درس دویست ساله تنظیم خانواده
علی موقر * توجه: مطالب این ستون شدیدا غیرجدی است.
رابرت مالتوس یک روستازاده در لباس کشیشی بود که به مسائل اقتصادی علاقه‌مند شد و نظریه معروف جمعیتی‌اش دنیا را تکان داد. هرگاه درباره رشد جمعیت و رشد مواد غذایی صحبتی به میان بیاید قطعا نام مالتوس قبل از آن به میان آمده است! مالتوس روی اقتصاد سیاسی و جمعیت‌شناسی تاثیرگذار بود. آنها که می‌دانند می‌گویند او اولین استاد رسمی اقتصاد در انگلستان است.
توماس رابرت مالتوس در ۱۳ و شاید ۱۴ فوریه ۱۷۶۶ در ناحیه روکری و شاید گیلافورد در نزدیک دورکینگ و شاید هم سوری در انگلستان در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد. او یک برادر بزرگ‌تر و شش خواهر داشت که تاریخ اقتصادی درباره‌ ترتیب بزرگ و کوچکی خواهرهایش سکوت کرده است.
علی ایحال او دومین پسر دانیل مالتوس بود. پدر وی یعنی همین جناب آقای دانیل مالتوس نجیب‌زاده‌ای روستایی و تعلیم یافته بود و با مکتب و کتاب آشنا بود و با فلاسفه زمان خودش به خصوص دیوید هیوم و
ژان ژاک روسو در ارتباط بود. البته ارتباط داشتن با آدمی مثل روسو شاید جذابیت‌های خاص خودش را داشته باشد، اما یک آدم خانواده‌دار به هیچ عنوان به همچون رابطه‌ای افتخار نمی‌کند. باری، پدر مالتوس به لحاظ روستایی بودن آدمی سنتی و مذهبی و به لحاظ حشر و نشر با معلوم‌الحالانی مانند هیوم و روسو روشنفکر محسوب می‌شد.
رابرت مالتوس جوان تحت توجهات مستقیم دانیل مالتوس از تعالیم کافی مذهبی و علمی برخوردار شد. منظور از توجهات مستقیم این است که رابرت به مدرسه نرفت و مستقیما در محضر پدرش آموزش دید که عموما شامل علوم دینی بود. وقتی به سن ۱۳ سالگی رسید به محضر دوست مورد وثوق پدرش ریچارد گرو، کشیش ناحیه کلاورتون، فرستاده شد تا تعلیماتش را زیر نظر او ادامه دهد. و در سن ۱۶ سالگی در محضر دوست دوست پدرش گیلبرت وکفیلد تعلیماتش را پی گرفت. پس از سال‌ها تعلیمات مذهبی در محضر پدر و باقی بر و بچه‌ها، در سن ۱۸ سالگی وارد کالج کمبریج شد و با رتبه‌ای ممتاز در رشته ریاضیات! فارغ‌التحصیل شد و به روستا بازگشت. عموما پدرها و پسرها موجوداتی هستند که عمر یکدیگر را تلف می‌کنند. رابطه پدری و پسری دانیل و رابرت یکی از کامل‌ترین نمونه‌ها از این دست است.
می‌گویند رابرت علاوه بر استعداد سرشار ریاضی، با فیزیک نیوتنی آشنا بود و تاریخ می‌دانست و به ادبیات انگلیسی و فرانسه می‌پرداخت و کریکت و اسکیت هم بازی می‌کرد. در سال ۱۷۹۱ مدرک
فوق لیسانسش را گرفت و در سال ۱۷۹۳ در همان کالجی که به تحصیل پرداخته بود اقامت کرد و در سن ۳۹ سالگی ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد. در سال ۱۸۰۷ به استادی آموزشگاهی که توسط کمپانی هند تاسیس شد، منصوب شد و تا آخر عمر یعنی
۲۹ دسامبر ۱۸۳۴، در آنجا باقی ماند.
مالتوس در ۳۲ سالگی یعنی در سال ۱۷۹۸ کتابی جنجالی، به نام «تحقیق درباره اصل جمعیت و تاثیر آن در پیشرفت آینده جامعه» منتشر کرد که مورد حمله شدید منتقدان قرار گرفت. البته او به منتقدان پیشدستی کرده بود و کتاب را بدون ذکر نام خود انتشار داده بود. با این ابتکار معلوم نبود که حمله شدید منتقدان متوجه چه کسی است. چهار سال بعد، پس از مطالعه بیشتر و ارائه دلایل مستند به تجدید چاپ آن پرداخت و با اصلاحات و حواشی، تحت عنوان «تحقیقی درباره اصل جمعیت یا نظری درباره آثار گذشته و کنونی آن در شادکامی بشر» منتشر کرد که این بار مورد تشویق منتقدان واقع شد. گفتن ندارد که منتقدان عموما آدم‌های بلاتکلیف و سردرگمی هستند.
تشویق منتقدان باعث شد تا مالتوس کتب دیگری درباره «محصول خالص»، «تعاریف علم اقتصاد»، «مطالعاتی درباره قوانین مربوط به غلات» و «ماهیت و افزایش بهره مالکانه» هم منتشر کند.
