چگونه از رونق و رکود اقتصاد با خبر شویم
بررسی سیستم شاخصهای پیشرو در کشورهای OECD و روسیه برای جلوگیری از رکود
روسیه چگونه توانست نوسانات چرخهای منظمتری داشته باشد؟
مریم قنبرزاده* «متغیرهای پیشرو» یکی از مهمترین شاخصهای ابزاری در فرآیند برنامهریزی اقتصادی هستند. متغیرهای مذکور از یکسو در فرآیند پیشبینی مدلهای کلان و از سوی دیگر بهمنظور آزمون صحت اعتبار نتایج مدلهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند. این شاخصها در تبیین وضعیت آتی متغیرهای برونزای ورودی به مدلهای کلان مشارکت داشته و امکان مقایسه پیشبینیهای مربوط به متغیرهای درونزا را با پیشبینیهای مربوط به شاخصهای پیشرو مهیا میسازند.
شاخصهای پیشرو در کشورهای OECD
سیستم شاخصهای ترکیبی پیشرو OECD در دهه ۱۹۷۰ بهمنظور ارایه علامتهای اولیه و زودهنگام (علایم اخطاردهنده) نقاط عطف فعالیتهای اقتصادی، توسعه یافت. شاخصهای ترکیبی پیشروی OECD بهمنظور پیشبینی چرخههای سریهای مرجع به عنوان جانشینی از فعالیتهای اقتصادی، ایجاد و ساخته شد. از آنجا که این اطلاعات، اقتصاددانان، تجار و سیاستگذاران را قادر به تحلیل به موقع از وضعیت کنونی و کوتاهمدت اقتصاد میسازد، اهمیت بسزایی دارد.
این شاخصها طی مراحلی تولید میشوند که عبارت است از:
• مرحله پیش انتخاب: سریهای زمانی مرجع و سریهای اصلی انتخاب میشوند
شاخصهای ترکیبی پیشرویOECD از سریهای زمانی اقتصادی ساخته میشوند که نوسانات چرخهای آنها شبیه اما جلوتر از چرخههای تجاری است. در این راستا تولید ناخالص داخلی یک انتخاب واضح و آشکار است ،اما نوعا برآوردهای رسمی این متغیر تنها بهصورت فصلی در دسترس است. درحالیکه شاخصهای ترکیبی پیشرو به صورت دادههای ماهانه است.
فرآیند انتخاب، طیف وسیعی از شاخصهای کوتاهمدت را مورد ملاحظه قرار میدهد. سریهای اساسی برای منظور شدن در سیستم شاخصهای ترکیبی پیشرو بر اساس معیارهای اهمیت اقتصادی، وسعت پوشش،فرکانس، بازبینی، به هنگام بودن و طول دوره زمانی انتخاب میشوند.
• مرحله فیلتر کردن: تعدیلات فصلی، جهت شناسایی و تشخیص دادههای پرت انجام میشود. دادههای پرت پس از تعیین موقعیت و ماهیت شان با مقادیر تخمینی و برآوردی جایگزین میشوند.
• مرحله ارزیابی که طول دوره پیشرو، مطابقت چرخهای، چرخههای گمشده و کارآیی مد نظر قرار میگیرد.
• مرحله جمعیسازی که مشتمل بر وزن دهی و جمعیسازی.
شاخصهای پیشرو برای روسیه
سیستم شاخصهای پیشرو، یکی از پرکاربردترین روشهای ارزیابی و پیشگویی فعالیتهای اقتصادی آینده است. به عبارت دیگر این سیستم یک زنگ خطر یا هشدار اولیه برای پیشبینی اقتصاد در حال گذار از رونق به رکود اقتصادی (یا برعکس گذار از یک رکود به رونق اقتصادی) است. بنابراین باید شاخصهایی انتخاب شوند که زودتر به نقطه عطف خود برسند. پس هر وقت شاخصهای پیشرو به نقطه اوج یا حضیض خود برسند میتوان رونق یا رکودی را که رخ خواهد داد؛ پیشبینی کرد. این ایده ابتدا در سال ۱۹۳۰ در آمریکا مطرح شد و بعدها در سال ۱۹۶۰ و تا به حال ادامه داشته است. در سال ۱۹۸۰ OECD از این روش استفاده کرد که بهدلیل تفاوتهای زیادی که در دادههای اولیه برای هر کشور وجود داشت روش به کار رفته و شاخصهای پیشرو با هم متفاوت بودند. مثلا برخی از شاخصها هرگز برای روسیه به کار گرفته نشد. بهدلیل اینکه اقتصاد روسیه در یک بحران بلندمدت قرار داشت و شاخصهای به کار رفته تا حدودی متفاوت از سایر کشورها بود.
