بیستپنجاه(۲۰۵۰)
امید به شکستن تحریمها و بازگشت سرمایهگذاران خارجی
سیامک خرمی* قسمت پنجم «شما با رای اعتماد، من را به هتل پنج ستاره نمیفرستید، شما من را به خط مقدم مقابله با تحریمها میفرستید. » این جملهای است که بیژن زنگنه در سخنان دفاعیه خود در مراسم رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی بیان کرد. تنها چند ماه پس از این سخنرانی، امیدها برای شکستن تحریمها و بازگشت سرمایهگذاران خارجی به صنایع معدنی و بخش انرژی افزایش یافته است. موضوع بحث این هفتهام چگونگی شکستن تحریمها و اولویتگذاری برای سرمایهگذاری نیست که کارشناسان بسیاری در این حوزه سخن راندهاند. اما نکتهای که معمولا در جذب سرمایهگذاریهای کلان خارجی کمتر مورد توجه قرار میگیرد، چگونگی استفاده از این سرمایهها برای اطمینان از پایداری توسعه محل اجرای پروژه است.
سیامک خرمی* قسمت پنجم «شما با رای اعتماد، من را به هتل پنج ستاره نمیفرستید، شما من را به خط مقدم مقابله با تحریمها میفرستید.» این جملهای است که بیژن زنگنه در سخنان دفاعیه خود در مراسم رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی بیان کرد. تنها چند ماه پس از این سخنرانی، امیدها برای شکستن تحریمها و بازگشت سرمایهگذاران خارجی به صنایع معدنی و بخش انرژی افزایش یافته است.
موضوع بحث این هفتهام چگونگی شکستن تحریمها و اولویتگذاری برای سرمایهگذاری نیست که کارشناسان بسیاری در این حوزه سخن راندهاند. اما نکتهای که معمولا در جذب سرمایهگذاریهای کلان خارجی کمتر مورد توجه قرار میگیرد، چگونگی استفاده از این سرمایهها برای اطمینان از پایداری توسعه محل اجرای پروژه است.
در سال گذشته تنها پنج شرکت نفتی دنیا چون شل و بیپی و... بیش از ۷۰۰ میلیون دلار را در پروژههای توسعهای خود در حوزههای اجتماعی و زیستمحیطی جامعه محلی هزینه کردهاند.
تصور اینکه فقط یک درصد از این سرمایه، یعنی ۷ میلیون دلار در بخشهایی از خوزستان یا بوشهر میتوانست صرف آموزش مردم محلی، بهبود بهداشت و... شود، میتواند تصویر بهتری را از فرصتهای جانبی استفاده از سرمایهگذاری خارجی ارائه دهد. در گذشته، در ایران نیز شرکتهای چندملیتی چون توتال در کنار فعالیتهای صنعتی خود بخشی از درآمد خود را به این گونه فعالیتها اختصاص میدادند؛ اما اولا میزان آن چندان زیاد نبود و ثانیا استفاده از این سرمایه چندان هدفمند و کارآمد صورتنمیگرفت.
در مثال دیگر میتوانم به سرمایهگذاری شرکتهای معدنی و مخابراتی در صنعت برق کشورهای در حال توسعه آفریقایی اشاره کنم. شاید در نگاه اول سرمایهگذاری بخش معدن و مخابرات در صنعت برق بی معنی برسد، اما اگر توجه کنیم که یکی از عوامل گسترش استفاده از تلفن همراه، دسترسی به برق برای شارژ کردن دستگاه و از عوامل اصلی برای استخراج مواد معدنی دسترسی مطمئن به برق برای تامین انرژی مورد نیاز ماشینآلات است، آن گاه به هوشمندانه بودن این سرمایهگذاری پی خواهیم برد.
سرمایهگذاری که البته هم نفعش به صنعت میرسد و هم زیرساختهای تامین برق جامعه محلی را به صورت باورنکردنی بهبود خواهد داد. این امر خود منجر توسعه صنعتی در حوزههای دیگر نیز خواهد شد. این نفع مشترک از سرمایهگذاری صنعت در جامعه محلی همان مفهوم «ارزشهای مشترک» (Shared Value) است که مایکل پورتر در مقاله خود در سال ۲۰۱۰ به آن اشاره کرد و آن را رمز ماندگاری شرکتها و توسعه پایدار جوامع محلی
دانست.
