سرمایه اجتماعی برای مدیریت شهری
ادیب عربی۱، محمود صفدری نهاد۲ مقدمه: نخستین بار در سال ۱۹۱۶ توسطهانی فان سرمایه اجتماعی مطرح شد. او بر جنبه کارخیر، دلسوزی متقابل و رابطه اجتماعی تاکید داشت. لیدا جانسونهانی فان نزدیک به یک قرن پیش به این امر پیبرد که بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعهای که در آن زندگی میکند، از طریق شبکههای به هم پیوسته و بادوام قابل حل هستند. (صالحی امیری، ۱۳۹۲: ص۶۲). بحث و پژوهش پیرامون سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان را بهطور فزاینده به خود جلب کرده است. بهتبع این مفهوم حتی بسیار زودتر از مفاهیم دیگر وارد جهان سوم شد و در مدتی بسیار کوتاه سفره خود را بر پهنه این گیتی گستراند؛ به جرات میتوان گفت «هیچ حوزهای در تحلیل اجتماعی اقتصادی و سیاستگذاری، از آنچه بانک جهانی حلقه گمشده توسعه مینامد در امان نمانده است، از روسیه و جهان سوم گرفته تا زاغهنشینهای آمریکای شمالی» (بن فاین، ۱۱:۱۳۸۵). در ایران نیز در سالهای اخیر سرمایه اجتماعی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران و نهادهای حکومتی و نیز مقامات و مسوولان کشوری بوده است.یکی از جنبههای مهم در توسعه پایدار اجتماعی استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است. به طور معمول، آنچه توسعه و رشد اقتصادی بر پایه آن بنا شده، شامل سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی یا تولیدی و سرمایه انسانی است، که به عنوان ثروت یک ملت شناخته میشود. این مساله به تازگی معلوم شده است که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرآیند رشد اقتصادی را تعیین میکنند؛ چرا که اینها از راهی که بازیگران اقتصادی با یکدیگر تعامل میکنند و به یکدیگر نظم میبخشند تا رشد و توسعه را فراهم آورند، چشم میپوشند. پس برای بررسی اختلاف رشد میان کشورهایی که از نظر آن سه دسته سرمایه، دارای وضعیت یکسانی هستند، باید در پی حلقهای دیگر بود؛ آن حلقه مفقوده، سرمایه اجتماعی است (شارعپور،۲۳:۱۳۸۵). دنیای امروز دنیای سازمانها است و گرداننده اصلی این گردونه انسانها هستند و آنان هستند که به کالبد سازمانها جان میبخشند و تحقق هدفها را میسر میسازند. سازمانها در پی توسعه و پیشرفت بهرهگیری بهینه از منابع و سرمایههایی هستند که تحصیل آنها هزینهها و زحمات فراوانی دارد. عمده منابع هر سازمانی متوجه منابع انسانی، مالی و فنی آن است که مسلما سرمایه انسانی تعیینکننده سمت و سوی دیگر سرمایهها است، زیرا نیروی انسانی است که با تواناییهای خود و با برنامهریزی، دیگر منابع را به خدمت گرفته است. به هر حال سازمانهای موفق، کارمندانی دارند که فراتر از مسوولیتهای رسمی شغل عمل مینمایند و آزادانه وقت و انرژی خود را برای موفقیت در مشاغل منصوب شده صرف مینمایند. این کارهای ایثارگرایانه، کارهای وظیفهای نیستند که کارکنان به انجام آن ملزم شده باشند ولی انجام آنها به روانشدن عملکرد سازمانی کمک میکند به هر حال سازمانهای موفق، کارمندانی دارند که فراتر از مسوولیتهای رسمی شغل عمل مینمایند و آزادانه وقت و انرژی خود را برای موفقیت در مشاغل منصوب شده صرف مینمایند. از آنجا که شهرداریها به عنوان یک سازمان وظیفه اصلیشان رساندن خدمات است پس شایسته است توجه ویژهای به سرمایههای انسانی خود داشته باشد تا بتواند با استفاده بهینه از این سرمایه هرچه بهتر به وظیفه خود عمل کند. امروزه سرمایه اجتماعی رابطه پیچیدهای با