هدف از کاربرد شاخصهای پیشرو برای روسیه، گذار از دوران بحران و رسیدن به رونق اقتصادی است که برای این منظور مراحل زیر طی میشود:
درک چرخههای اقتصادی، بررسی و شناسایی نقاط عطف، ساخت یک سیستم از شاخصهای پیشرو، تخمین و اندازهگیری یک شاخص ترکیبی پیشرو و شاخص انتشار پیشرو (diffusion leading index).
الف. درک چرخههای تجاری
ساخت سیستمهای شاخصهای پیشرو میتواند بر پایه دو مفهوم از چرخه اقتصادی باشد که نمیتوانند در کنار یکدیگر آورده شوند. اولین مورد به مسیرهای دینامیکی اقتصادی مرتبط میشود. (بالا و پایین رفتن، توسعه و کسادی) و عامل دیگر زمان و میزان سرعت آن است (تعجیل یا کاهش سرعت آن). اولین مورد مرتبط با مفهوم کلاسیکی چرخه فعالیتهای تجاری است و دومین حالت بر پایه نظریه چرخههای رشد است. در آمریکا، نقاط عطف در دورههای رشد و رکود ارزیابی میشود، اما در مقایسه با این روش، سیستم OECD تغییرات را از دورههای رشد شتابان به دورهای افت شدید و برعکس آن رصد و پایش میکند. روسیه برای استفاده از از روش OECD فرض میکند که با وجود قرار گرفتن در رکود مداوم، اقتصاد روسیه در حالت رکود ثابتی قرار دارد که این خود یک بدگمانی را به دنبال خواهد داشت، اما پس از برآورد شاخص پیشرو مشخص خواهد شد که در همان وضعیت باقی میماند یا نه.
ب- شناسایی نقاط عطف (انتخاب شاخص مرجع)
در هر دو روش به کار رفته، در سیکلهای اقتصادی باید شروع نقاط عطف تعیین گردد. در آمریکا از روش غیررسمی برای این منظور استفاده میشود. در آمریکا کمیته شناسایی چرخههای تجاری در اداره ملی تحقیقات اقتصادی (NEBR) وجود دارد که بسیاری از اساتید و محققان برجسته دانشگاهها در آن مشغول به کار هستند. کمیته مربوطه رکود را به عنوان «دوره کاهش در تولید، درآمدها، اشتغال و تجارت که مشخصا با گسترش رکود در بسیاری از بخشهای صنعتی همراه است»، تعریف میکند. کمیته، تاریخگذاری دقیق نقاط اوج و حضیض که به صورت منظم در سراسر فعالیتهای اقتصادی به وقوع میپیوندد و تجزیه و تحلیل کیفی از تمامی اطلاعات موجود را انجام میدهد. هرگز کمیته تنها بهوسیله سطح یا پویاییهای یک شاخص مجرد مسیریابی نمیکند. بهویژه، در تعریف زمان شروع رکود، در آمریکا کمیتهای تشکیل شد کمیته مذکور از قاعده تجربی مشهور «دو چهارم کاهش در تولید ناخالص داخلی» استفاده نمیکند. اما روش OECD بر پایه نظریات سریهای مرجع است و GDP ماهانه به عنوان سری مرجع انتخاب میشود. در OECD روش شناسایی نقاط عطف نسبتا شکل رسمیتری دارد. اصول این روش بر اساس مقایسه بین
ارزش واقعی شاخص تولید صنعتی با ارزش روندش است.
