز به آب بیشتر است و با توجه به اینکه منابع آبی (احتمالا) افزایش پیدا نمیکنند، رقابت بخشهای مختلف بر سر منابع محدود آب برای تامین نیازهای آبی، بیشتر و بیشتر میشود. نیاز بخش انرژی به آب به ازای هر نفر، معادل ۱۳ تا ۳۸ درصد افزایش خواهد داشت که به طور متوسط، این نرخ رشد از نرخ افزایش ۲۰ درصدی جمعیت و ۱۸ درصدی مصرف انرژی، بیشتر است: یعنی وضعیت در آینده بحرانی خواهد بود.
برای جلوگیری از تنشهای جدی آبی باید «نگاه چرخدندهای» وجود داشته باشد و در نظر داشته باشیم که توسعه پایدار یک رویکرد همهجانبه است. پرداختن به توسعه تنها در یک بخش بدون در نظر گرفتن اثر بر بخشهای دیگر، همیشه مشکلات جدیدی به وجود میآورد که با نگاهی ساده به تاریخ توسعه بشر مثالهای فراوان آن را میتوان یافت.
ارسال نظر