اقتصاد پیدا کرده است. بدیهی است که سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهوم سرمایه انسانی دارد که در علم اقتصاد مطرح است و ارزش اقتصادی را با افراد، بنگاهها و ویژگیهای وسیعتری چون مهارت، دانش و سلامت نشان میدهد. اهمیت سرمایه اجتماعی تا حدود زیادی به این امر برمیگردد که در برابر سرمایه اقتصادی تعریف میشود (البته در بسیاری موارد، بهعنوان مکمل سرمایه اقتصادی نام برده میشود). سرمایه اقتصادی بیشتر مفهومی است که در دستگاه نظری مارکسی معنادار است و قدرت تبیینی آن بیشتر در این پارادایم محسوس است، اما مفهوم سرمایه اجتماعی باعث گردید که از برخی کیفیات و ویژگیهای غیراقتصادی نیز ـ که در بافت اجتماعی معنادار هستند- تحت عنوان سرمایه یاد شود (کلمن،۴۶۵:۱۳۷۷). در تعریف باید عنوان کرد، سرمایه اجتماعی منابع یا منافع حاصله در اثر عضویت فرد یا افراد است که در شبکه روابط اجتماعی قرار میگیرند. تعامل در شبکه اجتماعی، هم تولید منبع و هم تولید منفعت میکند. آن منبع و منفعت تولید شده را که برونداد شبکه روابط است میتوانیم به عنوان «سرمایه اجتماعی» در نظر بگیریم یا به تعریف سادهتر، پیوند بین افراد در شبکه ارتباطات اجتماعی را میتوانیم سرمایه اجتماعی بدانیم. بیان مساله امروزه نقش شهرداریها به عنوان یک سازمان غیردولتی عمومی در فرآیند توسعه جوامع بر همگان روشن است. همه سازمانها از منابع انسانی، مالی و فیزیکی خود بهره میگیرند، ولی چه عاملی سبب میشود که برخی از شرکتها و سازمانها پلهترقی و پرآوازگی را یکی پس از دیگری طی کرده و در جامعه از اعتبار خاصی برخوردار گردیده، ولی بعضی از سازمانها به مرور زمان دچار اضمحلال و نابودی میشوند. شاید بتوان گفت که تمامی این موارد را میتوان در توجه به عملکرد نیروی انسانی شاغل در سازمان نام برد. در جهان پرشتاب امروز، سازمانهای زیادی در تلاشند تا برای رسیدن به اهداف سازمانی و اقتصادی و تداوم حیات خود، از الگوها و شیوههای مختلف بهره ببرند و مزیت رقابتی جدیدی کسب نمایند تا از سقوط و واژگونی و خطرات ناشی از دگرگونیهای سریع و فناوری در امان بمانند. در دیدگاههای سنتی مدیریت توسعه، سرمایههای اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا میکردند، اما در حال حاضر برای توسعه، مدیران بیشتر از آنچه به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشند، به سرمایه اجتماعی نیاز دارند. زیرا در جامعهای که فاقد سرمایهاجتماعی است، از دیگر سرمایهها به طور بهینه استفاده نخواهد شد و این سرمایهها ابتر میمانند و هدر میروند. (الوانی،۱۳۷۸: ص۲۹) مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که سازمانهایی که از سطح بالایی از سرمایه اجتماعی برخوردارند، با پویاییهای کاری بهتری، شامل رضایت فزاینده کارکنان، محیط کاری قابل تحملتر، اثربخشی گروهی بیشتر و به طور کلی پیامدهای سازمانی فزایندهتر مواجه هستند. عبداللهی در سال ۱۳۸۶ در تحقیق خود به این نتیجه رسید که نظام مدیریت شهری نیازمند بستر اجتماعی مستعدی است تا بتواند با تکیه بر آن، شهر را به صورت مطلوبتری مدیریت کند، نظام مدیریت شهری با توجه به عملکردی که در سطح شهر دارد، میتواند منبع مهمی برای جلب مشارکت شهروندان باشد پس آیا نظام مدیریت شهری میتواند از طریق عملکردهای مختلف خود، بر سرمایه اجتماعی شهروندان تاثیر مثبت یا منفی بگذارد؟ مدیریت شهری مدیریت شهری در مقام متولی اداره شهر و زندگی شهرنشینی، نقش مهمی را ایفا میکند؛ به این معنا که کارآمدی آن، باعث جلب اعتماد و مشارکت شهروندان در اداره شهر و ناکارآمدیاش به تضعیف سرمایه اجتماعی در بین شهروندان ختم میشود. (بهزاد، ۱۳۸۴: ص۱۹). به این سان مدیریت شهری، خود میتواند یکی از منابعی باشد که سرمایه اجتماعی در نتیجه کارآمدی برنامههایش، تقویت شده یا ناکارآمدیاش باعث تخریب سرمایه اجتماعی گردد. در مدیریت شهری نظریات گوناگونی وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد. مکتب شیکاگو یکی از قدیمیترین نظریهها در ارتباط با شهرنشینی و مسائل آن، نظریات نظریهپردازان مکتب جامعهشناسی شهری شیکاگو است. ویلیام ایساک تامس، نخستین چهره برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود. نظریهپردازان این مکتب، یعنی رابرت ایزر پارک، ارنست برگس، لوئیز ویرث و ارنست مکنزی، در مطالعات خود در شهر شیکاگو به مفاهیم و اندیشههایی رسیدند که برای سالیان درازی، شالوده و اساس تحقیقات شهری بود. پارک معتقد بود که به محض شکلگیری شهر، مکانیزم متکاملتری در جریان است که اثرات خود را به محیط شهری به یادگار میگذارد و شهرها از طریق فرآیندهای مختلفی از قبیل رقابت، هجوم و توالی، بهصورت نواحی طبیعی سامان مییابد. این مفاهیم در اکولوژی شهری به صورت یک تفکر ارگانیستی به سیستم شهری نیز سرایت کرد و نظریات این متفکران به تئوری ساخت شهر منجر گردید. اگرچه مدتی رویکرد بومشناسی شهری بیاعتبار گردید، اما بعدها احیا شد و در نوشتههای مختلف شهری، مورد استفاده قرار گرفت. تمایز، تخصصیشدن گروهها و نقشهای شغلی، شیوه اصلی انطباقیافتن انسانها با محیطشان است. گروهی که گروههای متعدد دیگر به آن وابستهاند نقشی مسلط خواهد بود و این مساله اغلب در موقعیت مرکزی جغرافیاییاش منعکس میشود. برای مثال، گروههای تجاری مانند بانکهای بزرگ یا شرکتهای بیمه، خدمات ضروری برای بسیاری از مردم در جامعه ارائه میکنند و بر این اساس، معمولا باید در نواحی سکونتگاهها یافت شوند. اما به گفته هاولی، مناطقی که در نواحی مرکزی به وجود میآیند، نه تنها از روابط مکان، بلکه از روابط زمان نیز ناشی میشوند. برای مثال، سلطه موسسات تجاری، نه فقط در الگوهای کاربری زمین، بلکه در آهنگ فعالیتهای زندگی روزانه مطرح میشود که یک نمونه آن، ساعات ازدحام است. ترتیب زمانی زندگی روزانه مردم، سلسله مراتب محلات را در شهر منعکس میکند (فیلد، ۱۳۸۸: ۶۰۸-۶۰۷). هاولی به دنبال نظریات مکتب شیکاگو، دانش اکولوژی انسانی و اکولوژی شهری را پایهگذاری میکند و نقش دوگانه انسان و محیط را در تعاملات بیرونی در نظر میگیرد. هاولی در کتاب اکولوژی انسانی، نظریاتی را مطرح میسازد که بیشتر تاثیرات انسانی بر محیط مصنوع است و در بحث اسکان و جمعیت، به مساله فرهنگ و توزیع جمعیت در شهرها میپردازد و از رشد جمعیت در شهرها صحبت میکند و اثراتی که این رشد بر ساخت شهر باقی میگذارد. هاروی تحت تاثیر هاولی معتقد است که شهرنشینی یکی از جنبههای محیط مخلوق است که سیستم سرمایهداری جهانی باعث رشد و بسط آن شده است و مسائل آن جنبه جهانی دارند. در شهرنشینی امروزی، به گفته هاروی، فضا دائما تجدید ساخت پیدا میکند. این فرآیند به وسیله مکانی که شرکتهای بزرگ برای استقرار کارخانههایشان، مراکز توسعه و تحقیق و غیره انتخاب میکنند، کنترلهایی که حکومتها هم بر زمین و هم بر تولید صنعتی برقرار میکنند و فعالیتهای سرمایهگذاران خصوصی بهطور دائم مزایای نسبی محلهای جدید را نسبت به محلهای موجود میسنجد، محقق میشود. هرگاه