اگر بخواهیم اساس نظریه مالتوس را بدانیم همان توضیحات خود او برایمان کافی خواهد بود. او می‌گوید: «فکر می‌کنم حق داشته باشم که دو اصل را اثبات شده بدانم: اول آنکه خوراک برای زندگی انسان ضروری است. دوم اینکه وجود کشش و میل میان زن و مرد نیز ضروری است... پس اگر این دو اصل پذیرفته شود، این را هم باید اضافه کنیم که قدرت افزایش جمعیت، بیشتر از قدرت تولید اسباب معیشت است. جمعیت اگر به حال خود رها شود، به نسبتی هندسی افزایش می‌یابد، اسباب معیشت فقط به نسبتی عددی افزایش می‌یابد. اندکی آشنایی با اعداد نشان خواهد داد که قدرت نخست چه فزونی شگرفی بر قدرت دوم دارد.»
ایده‌ رایج و تفکر غالب قبل از زمان مالتوس این بود که فراوانی جمعیت برای کشور مفید است و هیچ ‌وقت هم کسی از عواقب افزایش آن نگرانی به دل راه نداده بود. متفکران پیش از مالتوس به‌طور عمده معتقد به یک فرآیند خودتنظیمی میان جمعیت و مواد غذایی بودند و به موازنه دندان و نان که در حال حاضر هم در بعضی کشورها طرفدار دارد، معتقد بودند.
مالتوس عدم تناسب میان افزایش جمعیت و توسعه اسباب معیشت را مصیبت‌بار می‌داند و برای جلوگیری از رشد جمعیت سه راه پیشنهاد می‌کند: ۱- به تعویق انداختن ازدواج‌ها، ۲- کنترل جمعیت از طریق برنامه‌های تنظیم خانواده و ۳- فقر و گرسنگی!
مالتوس دو راه اول را پیشگیری و راه سوم را ایجاب می‌نامد. معتقد است که اگر جامعه به دو راه اول تن ندهد نهایتا فقر و فلاکت باعث می‌شود تا ملت از صرافت بچه‌دار شدن بیفتند. در حال حاضر در بعضی کشورها راه اول و دوم و در بعضی کشورهای دیگر راه سوم به کار گرفته می‌شود.
پیش از مالتوس کسان دیگری مانند ارسطو و افلاطون هم برخی از دردسرهای ازدیاد جمعیت را گوشزد کرده بودند، اما انگار به خرج کسی نرفته بود. مالتوس از این بابت خوش‌شانس‌تر از ارسطو و افلاطون بود و بعد از او گروهی از اندیشمندان با الهام از نظریات مالتوس به حمایت از کنترل جمعیت و جلوگیری از افزایش آن برخاستند که به آنها نومالتوسی‌ها می‌گویند. فرانسیس پلیس در سال ۱۸۲۲ کتابی منتشر کرد به عنوان اولین اعلامیه مالتوسی‌ها به شمار می‌رود و در این کتاب مژده داده است که با استفاده از روش‌های ضد بارداری، «دروازه عصری سرشار از آسایش، هوشمندی و اخلاق به روی آدمیان گشوده خواهد شد» تصور کنید در تیزر تلویزیونی محصولات این‌چنینی زیرنویس این جمله با صدای رسای گوینده همراه شود که: با استفاده از این محصولات دروازه‌ای از آسایش، هوشمندی و اخلاق به رویتان گشوده خواهد شد!
در سال ۱۸۷۷ اولین درمانگاه کنترل زاد و ولد در آمستردام هلند افتتاح شد و سال ۱۹۰۰ هم اولین کنفرانس مالتوسی‌ها برگزار شد و بسیاری از کشورها کنترل جمعیت را به عنوان یک اصل هوشمندانه پذیرفتند. البته بعضی کشورهای دیگر هنوز این اصل را هوشمندانه نمی‌دانند و اصول دیگری را هوشمندانه می‌دانند.
مالتوس نظریات دیگری هم در باب رانت تفاضلی و تقاضای موثر و این قبیل چیزها هم دارد که از نظریه جمعیتی او دشوارترند. آنهایی که دارند تاریخ اقتصادی را تقسیم می‌کنند، مالتوس را در زمره کلاسیک‌های بدبین قرار می‌دهند. بدبین‌ها عموما معتقد بودند که در میان قوانین طبیعت که باید، نظم را در جهان برقرار سازند، قوانینی کشف کرده‌اند که به‌کلی معکوس و مخالف آن‌ است. البته این اقتصاددان انگلیسی در زمانی زندگی می کرد که دلایل زیادی برای ناامیدی و افسردگی وجود داشت. انقلاب فرانسه از طریق حکومت وحشت به فساد رسیده بود. لیبرالیسم در انگلستان تقریبا از بین رفته بود. مالیات‌ها و فقر دوش به دوش هم در سرمایه‌داری ترقی می‌کردند و ایرلند در آستانه طغیان سال ۱۷۹۸ قرار داشت. این رویدادهای یاس آور بستر فکری زمان او را شکل می داد. مهم‌تر از همه اینها ماجرای عذاب‌آور درس خواندنش در محضر پدر و دوستان پدرش را هم باید به این عوامل اضافه کرد.

درس دویست ساله تنظیم خانواده