زمانی که رابطه ارزش واقعی به روند به حداکثر موضعی میرسد، نقطه مذکور بهعنوان نقطه اوج قلمداد میشود و نقطه حداقل موضعی نیز به عنوان نقطه حضیض در نظر گرفته میشود [۲]. اما در روسیه نه از NEBR آمریکایی
(به خاطر اینکه تاسیس شورای کارشناسان مستقل به سختی امکانپذیر است.) و نه مطلقا روش OECD (به خاطر اینکه تجزیه و تحلیلهای چرخههای رشد جدا از یک امر فوری و ضروری است). استفاده میشود، اما احتمالا توافق مشخصی برای بهترین برونرفت وجود دارد: مفهوم چرخه تجاری NBER میتواند با مفهوم سریهای مرجع OECD به کار برده شود از یک شاخص تولید صنعتی تعدیل شده فصلی، به عنوان یکسری مرجع به کار گرفته میشود. نقاط حداکثری موضعی (برابر ۶ماه از هر دو طرف) در این سریها میتواند نقطه اوج فرض شود و نقاط حداقلی موضعی میتواند به عنوان نقطه حضیض فرض گردد.
ج. انتخاب شاخصهای اولیه پیشرو
در روسیه، یک یا چند شاخص میتوانند به عنوان شاخص پیشرو انتخاب شوند اگر شرایط زیر را دارا باشند:
۱. آن شاخص بتواند پویاییهای اقتصاد کل، انتظارات عوامل اقتصادی را نشان دهد و نسبت به تغییرات فعالیتهای تجاری سریعتر و زودتر از کل اقتصاد واکنش نشان دهد.
۱. به عنوان یک شاخص پیشرو در کشورهای دیگر به رسمیت شناخته شود. از نظر تجربی، نوسانات آنها باید چرخهای باشد، سری زمانی آنها باید در کل دوره مورد بررسی به اندازه کافی قابل اعتماد، قابل مقایسه و هر زمان قابل تجدید نظر باشند .به ازای هر شاخص، نقاط عطف باید شناسایی و با نقاط عطف در سرتاسر چرخه فعالیت اقتصادی مقایسه شود.
نتایج اصلی
الف- نقاط عطف در اقتصادی روسیه(۲۰۰۰-۱۹۹۰)
تحولات در اقتصاد روسیه به چهار دوره تقسیم میشود:
۱- رکود پیوسته اقتصادی از ۱۹۹۰ تا نوامبر ۱۹۹۶ (۸۲ ماه)، نرخ متوسط رکود ۵/۲ درصد است.
۲- دوره «نوسان اقتصادی» که در دسامبر ۱۹۹۶ تا اکتبر ۱۹۹۷
(۱۱ ماه) که متوسط نرخ ماهانه رشد ۸/۰ درصد است.
۳- رکود جدید اقتصادی که توسط بحران جهانی سرمایه و بازار کالاهای اساسی از نوامبر ۱۹۹۷ تا سپتامبر ۱۹۹۸ایجاد شده بود
(۱۱ ماه) که متوسط نرخ ماهانه رکود ۵/۱ درصد است.
۴- دوره رشد پس از بحران که در حال حاضر از اکتبر ۱۹۹۸ تا آگوست ۲۰۰۰ در جریان است (۲۳ ماه) که متوسط نرخ ماهانه رشد ۲/۱ درصد است. مدت زمان رکود اقتصادی روسیه (۸۲ ماه از فوریه ۱۹۹۰ تا نوامبر ۱۹۹۶) تقریبا دو برابر رکود بزرگ ایالات متحده آمریکا ۴۲ ماه از (-۱۹۳۳ ۱۹۲۹) است.
ب- انتخاب شاخصها برای سیستم شاخصهای پیشرو
روسیه ۴۰ شاخص را در ۱۷ گروه طبقهبندی میکند تا تصمیم بگیرد که آنها، شاخصهای پیشرو هستند یا خیر. از میان آنها، هفت تا از آنها بهدلیل اینکه اطلاعاتی در مورد آنها به جز برای یک دوره بسیار کوتاهمدت (از اویل سال ۱۹۹۷ یا حتی بعد) وجود نداشت و دو تای دیگر (رشد انتظاری و افزایش انتظاری تقاضا، از بررسی CEA) به خاطر اینکه آنها ظاهرا هیچ اجزای چرخهای نداشتند، حذف شدند.
