درسهایی برای اقتصاددان جوان
افراد ترجیحات دارند
مترجم: یاسر میرزایی
از این نکته واضح که کنش نیاز به کنشگر دارد، میتوانیم نتایج زیادی بگیریم. وقتی میگوییم که یک فرد کنشی غایتمند دارد، منظورمان این است که او غایت یا هدفی در ذهن دارد. یادآوری میکنم که ما هیچگاه نمیگوییم یک توپ بیسبال «میخواهد به زمین برگردد،» اما میگوییم «خلبان هلیکوپتر را نشاند چون میخواست رفع حاجت کند.»
روبرت مورفی
مترجم: یاسر میرزایی
از این نکته واضح که کنش نیاز به کنشگر دارد، میتوانیم نتایج زیادی بگیریم. وقتی میگوییم که یک فرد کنشی غایتمند دارد، منظورمان این است که او غایت یا هدفی در ذهن دارد. یادآوری میکنم که ما هیچگاه نمیگوییم یک توپ بیسبال «میخواهد به زمین برگردد،» اما میگوییم «خلبان هلیکوپتر را نشاند چون میخواست رفع حاجت کند.» بنابراین وقتی ما در مورد کنشهای عمدی و غایتمند حرف میزنیم، داریم ضرورتا میگوییم که آنها (کنشگران) در مورد این که جهان باید چگونه باشد، نظرات یا خواستههایی دارند. در علم اقتصاد ما از کلمه ترجیحات برای توصیف این احساسات استفاده میکنیم. مردم به نحو خاصی عمل میکنند (و نه به هر نحوی)، زیرا آنها ترجیح میدهند جهان به شکل خاصی و نه هر شکل دیگری باشد. مثلا وقتی میگوییم: «بیل لیموناد خورد، زیرا تشنه بود،» به صورت خودکار گفتهایم (هر چند ممکن است این کلمات را به زبان نیاوریم): «... و بیل ترجیح میدهد تشنه نباشد.»
به هر حال معنایی ندارد که بگوییم: «بیل لیموناد خورد چون ۴=۲+۲.» دلیل معناداری جملهای مثل این: «بیل لیموناد خورد چون تشنه بود،» آن است که ما از میان خطهای آن جمله میتوانیم بخوانیم که بیل از وضعیت تشنگی راضی نیست.
همان طور که احتمالا شما نیز توجه کردهاید، این جا حقیقتی دیگر نیز وجود دارد که در گزاره ساده ما در مورد لیموناد خوردن بیل پنهان است. وقتی ما تصمیم میگیریم که رفتار او را یک کنش غایتمند به حساب آوریم، قبول کردهایم که «خود بیل باید باور داشته باشد» نوشیدن لیموناد میتواند تشنگی را رفع کند. به هر حال، اگر یک بسته لیموناد از هواپیمایی به درون یک روستای دورافتاده بیفتد؛ مردمی که آن را مییابند ممکن است این تصور را نداشته باشند که با سوراخ کردن این بسته و باز کردن قوطیها و ریختن مایع تیره به داخل دهانهایشان میتوانند احساس ناخوشایند تشنگی را رفع کنند(و البته آنها مطمئنا نخواهند دانست که تا چه حد این مایع فاسدکننده دندانها است). در عوض ممکن است بطریها را مقدس فرض کنند(به هر حال بسته از یک موجود غولپیکری که پرواز میکرد و تا به حال دیده نشده بود، فرو افتاده است) یا موسیقیدانان آنها ممکن است از آنها برای کنشهای غایتمند دیگری استفاده کنند که به هر حال هر چه هست، رفع تشنگی نیست.
مهم است که درک کنیم باور یک شخص میتواند غلط باشد و در عین حال انگیزه کنشی غایتمند باشد. مثلا اگر ما در زمان عقب برویم و پزشکان سده ۱۸۰۰ را ببینیم که زالوهایی را بر مریضان مینهند، خواهیم گفت: «آنها از انجام این عمل هدف دارند آنها ترجیح میدهند بیمارانشان سالم باشند و نه مریض و همچنین آنها باور دارند که حجامت عملی موثر در این جهت است.» (از دیگر سو اگر کسی دانش صحیحتری در طب داشته احتمالا زالو را بر دشمنش مینهاد چون او ترجیح میداد دشمنش ضعیف شود و او باور داشت که کشیدن خون از بدن یک فرد این هدف را برآورده میکند.)
بنابراین بار دیگر توجه میدهیم که مردم از بخشی از جهان استفاده میکنند تا به اهدافشان برسند. فیلسوفان این وضعیت را این گونه توصیف میکنند که مردم وسایلی را به کار میگیرند تا به غایاتی برسند. اقتصاددانان همین وضعیت را این طور توصیف میکنند که مردم کالاها و خدمات را به کار میگیرند تا ترجیحاتشان را ارضا کنند.
ارسال نظر