تولید در یک ناحیه، ارزانتر از ناحیهای دیگر شود یا هنگامی که شرکت از تولید یک محصول به محصول دیگری تغییر جهت دهد، دفاتر شرکت و کارخانهها در یک محل بسته خواهند شد و در جای دیگر گشوده میشوند. به این ترتیب، در یک دوره، هنگامیکه میتوان سود قابل ملاحظهای به دست آورد، ممکن است سیلی از ساختمانسازی اداری در مراکز شهرهای بزرگ به راه افتد. همینکه ساختمانهای اداری ساخته شدند و ناحیه مرکزی، مجددا توسعه یافت، سرمایهگذاران در جستوجوی امکان ساختمانسازی سودآور بیشتر و در جای دیگری برمیآیند. اغلب آنچه در یک دوره، سودآور است، در دورهای دیگر که جو مالی تغییر میکند، چنین نخواهد بود (گیدنز، ۱۳۸۱: ۶۱۲). محمد عبداللهی نیز در پژوهشی در مورد سرمایه اجتماعی در ایران به مساله مشابهی میپردازد. براساس نتایج تحقیق انجام شده، در کنار سایر متغیرها، سرمایه اجتماعی در بین افرادی بیشتر است که نسبت به عادلانهبودن رفتار دولت در قبال مردم، دارای برداشت مثبتی هستند. در مجموع، نحوه تبلور ذهنی عملکرد نظام مدیریت شهری در بین شهروندان، بستری است که میتواند میزان و چگونگی سرمایه اجتماعی را تعیین کند و متقابلا زمینه مناسب یا حتی نامناسبی را برای برنامهریزی و پیشبرد اهداف مدیریتی ایجاد نماید (مسعود سلیانی: ۱۳۸۷). در کنار متغیر ارزیابی عملکرد شهرداری مناطق، متغیرهای دیگری چون سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی، اقتصادی و جنس را نیز بهعنوان متغیر مستقل یا متغیر زمینهای در نظر داریم. با این توصیف، مدل نظری تحقیق به گونه زیر خواهد بود: مدل مفهومی کلمن در تمایز سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی میگوید: سرمایه انسانی، ویژگیها و تواناییهای بالقوهای است که در افراد ایجاد میشود اما سرمایه اجتماعی، تواناییها و امکانات بالقوهای است که در بطن روابط اجتماعی میان افراد وجود دارد (کلمن، ۴۶۵:۱۳۷۷). فاین نیز میگوید: سرمایه اجتماعی نوعی ترتیبات اجتماعی ضروری است تا دیگر سرمایهها (مادی، طبیعی، انسانی) بتوانند در عمل، کارکرد خود را انجام دهند و همچون چسبی پنداشته میشود که جوامع را برپا نگه میدارد (بن فاین، ۱۳۸۵: ۲۸۳). اهمیت و ضرورت تحقیق امروزه از سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل دیگر داراییها و سرمایههای جوامع یاد میشود و در موارد مختلف، میتواند هزینههای بسیاری را که متوجه اجرای برنامههای توسعه شهری است تخفیف دهد. از اینرو، مناسب به نظر میرسد که وجود یا نبود سرمایه اجتماعی در زیستگاههای مختلف شهری مورد بررسی قرار گرفته و منابع تعیینکننده آن نیز مورد توجه قرار گیرند. نظام مدیریت شهری بهعنوان متولی اداره شهر، میتواند یکی از موارد تاثیرگذار باشد و بنابراین، وجود تفاوت بین میزان سرمایه اجتماعی در مناطق مختلف شهری تا حدود بسیار زیادی به عملکردهای نظام مدیریت شهری برمیگردد (عبداللهی، ۱۳۸۶:۳۱). طباطبایی (۱۳۸۷) در تحقیق خود به این نتیجه رسیده است در صورتی که بتوان از ۱۰۰ درصد منابع و ظرفیت موجود در شهرداری استفاده کرد سالانه میتوان به میزان ۴۸ درصد از هزینههای شهرداری کم کرد و این در حالی است که هزینه فرصت بابت عدم توان شروع پروژههای جدید نیز میتواند به صورت مجزا محاسبه شود. با توجه به میزان صرفهجویی انجام شده در صورتی که بتوان دلیل اصلی عدم استفاده از تمام ظرفیت شهرداریها را پیدا کرد میتوان میزان هزینههای سالانه شهرداری را به ۵۰ درصد میزان فعلی رساند. با توجه به مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و منابع انسانی احتمال دارد که ابعاد سرمایه اجتماعی اثر مثبتی بر عملکرد کارکنان داشته باشند. وجود سرمایه اجتماعی فزاینده، منجر به کاهش هزینههای مبادلهای منفی سازمان همانند تعارضات درونگروهی، زمان اضافی، ناتوانی برای کارکردن در سراسر بخشهای سازمان در جهت رسیدن به هدف سازمان میشود (بهزاد،۱۳۸۴:ص۴۲). چارچوب نظری سرمایه اجتماعی نوعی ابزار دسترسی به منابع اقتصادی و فرهنگی از طریق ارتباطات اجتماعی میباشد. تاکید بوردیو بر مشارکت فرد در شبکههای اجتماعی است که این مشارکت، باعث دسترسی او به منابع و امکانات گروه میشود. کلمن، اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی و عملیاتینمودن آن پرداخت و در تعریف سرمایه اجتماعی، به جای در نظر گرفتن ماهیت و محتوای آن، کارکردهای سرمایه اجتماعی را مدنظر داشته و سرمایه اجتماعی را بر حسب کارکرد آن تعریف میکند. به نظر کلمن، سرمایه اجتماعی، بخشی از ساختار اجتماعی است که کنشگر میتواند با استفاده از آن به اهداف خویش دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی، انواع خاصی از رفتار را تشویق و برخی را منع میکند. کلمن، سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف میکند: «سرمایه اجتماعی، عنصری مجزا نیست، بلکه مجموعهای از عناصر متفاوت است که دارای دو ویژگی مشترکند: تمام این عناصر دارای برخی از جنبههای ساختار اجتماعی بوده و برخی از کنشهای واقع در درون ساختار را تسهیل میکنند» (کلمن، ۵۸:۱۹۹۷). نظر پاتنم پاتنم در تعریف خود مستقیما تحت تاثیر کلمن قرار گرفته. به بیان او، «سرمایه اجتماعی به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی نظیر شبکهها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل میکند» (پاتنم، ۲۰۰۰ :۶). او سرمایه اجتماعی را فراتر از سطح فردی به کار میگیرد و به چگونگی تاثیرات سرمایه اجتماعی بر نهادهای دموکراتیک و توسعه اقتصادی علاقهمند است و بیان میکند علاقهمندی خاصش، منافع خارجی و بهرهبرداری عمومی از سرمایه اجتماعی است (پاتنام، ۲۰۰۰: ۲۳). نظر فوکویاما از منظر فوکویاما، سرمایه اجتماعی، شکل و نمونه معمولی از یک هنجار غیررسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند نفر میشود. هنجارهای تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی میتوانند از هنجار روابط متقابل دو دوست گرفته تا آموزههای پیچیدهای را در بر بگیرند که بهطورمشروع بیان شدهاند. هنجار روابط متقابل بهطور بالقوه در روابطی که با همه مردم داریم وجود دارد، اما فقط در رابطه با دوستان است که از حالت بالقوه به حالت بالفعل درمیآید (تاجبخش ۱۳۸۳: ۱۷۰). بحث و نتیجهگیری شهروندان به عنوان استفادهکنندگان از خدمات نظام مدیریت شهری، اگر نسبت به عملکردهای این نظام، برداشت مثبتی داشته باشند، انتظار میرود که بسترهای همکاری با نهادهای مطروحه را بهتر و بیشتر داشته باشند. به بیان دیگر عملکرد نظام مدیریت شهری میتواند بر وجود سرمایه اجتماعی در حوزه مدیریتی خود تاثیر مستقیم بگذارد و همچنین نظام مدیریت شهری با احیای بستر سرمایه اجتماعی و بافت اجتماعی غنی در سطح شهر، از تحمل برخی هزینههای نامربوط و اضافی مبری میگردد. پس شایسته است که این عملکرد از دید شهروندان، مورد ارزیابی و تاثیر آن بر سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. پاورقی: ۱- adib.arabi@gmail.com ۲- mahmood.safdari@Yahoo.com
ارسال نظر