برای تمامی شاخصهای باقیمانده، نقاط عطف تعریف شد و با نقاط اوج و حضیض شاخص تولید صنعتی مقایسه گردید. با مقایسه نقاط عطف در هر گروه، شاخصی که در پیشاپیش تمامی دورههای اقتصادی در بهترین مسیر ممکن قرار داشت، انتخاب گردید.
یادآوری این نکته مهم است که از بین هفده گروه انتخاب شده تنها هشت تا از این شاخصها میتواند به عنوان شاخص پیشرو قابل قبول، استفاده شود.
نتایج حاصل از برآورد شاخص ترکیبی پیشرو
پس از سالهای متوالی افت و کسادی فعالیتهای اقتصادی که در ژانویه ۱۹۹۴ به پایان رسید، اقتصاد روسیه به مرحلهای از نوسانات چرخهای منظمتری دست یافت. این افت و کسادی فعالیتهای اقتصادی با رکود نسبتا طولانی و با تحرک کوتاه مدتی در اواخر سال ۱۹۹۶ همراه بود. این تحرک با بحران جهانی سال ۱۹۹۷ و فروپاشی سیستم مالی روسیه قطع شد. در همان زمان، حوادث تابستان سال ۱۹۹۸ شالوده احیای بعدی را بنا نهاد که در سال ۱۹۹۸ شروع و تاکنون ادامه دارد. طیف وسیعی از شاخصها (بهویژه، آنها نشاندهنده سطح تقاضای محصول، وضعیت مالی موسسات و جذابیت شرکتهای روسی به سرمایهگذاران و ارزیابی شده توسط بازار سرمایه هستند) بهطور پیوسته جلوتر از فعالیتهای کسبوکار در حال حرکت هستند.
قلهها و حضیضهای آنها سه تا پنج ماه زودتر از قلهها و فرورفتگی شاخص تولید صنعتی قابل مشاهده است. شاخص ترکیبی پیشرو و شاخص انتشار پیشرو را میتوان از این سریها همراه با ترکیب شاخصهای متعدد دیگر که از اهمیت کلیدی برای اقتصاد روسیه برخوردار هستند، محاسبه نمود. اینگونه شاخصها در بسیاری از کشورها برای چندین دهه وارد شدهاند، اما در روسیه تاکنون وجود نداشته است.
این مقاله این شکاف را تا حدودی پوشش میدهد. بررسی آینده نزدیک اقتصاد روسیه نشان میدهد که شاخص ترکیبی پیشرو هیچ تمایلی به افزایش از خود نشان نمیدهد در حالی که شاخص انتشار نشان میدهد که در ماههای اخیر سهم رشد شاخصهای پیشبینی کننده کمتر از ۵۰ درصد بوده است. بنابراین اگر اوضاع مطلوب باشد یک چرخه رشد جدید براساس گسترش تقاضای داخلی و سرمایهگذاری عظیم شروع خواهد شد در غیر این صورت روسیه با یک رکود دیگر و پس از آن با یک افت صنعتی (برای مثال رکودی مرتبط با کاهش سرمایه ثابت اولیه) مواجه خواهد بود.
*کارشناس ارشد اقتصاد
توضیحات:
[۱]: این محاسبه به نظر میرسد روش پیش پاافتادهای باشد. ولی اینطور نیست، در کشورهای OECD ، از روش مخصوص تکرار روند الگوریتم جداسازی استفاده میشود که بر اساس تجزیه سریهای زمانی به اجزای روند و چرخهای طراحی شده است. بازسازی آن
«در خانه» غیر ممکن است.
[۲]: شش ماه یک فاصله زمانی استانداردی است که نیاز است تا مطمئن شد که کسادی مشاهده شده (از اوج) یا رشد (از حضیض) به اندازه کافی برای ساخت فاز جداگانهای از یک چرخه «جدی و واقعی» است. این اطمینان باید وجود داشته باشد که رشد یا افت (بعدی) ادامه روند سابق نیست. در واقع نیمی از سال چیزی بیشتر از یک نقطه عطف تقریبی نیست.
ارسال نظر