با در نظر گرفت این مفهوم، شایسته است، سیاستگذاران صنعت ایران، در صورتی که موفق به جذب سرمایهگذاری فوق شوند آمار و ارقام و روندهای فوق را در نظر بگیرند و از فرصت سرمایهگذاری خارجی نه تنها برای توسعه پروژههای صنعتی، بلکه برای توسعه جوامع محلی در قالب مفهوم «ارزشهای مشترک» استفاده کنند. به این منظور، باید پتانسیلها و شکافهای محلی به خوبی شناسایی و ارزیابی شود و روی تکتک آنها با مشارکت ذینفعان محلی با سرمایهگذار مورد نظر مذاکره شود. با توجه به تجربههای گوناگون در سراسر جهان در صنایع معدنی و انرژی، این سرمایهگذاریها میتواند در پنج حوزه زیر صورت گیرد:
۱- حمایت از شرکتهای محلی: در هر منطقه از ایران، شرکتهای تولیدی و خدماتی این توانمندی را دارند که یک کارفرمای قدرتمند و معتبر بتواند با حمایت از آنها کارآمدی و بهرهوری اجرای پروژه خود را بالا ببرد. تعامل سرمایهگذار خارجی با شرکتهای محلی به ارتقای توان صنعتی منطقه کمک شایانی خواهد
کرد.
۲- زیرساختها: جاده، شبکه برق و گاز و آب و مسکن از جمله زیرساختهایی است که در پروژههای بزرگ باید ایجاد شوند تا تسهیلات لازم برای کارگران مقیم سایت به وجود آید. همچنین این زیرساختها در گسترش ارتباطات کارفرما با شرکتها، اهالی، صنعتگران و مصرف کنندگان محلی بسیار تاثیرگذار خواهند بود و نمونهای از آن در زمینه سرمایهگذاری شرکتهای معدنی و مخابراتی در صنعت برق کشورهای آفریقایی ذکر شد.
۳- بهداشت: هیچ پروژهای موفق نخواهد بود مگر آنکه بهداشت و سلامت کارگران پروژه تضمین شود. لذا، شرکتها تلاش خواهند کرد تا در ارتقای وضعیت بهداشتی و سلامت منطقه چه به صورت سخت افزاری مانند احداث بیمارستان و درمانگاه و چه به صورت نرمافزاری مانند برنامههای آموزشی تلاش وافری کنند.
۴- تربیت نیروی کار: طبیعتا استفاده از نیروی کار محلی بسیار بهصرفهتر و منطقیتر از نیروی خارجی خواهد بود، به خصوص اگر نیروی محلی دانش و تخصص لازم را داشته باشد. لذا، کارفرمایان تمایل زیادی برای آموزش و تربیت نیروی محلی دارند.
۵- محیط زیست: محیط زیست همیشه یک مانع برای توسعه نیست و گاه کوشش برای حفظ آن برابر با حفظ تاسیسات و زیرساختهای پروژه است.
به نظر میرسد دولت جدید از دیپلماتهای قوی و خبرهای برای مذاکره بر سر حفظ حقوق ملت ایران برای دستیابی به فناوری انرژی هستهای برخوردار است. امید است چنین تیم قوی مذاکرهای نیز بتواند با سرمایهگذاران خارجی بر سر «منافع مشترک» جوامع محلی و سرمایهگذاران به توافق برسد. هر منطقه از ایران دارای پتانسیلها و ظرفیتهای قابل ملاحظه انسانی، اجتماعی، طبیعی و اقتصادی است که میتواند فرصتهای کم نظیری را برای سرمایهگذاران بالقوه به وجود آورد.
این ظرفیتهای کم نظیر میتواند به عنوان یک مزیت رقابتی استراتژیک برای جذب سرمایههای خارجی مورد استفاده قرار گیرد. اگر رویکرد برای جذب سرمایه به این سمت تغییر کند، بیشک جهش قابل توجهی را در زمینه توسعه پایدار مناطق مختلف کشور در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شاهد خواهیم بود.
s.khorrami@gmail.com*
ارسال نظر